دستور این نشست ایراد خطابۀ ورودی دکتر ژاله آموزگار، عضو پیوستۀ جدید شورای فرهنگستان، با موضوع «برخی اصطلاحات فلسفی در متون پهلوی» بود.

دکتر آموزگار در ابتدای سخنان خود گفت: «بسیار خوشوقتم که به لطف سروران دانشمند چنین افتخاری نصیبم شد که در این جمع قرار بگیرم. قدرش را می‌دانم و سپاسگزار یزدانم. در آغاز عذرخواهی می‌کنم که گفتار امروزم در محضر استادان دانشمند و گرانقدر و پژوهشگران پرتلاش و ارزنده، به نوعی لقمان را حکمت آموختن است. موضوع مورد بحث امروز دربارۀ تعدادی از اصطلاحات فلسفی است که در کتاب‌های پهلوی با آن‌ها برخورد کرده‌ام و در ترجمه‌هایم از این متون سعی کرده‌ام نقش آن‌ها را در برابر واژگان متداول امروزی‌شان پر رنگ‌تر کنم.

این موضوع همیشه دل مشغولیم بوده است و از این‌رو در موقعیت‌های مختلف و با عنوان‌های متفاوت بارها دربارة آن سخن گفته‌ام. البته دانشمندان و پژوهشگران دیگر نیز و آنان که با آثار ابن‌سینا و ابوریحان بیرونی و دیگر عالمان هم‌عصر آن‌ها سروکار دارند هم به این مطالب پرداخته‌اند، سخن گفته‌اند و نگاشته‌اند. انگیزۀ من بیشتر برای این بوده است که گفته‌هایم پاسخی باشد به کسانی که بدون آگاهی، جایگزینی اصطلاحات کُهن فارسی را به عربی به دلیل ناتوانی زبان فارسی برای بیان مطالب علمی دانسته‌اند.

هدف من به هیچ‌وجه ستیز با واژگان عربی نیست. من در دوران تحصیل در رشتۀ ادبیات فارسی محضر استادان بزرگ عربی‌دان را درک کرده‌ام و با زبان و ادبیات غنی این زبان آشنایی دارم. هدف اصلی من دفاع از توانایی زبان فارسی است.

من سال‌های متمادی متون دینکرد که فلسفی‌ترین اثر بازمانده به زبان پهلوی است و فصل‌های کتاب شِکَندگُمانیک وزار یا گزارش گمان‌شکن را که برجسته‌ترین اثر کلامی آن دوران به شمار می‌آید تدریس و بخش‌هایی از این آثار را به زبان فارسی ترجمه کرده‌ام. و ترجمۀ کتاب پنجم دینکرد را نیز با همکاری زنده‌یاد احمد تفصلی به فرانسه و به فارسی به انجام رسانده‌ام. از این‌رو می‌توانم بگویم که به عبارتی با این اصطلاحات زیسته‌ام و چنین تهمتی را نمی‌توانم بپذیرم.»

وی سپس با اشاره به تعدادی از واژه‌های فلسفه و منطق در متون پهلوی اظهار داشت: «واژه‌ها و اصطلاحات انتخابی من بیشتر برگزیده از متون دینکرد و کتاب شِکَندگُمانیک وزار است. به عبارت دیگر با طرح این موضوع خواسته‌ام پاسخی مستند بدهم به کسانی که زبان فارسی را در شرح مطالب علمی و فلسفی ناتوان می‌دانند و همچنین به کسانی که به ایرانیان باستان تنها با این دید می‌نگرند که فقط سر کشورگشایی داشته‌اند و مردانشان مرگ در بستر را ننگ می‌دانستند. هرچند که چنین تفکر دلاورانه‌ای هم شایستۀ ستایش است، باید با دلیل و برهان هم ثابت کرد که آنان در آوردگاه دانش و تفکر و استدلال نیز اسبان خود را به شایستگی تازانده‌اند. چون بودن واژگان و اصطلاحات برای بیان مفاهیم پیچیدۀ علمی و فلسفی بهترین شاهد برای توانایی این زبان است و اگر در گذر زمان شاید به دلیل کوتاهی و کم‌کاری کاربران زبان و دلایل دیگر این اصطلاحات به دست فراموشی سپرده شده‌اند، دست‌کم تهمت نارسایی را از زبان شیرین‌مان بزداییم.»

دکتر آموزگار در پایان به پرسش‌های اعضای فرهنگستان پاسخ داد.

گزارش دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان، از فعالیت‌های علمی و جاری فرهنگستان دستور دوم این نشست بود.

تبریک به استاد موسی اسوار، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برای کسب ‌عنوان مترجم برتر (عربی به فارسی)، در چهاردهمین دورۀ جشنوارۀ بین‌المللی فارابی، تبریک به دکتر آزرمیدخت صفوی، عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برای تقدیرِ چهاردهمین دورۀ جشنوارۀ بین‌المللی فارابی از فعالیت‌های علمی ایشان در حوزۀ ایران‌شناسی، اعلام انتصاب دکتر حسین قاسم‌پور مقدم به مدیریت گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان، اعلام انتصاب دکتر سعید رفیعی خضری به سرپرستی گروه ادبیات معاصر فرهنگستان، واطلاع از انتشارات جدید فرهنگستان از دیگر مباحث طرح شده در این نشست بود.

گزارش: شیرین عاصمی

محمدجعفر محمدزاده در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خرم‌آباد گفت: امروزه نیاز به کتاب بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

سرپرست دانشنامه مطبوعات ایران با بیان اینکه کتاب عین دانایی، فرهنگ و ارتباط است، افزود: نمی‌توانیم بگوییم نقش کتاب در فرهنگ و ارتباطات چیست، چرا که کتاب خود فرهنگ است.

کتاب در توسعه فرهنگی نقش اساسی دارد

نویسنده کتاب رسانه‌شناخت گفت: اگر بخواهیم میزان فرهنگ یک جامعه را بسنجیم یکی از شاخص‌هایی که باید بررسی شود تعداد عنوان‌ها و شمارگان کتاب‌هایی است که منتشر می‌شود و البته خوانده شدن کتاب‌ها مهم است تنها انتشار کفایت نمی‌کند؛ بنابراین نقش کتاب در توسعه فرهنگی نقشی انکارناپذیر، بنیادین و اساسی است.

ایران از هزاران سال پیش تا کنون صاحب کتاب و نوشتار بوده است

پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی به تاریخچه‌ای از اهل کتاب بودن ایرانیان اشاره کرد و افزود: کشور ما از هزاران سال پیش تا امروز صاحب کتاب و نوشتار بوده است، گواه این ادعا کتیبه‌ها و الواح گِلی بسیار و نوشته‌هایی است که بر صخره‌ها، سنگ‌ها و متونی که در آثار باستانی ما دیده می‌شود است و این‌ها گواهی می‌دهند که ما ملتی اهل نوشتن و کتابت بوده‌ایم و سابقه دیرینه‌ای در این حوزه داریم.

وی به آثار به‌جا مانده از دوره پارسی باستان از جمله کتیبه‌ها و سنگ‌نگاره‌ها اشاره کرد و افزود: این آثار نشان می‌دهند که ما توانایی نوشتن داشته‌ایم، همچنین کتاب اوستا و نوشته‌های زرتشت و سرودهایی که از دست‌کم حدود ششصد سال پیش از میلاد به‌جا مانده گواه همین است. از دوره پارسی میانه هم آثار مکتوب فراوانی داشته‌ایم، بنا به گفته یکی از مستشرقین و ایران‌شناسان حدود ۱۰۰ کتاب مهم به زبان پهلوی از دوره ساسانیان شناسایی شده است که خداینامه که بعدها مبدا سرایش شاهنامه و تاریخ ایران شد از آن جمله است.

محمدزاده ادامه داد: متاسفانه بسیاری از این کتاب‌های به زبان پهلوی از بین رفته‌اند؛ گرچه تعدادی از این کتاب‌ها ابتدا به زبان عربی ترجمه شده‌اند و بعد به فارسی برگردانده شده‌اند؛ ولی بسیاری از این کتاب‌ها که به زبان پارسی میانه و پهلوی نگاشته شده‌اند، از بین رفته است؛ و همه این‌ها نشان می‌دهد ما دارای یک پیشینه فرهنگی هستیم و کتاب در زندگی ایرانیان نقش بسزایی داشته است.

زبان فارسی یکی از زبان‌هایی است که بیشترین تولید محتوا را داشته است

این فرهنگ‌شناس لرستانی افزود: زبان فارسی امروزه به عنوان زبان ملی، رسمی و فراگویشی یکی از زبان‌هایی است که توانسته بیشترین محتواها را از بیش از هزار سال پیش تا کنون تولید و تقدیم جامعه کند.

مدیر سابق رادیو ایران با اشاره به اینکه حدود یکهزار و ۱۰۰ سال پیش شاهنامه ابومنصوری به نثر نگاشته شده است، افزود: شاهنامه دقیقی و شاهنامه فردوسی کتاب‌هایی هستند از هزار سال پیش نوشته شده‌اند و تا به امروز با همان خط و زبان برای ما به یادگار مانده‌اند.

محمدزاده با اشاره به چاپ تعداد عناوین بالای کتاب در کشور گفت: متاسفانه کتابخوانی در جامعه آن‌گونه که شایسته ملت ایران است رونق ندارد و اثرات آن در فضای فرهنگی جامعه به‌خوبی احساس نمی‌شود.

ترویج کتابخوانی باید در صدر امور دستگاه‌های فرهنگی باشد

وی با اشاره به برخی کم‌کاری‌ها در حوزه‌های مختلف همچون معرفی کتاب‌ها، دسترسی آسان، کمبود کتابخانه‌های عمومی و عوامل تاثیرگذار در قیمت کتاب گفت: یکی از اهتمام‌های جدی که دستگاه‌های فرهنگی باید در صدر امور خود داشته باشند ترویج کتابخوانی است.

محمدزاده به تلاش‌های وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه ترویج کتابخوانی اشاره کرد و افزود: برگزاری نمایشگاه کتاب به ویژه در این دوره که کرونا را پشت سر گذاشتیم یک رویش جدید و شکوفایی جدید به وجود آورد و نمایشگاه کتاب نمایشگاهی موفق بود؛ اما نباید ترویج کتابخوانی فقط به برگزاری نمایشگاه کتاب یا هفته کتاب محدود شود، گرچه هفته کتاب و یا نمایشگاه فرصت مغتنمی است که به کتاب توجه جدی شود و چالش‌ها و آسیب‌های این حوزه را شناخت.

کتاب مثل اکسیژن برای ما حیاتی است

نویسنده کتاب دنیای دینانی با بیان اینکه کتاب مثل اکسیژن برای ما حیاتی ست، افزود: همان‌طور که غذا و اکسیژن برای ما روز مشخصی ندارد، همه لحظه‌های زندگی ما باید لحظه کتاب و روز کتاب باشد و همه مناسبت‌ها باید به‌گونه‌ای به کتاب گره بخورد آنگونه که تمام لحظه‌های زندگی ما به اکسیژن وابسته است.

محمدزاده افزود: اگر کتاب نباشد حتماً زندگی خوبی نخواهیم داشت و حیات فکری و فرهنگی ما دچار آسیب خواهد شد.

وی هفته کتاب را فرصت مغتنم برای توجه به موضوع مهم و قابل توجه کتاب دانست و افزود: سعادت و آینده جامعه از جمله آینده فرزندان این سرزمین با کتاب تضمین می‌شود و حتماً سعادتمندی و آینده از آن جامعه‌ای است که مردم آن با کتاب مانوس باشند.


 
فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای نخستین بار بیش از یکصد دست نوشته از شعرهای نیما یوشیج را منتشر کرد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌های نیما یوشیج در فرهنگستان زبان و ادب فارسی نگهداری می‌شود. این اسناد را شراگیم یوشیج، فرزند نیما و به نمایندگی از وارثان نیما، در تاریخ بیست و سوم آبان ۱۳۷۳ به فرهنگستان واگذار کرده است. در پی بازخوانی و تصحیح برخی از این دست‌نوشته‌ها، تاکنون دو کتاب از مجموعۀ شعرهای منتشرنشدۀ نیما در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی چاپ و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است:
صد سال دگر، به تصحیح سعید رضوانی و مهدی علیایی مقدم، چ نخست: ۱۳۹۷، ۲۶۲ صفحه
نوای کاروان، به تصحیح سعید رضوانی، چاپ نخست: ۱۳۹۷، ۲۵۴ صفحه
اکنون نیز دکتر مهدی علیایی مقدم، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی مشغول بازخوانی نسخۀ دست‌نویس دیگر شعرها و یادداشت‌های منتشرنشدۀ نیماست. امروز بیست و یکم آبان ۱۴۰۲ و به مناسبت زادروز نیما یوشیج، بخشی از دست‌نویس‌های دفتر صد سال دگر که کار بازخوانی و تصحیح آن‌ها به پایان رسیده است، برای آگاهی دوست‌داران آثار نیما در وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر می‌شود.
امیدواریم با پایان گرفتن طرح بازخوانی شعرهای منتشرنشدۀ نیما و بازنگری در دو کتاب یادشده، مجموعۀ شعرهای منتشرنشدۀ نیما تدوین و چاپ شود و در نمایشگاه کتاب سال آینده منتشر شود و نسخۀ دست‌نویس همۀ شعرهای نیما نیز در دسترس پژوهشگران قرار گیرد.


به گزارش روابط‌عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به منظور تسهیل دسترسی استادان، پژوهشگران، نویسندگان، مترجمان و علاقه‌مندان به معادل‌های فارسی و لغات و اصطلاحات بیگانه نسخۀ الکترونیکی کتاب‌های هزارواژه، به مرور بر روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بارگذاری می‌‌شود.

بر این اساس و در نخستین گام، هزارواژه‌های علوم انسانی (جلد ۱ و ۲ و شامل مجموعه‌واژه‌های آینده‌پژوهی، اقتصاد، باستان‌شناسی، جامعه‌شناسی، زبان‌شناسی، علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی و مدیریت پروژه)، هنر، زبان‌شناسی، باستان‌شناسی، روان‌شناسی و گردشگری بر روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بارگذاری شد.

گروه واژه‌گزینی سال ۱۳۷۴ و با هدف برابرگزینی برای واژه‌های بیگانه و تقویت زبان علمی فارسی راه اندازی شد و در آغاز فعالیت خود واژه‌هاى بیگانه را در حوزۀ عمومى بررسى و معادل‌یابى کرد. اما نظر به اهمیت واژه‌گزینى در حوزه‌های علوم و فنون‌، از سال ۱۳۷۵ کار واژه‌گزینى تخصصى را با همکارى فرهنگستان‌هاى علوم و علوم پزشکى و هنر و تعدادى از انجمن‌ها و مؤسسه‌هاى پژوهشى و دانشگاه‌هاى کشور آغاز کرد. حال حاضر ۶۵ کارگروه تخصصی واژه‌گزینی با حضور  استادان و کارشناسانی از رشته‌های گوناگون علمی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی فعالیت می‌کند و در طول سال‌های گذشته ۶۵ هزار واژه در حوزه‌های مختلف علمی و هنری به تصویب  فرهنگستان است.

واژه‌های مصوب هر سال در دفتری جداگانه منتشر می‌شوند و تاکنون ۱۸ دفتر از واژه‌های مصوب چاپ و منتشر شده است. با فراتر رفتن تعداد واژه‌های هر حوزه، فرهنگ‌های موضوعی با عنوان «هزارواژه» تدوین و به جامعۀ علمی عرضه شد. همۀ اصطلاحاتی که در هر دفتر از هزارواژه‌ها آمده، از فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی استخراج شده‌ است.

گفتنی‌است، پیش‌تر این کتاب‌ها در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است.

همایش بین‌المللی «غالب دهلوی؛ پاسدار زبان فارسی» روز یکشنبه بیست و سوم مهرماه با همّت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و با همکاری بخش فرهنگی سفارت هند در ایران، در تالار دکتر شهیدی فرهنگستان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در همایش غالب دهلوی با اشاره به پیشینۀ دیرسال زبان فارسی در پهنۀ گسترده‌ای از جهان دیروز، گفت: توجه به میراث فرهنگی، زبانی و ادبی زبان فارسی در سرزمین‌هایی فراتر از مرزهای کنونی ایران همواره در برنامۀ کاری فرهنگستان بوده است و ما علاقه‌مند هستیم که تاریخ زبان و ادبیات فارسی را در قلمرو پهناور ایران فرهنگی، ازجمله شبه‌قارۀ هند بدانیم و بشناسیم و به جهانیان بشناسانیم.

 

او افزود: ازاین‌رو، نزدیک به سی سال پیش تصمیم گرفته شد تا در گروه دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در شبه‌قاره را در فرهنگستان زبان و ادب فارسی راه‌اندازی شود تا با گردآوری و بررسی پیشینۀ زبان فارسی در سرزمین پهناور شبه‌قاره، کوشش کنیم تا این گنجینۀ ارزشمند از گزند فراموشی در امان باشد.

حداد عادل در ادامه با اشاره به روند شکل‌گیری گروه شبه‌قاره گفت: این گروه از زمان تأسیس فرهنگستان سوم شکل گرفته و یکی از دستاوردهای آن تألیف دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در شبه‌قاره است که تاکنون پنج جلد آن منتشر شده است و در آیندۀ بسیار نزدیک سه مجلد دیگر آن نیز منتشر خواهد شد و براساس پیش‌بینی و برنامه‌ریزی همکاران گروه، ویراست نخست این دانشنامه تا سه سال آینده کامل خواهد شد. همچنین در گروه شبه‌قاره مجلۀ علمی تخصصی در حوزۀ شبه‌قاره تدوین و منتشر می‌شود.

او افزود پیش از این سلسه همایش‌هایی دربارۀ زبان و ادب فارسی در هند در گروه شبه‌قاره برگزار می‌کردیم که می‌توانیم به همایشی دربارۀ همایون و سفر او به ایران و بازگشتش و همایش داراشکوه با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی اشاره کنم. خوشحالم که پس از دوران بیماری کرونا، با برگزاری همایش غالب دهلوی دوباره روند برگزاری این همایش‌ها از سر گرفته شده است.

ریس فرهنگستان زبان و ادب فارسی غالب دهلوی را شاعری بزرگ و پرآوازه در هند و پاکستان خواند که از میراث پرشکوه زبان و ادب فارسی در هند بهره برده است. غالب دهلوی گوی سبقت را در شعر از امیرخسرو دهلوی ربوده است و همچون عموم شاعران پارسی‌گوی مقیم و مهاجر آنجا، بر میراث ادبی و زبانی زبان فارسی در هند افزوده است.

حداد عادل گفت: معرفی هرچه بیشتر غالب دهلوی به فارسی‌زبانان بسیار ارزشمند است. او یکی از سرمایه‌های زبان فارسی در شبه‌قاره است که آن گونه که باید معرفی و شناسانده نشده است. امیدوارم با برگزاری این همایش غالب بیش از گذشته معرفی شود.

او در بخش دیگر سخنانش گفت: مقالاتی که در همایش غالب دهلوی خوانده می‌شوند به‌زودی در قالب کتابی منتشر می‌شود و در دسترس علاقه‌مندان گذاشته خواهد شد. امیدوارم این همایش و کتاب‌هایی که به مناسبت برگزاری این همایش تألیف شده‌اند به معرفی بیشتر غالب دهلوی در ایران کمک کند.

حداد عادل با اشاره به دوره‌ای که غالب دهلوی در آن زندگی می‌کرده است، گفت: زمانۀ زندگی غالب مقارن با قوت گرفتن استعمار انگلیس در هند بوده است. در این دورۀ تاریخی مقابله و ستیز با زبان فارسی در هند گسترش یافته است. پس از این دوره شاهد افول زبان فارسی در هند هستیم و غالب دهلوی آخرین شاعر بزرگ در دورۀ گورکانی است. پس از او زمان افول زبان فارسی در هند فرامی‌رسد و به تعبیری غالب واپسین تابش خورشید زبان فارسی در هند قبل از غروب است. البته پس از غروب خورشید زبان فارسی در هند شاهد مهتاب زبان فارسی در هند هستیم اما زبان فارسی دیگر آن تابش و قوتی که در زندگی اجتماعی و سیاسی مردمان هند داشت، از دست داد.

او افزود: غالب دهلوی در دوره‌ای که سبک هندی در ایران دیگر مورد توجه نبود به این سبک شعر می‌سرود البته او در سبک عراقی هم شعر دارد. در دوره‌ای که او در هند به سبک هندی شعر می‌سرود، در ایران سبک بازگشت مورد توجه شاعران بود. گرایش غالب به سبک هندی گونه‌ای بسیار ملایم و معتدل از این سبک بوده است.
حداد عادل با اشاره به این نکته که غالب دهلوی به دو زبان اردو و فارسی شعر می‌سرود و نثر می‌نوشت، گفت: غالب نویسندۀ توانمندی هم بوده و آثار ارزشمندی در نثر نیز از او به جا مانده است. از غالب به عنوان یکی از بهترین الگوهای شاعرانی که پس ‌از او به عرصه آمدند، یاد می‌شود. پس از او شاعران بزرگی دیگری هم آمده‌اند و کمتر شاعری توانسته همچون او الگوی شاعران پس از خود باشد.

حداد عادل در ادامه سخنانش از غالب دهلوی به عنوان پشتوانۀ بزرگ اردوزبانان پاکستان یاد کرد و گفت: شعر غالب عاری از تعقید و تکلّف است و شعر او بسیار دلنشین و تازه است.

حداد عادل ادامه داد: در برگزاری همایش غالب دهلوی رایزنی فرهنگی و سفارت هند در ایران با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کرده‌اند که قدردان آن‌ها هستیم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با خواندن غزل‌هایی از غالب به سخنان خود پایان داد.

در ادامۀ این همایش رودرا گوروا شریست، سفیر کشور هند گفت: مراتب تشکر خود را از فرهنگستان زبان و ادب فارسی ابراز می‌کنم که با همکاری با سفارت هند با برگزاری همایش غالب دهلوی جمعی از پژوهشگران آثار غالب را گرد هم آورده است. خوشحالم که در این همایش شاهد حضور و ارائۀ مقاله چهار متخصص برجستۀ هندی هستیم.

 

او در ادامه گفت: غالب دهلوی آثار متعددی به زبان فارسی نوشته است اما متاسفانه او آن گونه که شایسته است در ایران شناخته نشده است. همان‌گونه که غالب محبوب و مورد تحسین اهل ادب و فرهنگ هند است، محبوب مردم عادی هند هم است. مردم در هند اغلب از معروف‌ترین اشعار او به عنوان عبارات رایج محاوره‌ای در موقیعت‌های خاص استفاده می‌کنند.

سفیر کشور هند ادامه داد: سؤال این جاست که چه چیزی باعث محبوبیت غالب در هند شده است که موجب می‌شود هندی‌ها برای بیان شادی و غم‌ یا شوق دلدادگی به معشوق و یا فراق معشوق به شعر او تکیه کنند.
او افزود: همان‌گونه که می‌دانید هند کشور چندمذهبی است و تقریبا تمام ادیان جهان در هند حضور دارند، کاملا روشن است که چنین جامعه‌ای بدون ذهنیتی انعطاف‌پذیر که پذیرای آن یگانگی بنیادین همه سنّت‌های معنوی باشد، نمی‌تواند دوام بیاورد. این روح پذیریش مذهبی در هیچ کجا بیشتر از شعر غالب آشکار نیست.
سفیر هند ادامه داد: غالب در آثارش به سنت های معنوی و جامع و سازگار هند که همواره بر یگانگی همه انسان‌ها و یکسانی بنیادین بین همه ادیان داشته تاکید داشته است.

او طبع غالب را بسیار لطیف خواند و گفت: غالب شاعری زیرک است و شوخ‌طبعی از ویژگی‌های اخلاقی اوست که در اشعارش نیز نمود داشته است. در دیوان او اشعار مطایبه‌آمیز متعددی به چشم می‌خورد و هندی‌ها این اشعار مطایبه‌آمیز غالب را و روایت‌های مطایبه‌آمیزی را که دربارۀ او نقل می‌شود دوست دارند.

او در بخش پایانی سخنانش گفت: سخنوران ممتاز بسیاری در هند زیسته‌اند، اما غالب سبکی منحصر به‌ فرد دارد و به همین دلیل مورد توجه مردم هند است.

 

گفتنی است در بخش نخست این همایش از دو کتاب «غالب دهلوی» تألیف دکتر مهدی فیروزیان و «مهر نیمروز» تألیف دکتر کریم نجفی برزگر رونمایی شد. همچنین با حضور رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سفیر هند و حجت‌الاسلام رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی و دبیر جشنوارۀ بین‌المللی فارابی، جایزۀ بخش محقق و استاد برتر «اسلام‌شناسیِ» چهاردهمین دورۀ این جشنواره به دکتر آزرمیدخت صفوی، عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر پیشین بخش فارسی دانشگاه علیگر هند اهدا شد.

در ادامۀ این همایش، دکتر آزمیدخت صفوی، عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر محمد سرور مولایی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبانو ادب فارسی، دکتر چندرا شیکهر، مدیر بخش فارسی دانشگاه دهلی، دکتر مهرافشان فاروقی، استاد زبان اردو دانشگاه ویرجینیا، دکتر توفیق هاشم سبحانی، استاد دانشگاه پیام نور، دکتر احمد محفوظ، رئیس بخش اردو جامعۀ اسلامیۀ دهلی و تنی چند از پژوهشگران دربارۀ غالب دهلوی سخن خواهند گفت.

در ادامۀ این همایش، دکتر آزرمیدخت صفوی، عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: شعر فارسیِ غالب لذت‌بخش‌تر از اشعار اردوی او است، البته غالب توانست در اشعار اردو نیز سبکی خاص خلق کند.

وی با اشاره به اینکه بهترین معلم غالب تجربۀ شخصی وی بوده افزود: وی شاهد روزهای سیاه و بحران‌های سیاسی شدیدی بوده و توانسته با شجاعت در زمانی که می‌خواستند زبان فارسی را در هند از اوج بیندازند به فارسی شعر سروده و گفته «فارسی بین تا ببینی نقش‌های رنگ‌رنگ». وی آخرین شاعر دوران گورکانی بود که اندیشه‌ای نو توانست غلغله‌ای در فارسی‌گویی در سرزمین هند ایجاد کند.

صفوی با تأکید بر جایگاه رفیع انسان در اشعار دهلوی گفت: وی صوفی یا عارف نبود، فقط یک انسان شیفته بود که به هم‌نوعانش عشق می‌ورزید و انسان را با تمام زشتی و زیبایی‌هایش دوست داشت. شعر غالب به مخاطب امید می‌دهد و وی مدافع دوستی و مودت میان ادیان بود.

دکتر مهرافشان فاروقی استاد زبان اردو دانشگاه ویرجینیا دیگر سخنران این مراسم مقاله‌ای با عنوان «آفرینش و بازآفرینی در زبان: بررسی درهم تندیسی شعری بیدل و غالب» به زبان انگلیسی ارائه کرد.

او گفت: غالب دهلوی، نخستین مجموعۀ شعر اردو خود را در سال ۱۸۱۶ میلادی با تقدیم‌نامه‌ای به روح بیدل، صوفی قرن هفدهمی آغاز و به پایان رساند. غالب در ابیات اردوی پرشماری تحسین خود را از بیدل به صورت آشکار بیان می کند.

او افزود: ظاهراً پس از اختلاف‌نظرش با شاعران ایرانی هندی‌تبار که کاربرد زبان فارسی را در اشعارش نکوهش می‌کردند، کمتر به زبان فارسی شعر سرود و پس از آن بیشتر اشعارش را به زبان اردو سرود.

به گفتۀ فاروقی، غالب بارها عنوان می‌گوید که زبان فارسی در کاربرد معاصران او دارای کاستی‌هایی است و تصویری که از خود نشان می‌داد این بود که او به زبان فارسی همچون زبان مادری‌اش تسلط دارد‌ و همواره بیدل را ستایش می‌کرد.

او افزود: با این که شعر غالب پیچیدگی خودش را دارد اما در اشعارش متأثر از بیدل است و برخی پژوهشگران تمرکز خود را بر روی مضامین مشابه و تطبیق دادن ابیات بیدل و غالب گذاشته‌اند. ترجیح غالب این بود که به سبک ملیح و محبوب میر تقی میر ننوسید. او در اشعارش خود را مکلف می کرد که از واژگان ثقیل و دشوار فارسی شده و استعاره هلی فریبنده بهره گیرد.

به گفتۀ استاد دانشگاه ویرجینیا، هنگامی که متأثر از جریانات سیاسی که زبان فارسی در هند از سوی حکومت کنار گذاشته شد و زبان اردو جایگزین شد، این امر موجب نگرانی اهل فرهنگ و هنر شد که چرا زبانی کلاسیک (زبان فارسی) جایش را به زبان بی‌پیشینه داده است. در شعر غالب نیز این اضطراب کنار گذاشته شدن زبان فارسی به شکل‌های مختلف خودش را نشان داده است و غالب در شعر و سخنانش بارها تلاش کرده تا طرح کند که شعر فارسی‌اش بهتر از شعرهایی است که به زبان اردو می‌سراید.

او افزود: غالب همچون سایر شاعرانی که به سبک هندی شعر می‌سرودند تلاش کرده تا مضامینی تازه را در قالب غزل بیان کند. بی شک تأثیر بیدل به شکل‌های مختلف در شعر او نمود پیدا کرده است. علاقۀ راغب به مجاز در شعر را ناشی از ارادت او به بیدل می‌دانیم. غالب همواره از بیدل چراغ راه می‌طلبد. او مضامین شعری را از بیدل الهام گرفت و مضامین جدیدی نیز به آن افزود.

فاروقی در پایان سخنانش گفت: غالب شیفتۀ زبان پهلوی یا شکل کهن و ناب زبان فارسی بود و دو سالی در محضر استاد زبان فارسی ایرانی به نام هرمزد درس خواند تا زبان فارسی خود را ارتقا دهد و معاصر کند.

دکتر محمدسرور مولایی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در سخنانی گفت: برگزاری همایش بین‌المللی غالب دهلوی زمینه‌ای را برای مخاطبان به وجود آورد تا بهتر دوره‌ای را که غالب در آن شعر سروده و زندگی کرده بشناسند و به واسطه این شناخت شعر او را بهتر درک کنند.

او افزود: بسیاری غالب دهلوی را به عنوان شاعر پیشگام سبک بازگشت ادبی در هند معرفی کرده‌اند. به نظر من این سخن دقیق نیست و حتی رد کردن این سخن نیز درست نیست و باید پژوهش‌های متعددی در این زمینه صورت گیرد.

مولایی با اشاره به تصیحح و انتشار دیوان بیدل دهلوی گفت: برای تحقق این امر من چندین بار دیوان بیدل را خواندم و بیدل میدان دید تازه‌ای برای من به وجود آورد.

او در ادامۀ سخنانش به بررسی برخی ابیات غالب و جنبه‌های بلاغی و نوگرایانۀ او در تصویرسازی و نو کردن مضمون‌های کهن شاعران دیگر ازجمله بیدل پرداخت.

توفیق هاشم سبحانی هم در سخنانی کوتاه گفت: من نزدیک به سی ماه در دهلی زندگی و پژوهش کرده‌ام و یکی از افسوس‌های من این است که کمتر به شعر غالب توجه کرده‌ام.

او افزود: شعرهایی که غالب دهلوی به زبان فارسی سروده در مرتبه‌ای بالاتر از نظر زبانی و تخیل در مقایسه با شعرهایی هستند که او به زبان اردو سروده است.

در ادامه دکتر رضا مصطفوی سبزواری استاد بازنشستۀ دانشگاه علامه طباطبایی گفت: من هفت سال در هندوستان زندگی و کار پژوهشی کرده‌ام و به نظر من هندوستان بهشت کسانی است که می‌خواهند دربارۀ نسخه‌های خطی پژوهش کنند‌. بخش کتاب‌های فارسی کتابخانه‌های هند بسیار غنی است و بدون اغراق می‌توانم بگویم هر نسخۀ خطی که پژوهشگران آن را نمی‌یابند در هند یافته می‌شود.

او افزود: براساس جهان‌بینی و نگاهی که غالب دارد و در شعرش نیز نمود پیدا می‌کند من غالب را شاعری با نژاد ایرانی می‌دانم که با سرودن شعر به زبان فارسی تلاش کرده به خوبی این ارادت را ابراز کند.

دکتر احمد محفوظ، رئیس بخش اردو جامعۀ اسلامیۀ دهلی نیز در سخنانی با ابراز تشکر از برگزاری همایش غالب دهلوی توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سفارت هند در ایران گفت: هندوستان یکی از سرزمین‌هایی است که زبان فارسی در آن جا جایگاه ویژه‌ای داشته و در این سرزمین شاعران بسیاری به زبان فارسی شعر سروده‌اند و غالب دهلوی یکی از شاعران برجسته‌ای است که به زبان فارسی و اردو شعر سروده است.
در پایان این همایش، بلرام شکلا رئیس مرکز فرهنگی سفارت هند در تهران نیر ضمن قدردانی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای توجه به گنجینه‌های ادبی و شاعران پارسی‌گو در هند گفت: من بسیار خوشحالم که در ایران هستم و هر روز در ایران به دامنۀ اطلاعاتم دربارۀ زبان و ادب فارسی افزوده می‌شود و غنی‌تر می‌شوم.

او افزود: هندوستان کشوری است که در آن گونه‌های مختلف زبان رواج داشته و دارد و شاعران در این سرزمین به زبان مادری و سایر زبان‌هایی که در این سرزمین رواج داشته شعر سروده و می‌سرایند. هنوز زبان سانسکریت در این سرزمین زنده است.

شکلا با بیان این مطلب که زبان فارسی هیچ وقت زبان عامۀ مردم نبوده است، گفت: اما با این همه در هند دربارۀ این زبان بسیار کار و پژوهش شده است و هندوستان غنی‌ترین کشوری است که نسخ خطی بسیاری به زبان فارسی دارد.

او ادامه داد: غالب دهلوی به دو زبان فارسی و اردو شعر سروده است البته دیوان فارسی او نزدیک به شش برابر شعرهای اردو وی است. چون زبان مردم هند فارسی نبوده بسیاری از هندی‌ها تاکنون حتی بیتی از اشعار فارسی او نخوانده و نشنیده‌اند، اما شعرهای اردو او آن قدر مورد توجه قرار گرفته است که بسیاری از آن‌ها به عنوان ضرب‌المثل به زبان مردم راه یافته است‌، زیرا شعرش با روحیۀ مردم هندوستان بسیار سازگار است.

غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دیدار با هیئت علمی و فرهنگی ترکیه بر ضرورت تقویت فعالیت‌های فرهنگی دو کشور تأکید کرد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، غلامعلی حداد عادل در دیدار با هیئت علمی و فرهنگی ترکیه گفت: از دوره‌ای که پروفسور دریا اُرس سفیر جمهوری ترکیه در ایران بودند، خاطرات خوشی به یاد داریم. در دورۀ مسئولیت او که شخصیتی فرهنگی و علمی است، شاهد پیشرفت روابط دو کشور بودیم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: امیدواریم روابط فرهنگی ایران و ترکیه فارغ از تمام مسائل سیاسی گسترده شود و به سایر حوزه‌ها نیز گسترش یابد. با توجه به سابقۀ ارتباط دو کشور چنین امری ضرورت دارد.

حداد عادل با اشاره به طرح تألیف «دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر» در فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: این طرح ۱۰ سال پیش به تصویب رسیده و در گروه مطالعات آسیای صغیر فرهنگستان در دست پیگیری است. همچنین به همت فرهنگستان کتاب «دولت و تمدن عثمانی» ترجمۀ و با همکاری مؤسّسۀ اریسکا منتشر کرده‌ایم.

او در ادامه با اشاره به اهمیت اسناد تاریخی گفت: بدون شناخت ریشۀها و اشتراکات دو ملّت شناخت ما از هم ناقص خواهد بود و این اسناد و منابع تاریخی به ما کمک می‌کنند تا به شناخت درستی از هم دست یابیم. برای نمونه، اگر پژوهشگری بخواهد تاریخ دورۀ صفویه را بنویسد، بدون دسترسی به اسناد ترکیه این کار میسر نخواهد شد. همان‌گونه که پژوهش دربارۀ تاریخ عثمانی بدون دسترسی به اسناد موجود در ایران مشکل خواهد بود.

حداد با اشاره به پیشینۀ نزدیک به صدسالۀ فعالیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: فرهنگستان زبان و ادب فارسی آماده است دستاوردهای خود را، به‌ویژه دورۀ سوم را در اختیار بنیاد زبان ترک بگذارد.

در ادامۀ این دیدار، محمد دبیرمقدم معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: در فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۳ گروه علمی فعالیت می‌کند و هشت نشریۀ تخصصی علمی و پژوهشی نیز منتشر می‌شود.

او در ادامه با اشاره به تأثیر متقابل زبان و ادب فارسی و ترکی گفت: هفتۀ آینده در پژوهشکدۀ اصطلاح‌شناسی و واژه‌گزینی فرهنگستان، یکی از دانشجویان از پایان‌نامۀ خود با عنوان «بررسی واژه‌ها و وندهای فارسی در ساخت‌واژۀ ترکی استانبولی» دفاع خواهد کرد که در پژوهش خود از منابع مهم موجود در ترکیه نیز استفاده کرده است.

دبیرمقدم ادامه داد: زبان‌ها و گویش‌ها گنجینه ارزشمندی  هستند و نباید نسبت به مسائل زبانی بی‌اعتنا بود. خوشبختانه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی پژوهش‌های مفصّلی در این حوزه انجام شده یا در دست انجام است.

در ادامه، پروفسور دریا اُرس، رئیس مؤسّسۀ عالی فرهنگ، زبان و تاریخ آتاترک و عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: بسیار خوشحالم فرصتی فراهم شد تا به ایران سفر کنیم. هدف ما از این سفر چندروزه، این است تا مدیران نهادهای فرهنگی ترکیه با سازمان‌های مشابه در ایران دیدار داشته باشند و در جریان فعالیت‌های یکدیگر قرار گیرند.

او افزود: بنیاد زبان ترک که نهادی مشابه فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، از سال ۱۹۳۲ تاکنون ۱۵۵۰ عنوان و بنیاد تاریخ ترک نیز تا کنون دو هزار عنوان کتاب منتشر کرده است و از میان کتاب‌های این دو نهاد ۲۰۰ عنوان آن مرتبط با تحقیقات و پژوهش‌های ایران‌شناسی است.

عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: در این دیدار تمایل دارم دربارۀ زمینه‌های مشترکی که میان دو کشور وجود دارد، سخن بگویم تا زمینۀ همکاری‌های مشترک را فراهم کنیم و در رأس این فعالیت‌ها، برگزاری همایش‌ها و کارگاه‌های مشترک و مبادلۀ کتاب بین نهادهای فرهنگی دو کشور است.

سفیر پیشین جمهوریه ترکیه در ایران ادامه داد: ما می‌توانیم با همکاری مشترک، کارهای گوناگونی دربارۀ زبان و ادب فارسی و زبان ترکی انجام دهیم و عرصۀ تاثیرگذاری و تاثیرپذیری دو زبان را بررسی کنیم.

رئیس موسسۀ عالی فرهنگ، زبان و تاریخ آتاترک در ادامه با اشاره به بنیاد زبان ترک اشاره کرد و گفت: این بنیاد ۴۰ عضو دارد و فعالیت‌های آن مشابه فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی است با این تفاوت که فعالیت‌هایی که در گروه‌های مختلف فرهنگستان زبان وادب فارسی در ایران انجام می‌شود در ترکیه با مسئولیت چند نهاد در حال پیگیری است.

او افزود: سال آینده همایش مشترکی میان ایران و ترکیه در شیراز برگزار خواهد شد.

در ادامه، عثمان مرت، سرپرست بنیاد زبان ترک گفت: بنیاد زبان ترک از سال ۱۹۳۲ میلادی فعالیت خود را آغاز کرده است. پژوهشگران این بنیاد دربارۀ همۀ گویش‌ها و لهجه‌های زبان ترکی پژوهش می‌کنند و توانسته‌ایم گنجینه‌ای غنی‌ دربارۀ زبان ترکی گردآوری کنیم.

سرپرست بنیاد زبان ترک ادامه داد: زبان ترکی از زبان فارسی بسیار تأثیر پذیرفته، حتی ریشۀ بسیاری از واژگان ترکی، فارسی است. ازاین‌رو، بخش مهمی از فعالیت‌های بنیاد زبان ترک بر میراث مشترک این دو زبان متمرکز شده است. تاکنون در بنیاد زبان ترک ۱۵۵۰ عنوان کتاب منتشر شده و سه نشریۀ علمی نیز از سال ۱۹۴۰ در بنیاد منتشر می‌شود. همچنین ۷۵ هزار عنوان کتاب در کتابخانۀ بنیاد موجود است که ۱۳۰۰ عنوان آن نسخۀ خطی است.

او افزود: بنیاد زبان ترک با دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی همکاری تنگاتنگی دارد و سالانۀ رویدادهای مختلفی را با این نهادها برگزار می‌کند. ما در بنیاد زبان ترک آمادۀ هرگونه همکاری علمی و پژوهشی با فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستیم.

در ادامه دکتر فرروح اوزپیلاوجی رئیس سازمان آثار مکتوب ترکیه گفت: سازمان آثار مکتوب ترکیه با تجمیع تمام مخازن مکتوب ترکیه زیرنظر ریاست جمهوری تأسیس شده است و این سازمان سه شعبه در شهرهای مختلف ترکیه دارد.

او افزود: پس از مرمت و دیجتالی کردن منابع خطی، تاکنون توانسته‌ایم ۶۰۰ هزار نسخۀ خطی را بر روی وبگاه سازمان آثار مکتوب ترکیه بارگذاری کنیم تا پژوهشگران به‌راحتی بتوانند از این منابع بهره ببرند. همچنین تاکنون توانسته‌ایم ۲۰۰ هزار نسخۀ خطی را به همراه ترجمه منتشر کنیم.

گفتنی است در پایان این دیدار که اوئور اونال، رئیس سازمان آرشیو دولتی ترکیه و یوکسل اوزگن، رئیس بنیاد تاریخ ترک نیز در آن حضور داشتند، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی دورۀ دوازده‌جلدی دانشنامۀ زبان و ادب فارسی را به سرپرست بنیاد زبان ترک و یک دوره از آثار انتشارات فرهنگستان نیز از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ به مؤسّسۀ عالی فرهنگ، زبان و تاریخ آتاترک اهدا کرد.

در سومین نشست هم‌اندیشی گروه‌های گویش‌پژوهی با عنوان «بررسی رهیافتی بر چگونگی مطالعۀ گویش‌ها» با شرکت گروه‌ زبان‌ها و گویش‌های ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه‌های گویش‌شناسی پژوهشگاه علوم‌ انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، که به میزبانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر ضرورت تأمین بودجۀ تکمیل اطلس زبان‌ها و گویش‌های ایران تأکید کرد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این نشست غلامعلی حداد عادل در سومین نشست گویش‌شناسی گفت: غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این نشست با ابراز خرسندی از برداشته شدن گام‌های مؤثر در حوزۀ گویش‌پژوهشی در یک سال گذشته تصریح کرد: پیش از این می‌دانستیم فعالیت‌ها در حوزۀ گویش‌شناسی در چند مؤسسه در حال انجام است اما متاسفانه این فعالیت‌ها به صورت جزیره‌ای است و هر سه سازمان عملاً از فعالیت و روندی که در پیش گرفته‌اند بی اطلاع بودیم، اما خوشحالم که توانسته‌ایم گامی در جهت همگرایی این فعالیت‌ها برداریم.

او افزود: در جایی که نمی‌توانیم تغییر در ساختارها به وجود بیاوریم، می‌توانیم با همکاری کارهای خوبی را انجام دهیم. با چنین هدفی برای مشارکت سه مؤسسه دربارۀ گویش‌پژوهی تصمیم گرفته شد تا نشست‌های مشترک و تخصصی گویش‌شناسی هر سه ماه یک بار پی گرفته شود.

ريیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: بکوشیم این نشست‌ها تداوم داشته باشد و البته لازم است فعالیت‌های ما به برگزاری نشست‌های سه ماه یک بار محدود نشود، بلکه کار علمی و عملی بکنیم و هم‌افزایی داشته باشیم.

او گفت: گویش‌ها در جهان به‌ویژه ایران گستردگی و تنوع بالایی دارند و این گونه‌گونی زبانی در ایران، بخشی از زیست‌بوم فرهنگی ما محسوب می‌شود که باید برای حفظ آن اهتمام داشته باشیم.

حداد عادل با بیان این مطلب که سابقۀ فعالیت‌های گویش‌شناسی در ایران از سابقۀ زبان‌شناسی بیشتر است، گفت: در سدۀ گذشته که هنوز زبان‌شناسی چندان شناخته‌شده نبود، چه خاورشناسان و چه ایران‌شناسان به پژوهش‌های گویشی اقدام کرده‌ بودند و از آن زمان تا کنون نیز بسیاری از افراد در ایران به صورت غیرحرفه‌ای در این حوزه کار کرده‌اند.

او افزود: اگر بخواهیم کتابخانه‌ای از فعالیت‌های گویشی در ایران راه‌اندازی کنیم که با همت علاقه‌مندان به گویش و نه لزوماً گویش‌‌شناسان نوشته شده، تعداد کتاب‌های آن بیش از یک‌ هزار جلد خواهد شد.‌‌

حدادعادل با اشاره به در خطر بودن گویش‌ها گفت: خوشحالم که بخشی از گویش‌های ایران برای جلوگیری از فراموشی به صورت صوتی ضبط شده‌اند و مستندات آن‌ها در پژوهشگاه میراث فرهنگی نگهداری می‌شود. سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان جهاد سازندگی نیز در این حوزه فعالیت‌هایی انجام داد که از محل نگهداری پوشه‌های صوتی و مستنداتی که گردآوری کرده بودند، بی‌اطلاع هستیم، امیدواریم به این پوشه‌ها و مستندات صوتی دسترسی پیدا کنیم و پژوهشگران بتوانند از آن‌ها برای کارهای پژوهشی استفاده کنند.

رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تأکید بر تقسیم کار و همکاری سه مؤسسۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری گفت: اگر هر مؤسسه بر اساس فلسفۀ وجودی خودش عمل کند و از منظر خاصی به گویش نگاه کند و دستاوردها را در اختیار دو نهاد دیگر قرار دهد از موازی‌کاری نیز جلوگیری می‌شود و نگاه‌های متفاوت موجب می‌شود تا پژوهش‌های گویش‌شناسی کامل شوند.

حداد عادل گفت: در تکمیل اطلس زبانی کشور نیز می‌توانیم با همکاری سه نهاد به نتایج بهتری دست پیدا کنیم و با استفاده از ظرفیت استان‌ها و آموزش و پرورش کار را پیش ببریم و از قابلیت‌های معلم ها برای گردآوری گویش‌ها در کشور استفاده کنیم. البته تحقق این امر مستلزم ایجاد انگیزه و آموزش معلم‌ها است.

او در بخش دیگر سخنانش به ضرورت تأمین بودجۀ گردآوری گویش‌ها از سوی دولت تأکید کرد و گفت: گردآوری گویش‌ها و تدوین اطلس زبانی بسیار اهمیت دارد و اتفاقاً با اینکه کار ارزشمند و بزرگی است اما آنچنان بودجۀ کلانی نمی‌خواهد.

در ادامه محمد دبیرمقدم معاون پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با بیان بخشی از نتایج صورت گرفته در جلسات پیش از این نشست گفت: طی جلسۀ مشترک با حضور نمایندگان سه نهاد برخی از موارد برای دستور کار این نشست مشخص شد باید تمام مواردی که در نشست‌های پیشین در دستور بوده، پیگیری شود.

عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزاری کارگاه‌های آموزشی دربارۀ گردآوری زبان‌ها و گویش‌های محلی ایران و تدوین شیوه‌نامه‌ای کامل و مورد تأیید هر سه نهاد برای گردآوری گویش‌ها، مشارکت در تدوین و تکمیل پیکرۀ گویشی، تهیۀ بانک اطلاعاتی صوتی زبان‌ها و گویش‌ها و مشارکت نهادهای مرتبط در تهیۀ اطلس زبان ایرانی را از موارد مورد تأیید عنوان کرد.

سیروس نصراله‌زاده رئیس پژوهشکدۀ زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست با اشاره به فعالیت‌هایی که در حوزۀ گویش‌پژوهی صورت گرفته این فعالیت‌ها را یکپارچه ندانست و گفت: بخشی از گویش‌های ایرانی در ایران کنونی و بخشی در جهان ایرانی است که وظیفه داریم به هر دو را بپردازیم.

او با ابراز امیدواری از به سرانجام رسیدن پیکرۀ گویشی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی، به تشریح تاریخچۀ فعالیت‌های گویش‌پژوهشی در آن پژوهشکده پرداخت.

مژگان اسماعیلی رئیس پژوهشکدۀ زبان‌شناسی، کتیبه‌ها و متون پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری با اشاره به تاریخچۀ فعالیت این مرکز دربارۀ گویش‌پژوهشی گفت: سابقۀ تدوین اطلس زبانی ایران که در پژوهشگاه میراث‌فرهنگی در دست تدوین است به دهۀ پنجاه و طرح «فرهنگساز» می‌رسد و پژوهشگاه علاوه بر آنچه از طرح «فرهنگساز» به میراث‌فرهنگی سپرده شده علی‌رغم کمبودها با تلاش و پیگیری بر این گنجینه افزوده است.

او با استقبال از مشارکت در تکمیل اطلس زبانی کشور و تقسیم کار در این باره، کمبود بودجه، نیروی انسانی، تغییر مدیریت‌ها، مهاجرت را تنها برخی از مشکلات سر راه این طرح دانست و گفت: باید بتوانیم با بیان اهمیت موضوع، سازمان برنامه و بودجه را برای تأمین بودجۀ مجزا به منظور اجرای این طرح کلان و ملی متقاعد کنیم.

فریار اخلاقی مدیر گروه زبان و گروه رایج پژوهشکده زبان‌شناسی، متون و کتیبه‌ها در ادامۀ این نشست گفت: آنچه از گردآوری اطلس فرهنگستان دوم و سازمان جغرافیایی ارتش به میراث‌ فرهنگی رسیده حدود ۱۱هزار نمونۀ گویشی در قالب ۵ هزار و پانصد نوار قابل دسترسی است.

او تصریح‌کرد: از سال ۱۳۸۰ تدوین اطلس زبانی در میراث فرهنگی شروع شد و در انجام این پروژه به منظور دستیابی به نمونه‌های زبانی یکدست از سراسر کشور و ایجاد امکان بهره‌برداری از نمونه‌هایی که دهۀ ۵۰ گردآوری شده بود با همان شیوه‌نامه و پرسشنامۀ طرح «فرهنگساز» در سراسر کشور فعالیت‌ را ادامه دادیم اما علاوه بر آن در هر روستا – به ویژه از سال ۱۳۹۴ به این سو گردآوری نمونه‌های صوتی و در صورت امکان تصویری گفتار پیوسته از تک‌گویی گویشور یا مکالمۀ گویشوران را نیز در دستور کار قرار دادیم.

مدیر گروه زبان و گروه رایج پژوهشکدۀ زبان‌شناسی، کتیبه‌ها و متون با اشاره به برخی مشکلات پیش روی این طرح از کمبود بودجه و نیروی انسانی و مشکلات نرم‌افزار سخن گفت و تصریح‌کرد: از سال ۱۳۹۶ در قالب تفاهم‌نامه‌با برخی از استان‌ها در گردآوری نمونه‌های زبانی و آوانویسی داده‌ها برای تدوین اطلس‌های استانی همکاری کرده‌ایم.

در ادامه این نشست که با تقدیر از ایران کلباسی زبان‌شناس ایرانی و استاد بازنشستۀ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به پاس شش دهه فعالیت در حوزۀ زبان‌شناسی همراه بود، پژوهشگران حوزۀ گویش‌پژوهشی سه مؤسسه به بحث و تبادل نظر در خصوص فعالیت‌های پیش‌رو و همکاری‌های آینده پرداختند.

برنامۀ‌ هفتم توسعه پیشنهادهایی چون ایجاد جایزه‌ای برای پاسداشت زبان فارسی، روزآمد شدن قانون ممنوعیت به‌کارگیری اسامی بیگانه و برنامه‌ای برای تأمین و تقویت زیرساخت‌های فنّاورانۀ توسعه خطّ و زبان فارسی در فضای مجازی دارد.

در مادۀ الحاقی ۴۱ لایحۀ برنامۀ هفتم توسعه کشور (۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷)، سه بند به زبان فارسی اختصاص دارد؛ بند نخست: فرهنگستان زبان و ادب فارسی مکلف است با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای ذی‌ربط به‌منظور اهدای «جایزۀ ملّی پاسداشت زبان فارسی» نسبت به تدوین آیین‌نامۀ جایزۀ مذکور و تصویب آن در شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی ظرف سه‌ماه سال اول اجرای برنامه اقدام کند.

 این در حالی است که سال ۱۴۰۱، نخستین دورۀ جایزۀ «قند پارسی» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور پاسداشت زبان فارسی برگزار شده است؛ در واقع جایزه‌ای برای پاسداشت زبان فارسی داشته‌ایم. یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی، با اشاره به این‌که این لایحه هنوز مصوب نشده و امکان دارد از دستور کار خارج شود و بعد از تصویب و ابلاغ می‌توان دربارۀ آن گفت‌وگو کرد، گفت: اصل این‌که جایزه‌ای برای زبان فارسی داشته باشیم، برای زبان فارسی خوب است. جایزۀ «قند پارسی» به‌صورت محدود بود و این‌که جایزه‌ای در برنامۀ کلان هفتم و توسط فرهنگستان و وزارت ارشاد نوشته شود، خب جایزه‌ای معتبر و با پشتوانه قوی می‌شود. به نظرم کارهای ترویجی کمک ‌کننده هستند. نبود کارهای ترویجی در این زمینه از ضعف‌هایی بود که در طی سال‌ها داشته‌ایم؛ بنابراین وجود جایزه از کارهای لازم است.

بند سوم این لایحه نیز موضوع جدیدی نیست بلکه بازنگری بر قانونی است که در دهۀ ۷۰ و در مجلس پنجم به تصویب رسیده؛ اما تاکنون به لحاظ اجرایی کاستی‌هایی داشته است؛ «قانون ممنوعیت به‌کارگیری اسامی، عناوین، و اصطلاحات بیگانه» امّا عملاً در سطح شهر حتی نمانام‌ها (برندها)ی کالاهایی ایرانی شاهد این اسامی هستیم. در این بند پیشنهادی فرهنگستان زبان و ادب فارسی مکلف شده نسبت به بازنگری، روزآمدسازی و اصلاح قانون و آیین‌نامه‌های اجرایی آن، ظرف سه‌ماه از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون اقدام کند.

 در این پیوند می‌توانید گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی درباره این قانون و اقدامات و بایدها و نبایدها و پیشنهادهایی را که در حوزۀ پاسداشت زبان فارسی شده است، بخوانید.

 اما بند دوم موضوع نسبتاً جدیدی است و در این بند «معاونت علمی، فنّاوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور مکلف است با همکاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی و وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارتباطات و فناوری اطلاعات و علوم، تحقیقات و فناوری با نظارت مرکز ملّی فضای مجازی در طی اجرای برنامه، اقدامات لازم را در خصوص تأمین و تقویت زیرساخت‌های فنّاورانه توسعه خطّ و زبان فارسی در فضای مجازی (از قبیل پیکره‌بندی داده، پردازش زبان طبیعی، واژه‌سازی، واژه‌پردازی، خط و قلم، مترجم‌ها، مبدل‌ها، تشخیص صدا و دستیار صوتی) انجام دهد.

مسعود قیومی، مدیر گروه زبان و رایانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی،  در توضیح و تشریح بند دوم و این‌که چقدر در این حوزه توانمند هستیم، گفت: این بند چند مسئله را در حوزۀ زبان مطرح می‌کند؛ یکی تهیه داده‌هایی که بتواند چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ کاربردی در حوزۀ زبان‌شناسی، زبان‌شناسی رایانشی و هوش مصنوعی مورد استفاده قرار بگیرد. اما مواردی که در این بند مطرح شده‌اند، به‌نوعی موارد محدودی هستند که اگر جنبۀ کاربردی را در نظر بگیریم، فراتر از مواردی است که در اینجا ذکر شده است.

  او با بیان اینکه در بحث‌های زبانی، داده‌های اولیه‌ای که در حوزۀ زبان‌شناسی و زبان‌شناسی رایانشی مورداستفاده قرار می‌گیرند، پله اول هر کار هستند، گفت: اهمیت تهیۀ پیکرۀ زبانی ازاین‌جهت است که حجم زیادی از اطلاعات، محتوا و دانش در این داده‌ها نهفته است. داده‌های متنی، تصویری، صوتی و عددی، انواع داده‌های ما هستند. داده‌های متنی، به‌واسطۀ این‌که با خط ثبت می‌شوند، این قابلیت را دارند که به لحاظ زمانی به متن‌های گذشته و حال دسترسی داشته باشیم. همچنین دادۀ متنی توسط افراد مختلف تولید می‌شود. مثلاً می‌توان گفت در شبکه‌های اجتماعی، تمام افراد جامعه نویسنده‌اند؛ افراد مختلف با سطح سواد، سطح فرهنگ و سطح اجتماعی متفاوت مشغول خلق محتوا هستند و می‌نویسند ولو اینکه در نوشته‌هایشان غلط داشته باشند یا نه. این از موضوعاتی است که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارد پیگیری می‌شود. ما می‌خواهیم در فضای مجازی سروسامانی به خط بدهیم و بتوانیم قواعدی برای آن استخراج کنیم تا اگر احیاناً سامانۀ خاصی تهیه شود بتواند از این اطلاعات استفاده کند.

قیومی در ادامه با تأکید بر اهمیت داده‌ها، و تهیه داده‌ها در سازمان‌های مختلف از قوۀ قضاییه و پرونده‌های حقوقی گرفته تا متون حقوقی مجلس، گفت: همۀ آن‌ها به‌نوعی محتوا هستند و حالا که حکمرانی داده برای یک کشور در سطح بالای تصمیم‌گیری اهمیت پیدا کرده، می‌تواند از هر سازمان بخواهد به‌نوعی این داده‌ها را جمع‌آوری و سازماندهی کنند تا در کارها استفاده شود. یکی از مواردی که در این بند به‌صورت کلی اشاره شده، تهیه پیکره‌هاست که این پیکره‌ها می‌تواند به‌صورت عمومی باشد و یا می‌تواند تخصصی و در ژانر خاص باشد؛ مثلاً متون علمی و حقوقی. حتی مقالات علمی نیز می‌تواند به‌عنوان پیکره در نظر گرفته شود. اگر حجم عظیمی از داده‌ها را باتوجه‌به تنوعشان در نظر بگیریم و اگر بتوانیم محتواها را جمع‌آوری و با استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی آن‌ها را پردازش کنیم، می‌توانیم به واقعیت‌های جامعه برسیم و با کمک هوش مصنوعی ویژگی‌های جامعه را مشخص کنیم.

به گفتۀ این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی تا زمانی که داده در حجم زیاد نداشته باشیم، نمی‌توانیم چشم‌اندازی موضوعی داشته باشیم. حجم زیاده داده به ما کمک می‌کند تا نسبت به مسئله درک عمیق‌تری به دست بیاوریم و به دانش (در هر موضوعی) دست پیدا کنیم.

او سپس با توضیحی دربارۀ نحوۀ کاربرد این پیکره‌ها، خاطرنشان کرد: زبان فارسی جزء زبان‌هایی است که با محدودیت داده مواجه است و دلیل این امر دو مسئله است؛ یکی اساس پژوهش‌هایی است که در ایران انجام می‌شود. پژوهش‌ها در ایران انفرادی است و برنامۀ مشخصی در این زمینه نداریم که به کدام سمت‌وسو حرکت کنیم، بر مسئله‌ای متمرکز شده و آن را از ابعاد مختلف ببینیم. این پژوهش‌ها در راستای حل مسئله نیستند. مسئله دیگر در سطح بالای حاکمیتی است که مباحث این‌چنینی مطرح نمی‌شوند. ما چیزی به اسم برنامه‌ریزی زبانی در کشورمان نداریم، این‌که قرار است برای زبان فارسی چه کاری انجام شود. خب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، متولی پاسداشت زبان فارسی است. در واقع از نظر حقوقی جایگاه را درست کرده‌ایم؛ اما متأسفانه حمایت مالی صورت نمی‌گیرد.

 قیومی با اشاره به برگزاری رویدادی در حوزۀ خطّ فارسی در فضای مجازی در پژوهشگاه فناوری ارتباطات و اطلاعات، گفت: این رویداد را می‌بایست فرهنگستان برگزار کند و یا حداقل اگر آن‌ها برگزار کنند با اطلاع فرهنگستان باشد؛ اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده و به‌نوعی فرهنگستان کنار گذاشته شده است. گاه در تصمیم‌گیری‌ها تشتّتی وجود دارد و سازمان‌ها همسو نیستند و هرکسی کار خود را می‌کند. پاسداشت زبان فارسی به وزارت ارتباطات، فرهنگستان و وزارت ارشاد و وزارت علوم محول شده است تا آن‌ها در کنار هم و با همفکری کار کنند؛ اما متأسفانه همفکری وجود ندارد. برنامه‌ریزی زبان ابعاد گسترده‌ای دارد؛ از بحث زبان فارسی به‌صورت عمومی گرفته تا گویش‌ها. این مباحث بارها مطرح می‌شود؛ اما هیچ‌گونه تصمیم‌گیری به‌صورت مدون که بخواهد نقشه راهی را ایجاد کند، انجام نپذیرفته است.

  او البته یادآور شد گاه برنامه‌ریزی برای حل مسئله انجام می‌شود و کارها پیش می‌رود؛ اما با تغییر مدیر و یا مسئولی همۀ برنامه‌ریزی‌ها از بین می‌رود؛ مانند طرح تکفا در حوزۀ خطّ فارسی.

قیومی با بیان اینکه مباحث مطرح‌شده، مشکلات پس پرده بوده که منتج به روساخت‌ها می‌شود، به این موضوع که منابع محدودی در حوزۀ داده‌ها داریم اشاره کرد و گفت: این موضوع کاری است که باید حکومت به دست بگیرد نه فرد پژوهشگر یا هیئت‌علمی که دسترسی به بودجه ندارد. یک پژوهشگر می‌تواند ایده داشته باشد اما نمی‌تواند به ثمر برساند مگر این‌که به منابع مالی دسترسی داشته باشد و یا سازمانی با داشتن منابع مالی، این مسئله را حل کند و این چرخ را به حرکت درآورد و فاصله را کمتر کند.

مدیر گروه زبان و رایانۀ فرهنگستان با اشاره به بند یادشده، اظهار کرد: این بند در ردیف ۲۷ صفحۀ ۱۰ ابلاغ سازمان ملّی فضای مجازی به سازمان‌های متولی است که چه‌ کارهایی باید انجام شود؛ اما درباره مباحث مالی سکوت کرده است. قرار است چه کسی منابع مالی را تأمین کند تا این سازمان‌ها کارها را انجام دهند. موضوع دوم این‌که کدام کارها را کدام سازمان انجام دهد، برنامه‌ریزی در این حد (تقسیم وظیفه) هم صورت نگرفته تا سازمان‌ها در کار یکدیگر دخالت نکنند و برنامه‌ریزی انجام دهند. ابلاغیه برای شهریور سال گذشته است و طبق این ابلاغیه تا سال ۱۴۰۴ نتیجۀ عملکرد مشخص می‌شود. اما تا زمانی که پولی وجود نداشته اگر بهترین برنامه‌ریزی هم صورت بگیرد عملاً اتفاقی نمی‌افتد.

مسعود قیومی سپس در توضیح مبدل‌ها و دستیار صوتی به بعد کاربردی پیکره‌ها اشاره کرد و دربارۀ کاربرد پیکره‌ها در چت جی‌بی‌تی، موتورهای جست‌وجوگر، ماشین ترجمه (ترنسلیت)، غلط‌یاب‌های خودکار در ورد، تبدیل صوت به متن و متن به گفتار، چت‌بات‌ها و… توضیح داد.

 

منبع: ایسنا

 

حداد عادل در مراسم آغاز سال تحصیلی پژوهشکدۀ مطالعات واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی گفت: رشتۀ واژه‌گزینی برای ما در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بسیار مهم و جدی است.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، غلامعلی حداد عادل در مراسم آغاز سال تحصیلی گفت: در همۀ دنیا مرسوم است که زنگ سال تحصیلی جدید نواخته شود و با اینکه در پژوهشکدۀ مطالعات واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی، محیط آموزشی کوچکی داریم هر سال این سنّت را رعایت کرده‌ایم و امسال نهمین گروه دانشجویان مطالعات واژه‌گزینی به جمع ما پیوسته‌اند.

او افزود: ده سال پیش با پیگیری توانستیم وزارت علوم را متقاعد کنیم دورۀ کارشناسی ارشد واژه‌گزینی را در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار کنیم. واژه‌گزینی جزو شاخه‌های رشتۀ زبان‌شناسی کاربردی است و تا پیش از راه‌اندازی این رشته در فرهنگستان زبان و ادب فارسی این رشتۀ تخصصی در هیچ یک از دانشگاه‌های ایران تدریس نمی‌شد. البته باید قبول کرد امکان تدریس این رشته جز در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جای دیگری وجود ندارد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به پیشینۀ راه‌اندازی فرهنگستان سوم گفت: زمانی که فرهنگستان سوم راه‌اندازی شد، بنا به دلایلی امکان دسترسی به پیشینۀ فعالیت‌های فرهنگستان اول و دوم نداشتیم و کار واژه‌گزینی را در فرهنگستان از صفر شروع کردیم و با بهره از دانش استادان ایرانی و منابع مؤسسات بین‌المللی توانستیم به سلسله نرم‌افزارهایی دست پیدا کنیم و به مرور، به ضرورت راه‌اندازی رشتۀ مستقل واژه‌گزینی پی بردیم.

او با بیان این مطلب که رشتۀ واژه‌گزینی برای ما در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بسیار مهم و جدی است، گفت: هیچ الزامی نبود که در فرهنگستان برای راه‌اندازی این رشته تلاش کنیم؛ امّا، ما با چنگ و دندان برای این کار تلاش کردیم. واژه‌گزینی رشته‌ای است که حتی اطلاعات بسیاری از استادان زبان‌شناسی دانشگاه‌ها دربارۀ آن به مباحث کلی محدود می‌شود.

 

او در ادامه اظهار کرد: واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی در تمام دنیا و در زمینه‌های مختلف از جمله صنعت‌ کاربرد دارد و فقط مختص ادبیات و زبان فارسی نیست. در واقع کسانی که در این رشته تحصیل می‌کنند برای ایجاد زبان علم در هر حوزه‌ای می‌توانند فعالیت کنند.

حداد عادل در ادامه سخنانش گفت: استادانی که در پژوهشکدۀ مطالعات واژه‌گزینی تدریس می‌کنند از سرآمدان این رشته هستند. با توجه به تجربه و امکاناتی که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی داریم  و با توجه به تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته، در تلاش هستیم از سال آینده در مقطع دکتری نیز دانشجو بپذیریم.

او افزود: با توجه به سخت‌‌‌گیری‌های وزارت علوم و با تعاملی که با دانشگاه علامه طباطبایی برقرار کرده‌ایم از دورۀ نهم، گواهینامۀ دانش‌آموختگان رشتۀ واژه‌گزینی با امضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دانشگاه علامه طباطبایی صادر خواهد شد و همکاری با این دانشگاه به منظور تقویت رشته واژه‌گزینی است.

در ادامۀ مراسم، محمد دبیرمقدم، معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گفت: بدون اغراق و بر اساس اسناد و شواهد می‌توانم بگویم فعالیت‌های فرهنگستان سوم در حوزۀ واژه‌گزینی از دو فرهنگستان پیشین سنجیده‌تر ومنسجم‌تر است و فرهنگستان سوم با آزمون و خطا توانست ساختار واژه‌گزینی را علمی و اجرایی کند.

او افزود: فرهنگستان سوم با رویکردی معتدل و به دور از افراط و تفریط تلاش کرده تا اقدامات مغتنم و ارزشمندی را در حوزۀ زبان فارسی به انجام برساند.

دبیرمقدم با اشاره به مجموعه فعالیت‌هایی که تاکنون در پژوهشکدۀ مطالعات واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی انجام شده است، گفت: اگر به پایان‌نامه‌هایی که تاکنون دفاع شده نگاه شود، روشن شود که کارها در این‌جا براساس سازکار درستی پیش‌ می‌رود.

او در ادامه از دانشجویان دعوت کرد در دو جلسۀ دفاع پایان‌نامه که در چهارشنبۀ پیش‌رو برگزار می‌شود شرکت کنند و به هر جلسۀ دفاع به چشم یک کلاس پرنکتۀ درس نگاه کنند و از اولین روز سال تحصیلی به فکر موضوع پایان‌نامۀ خود باشند.

او افزود: در اوایل قرن بیستم نزدیک به ۷۰۰ زبان زنده در جهان وجود داشت؛ امّا، امروزه ۲۰۰ زبان زنده در جهان داریم و این ناشی از سلطۀ تعداد اندکی از زبان‌هاست. با توجه به این که تاریخ و تمدن هر ملتی با زبان پیوند خورده است در چنین شرایطی بیش از گذشته توجه و اهمیت به زبان ملّی و اقوام اهمیت پیدا می‌کند.

دربخش پایانی این مراسم مجتبی حسینی، دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ضمن خیرمقدم به دانشجویان نوورود ابراز امیدواری کرد با وجود استادان برجستۀ واژه‌گزینی، دانشجویان بتوانند به خوبی از فرصت تحصیلی‌شان استفاده کنند.

گفتنی است، پژوهشکدۀ مطالعات واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی از سال ۱۳۹۴ با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری کار خود را آغاز کرده است.


به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان وادب فارسی، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم «تولد یک استاد» گفت: پنجم مهرماه زادروز اسماعیل سعادت است و ۱۲ شهریور، سالروز درگذشت این استاد فقید است که با آن هم فاصلۀ چندانی نداریم. سه سال است که فرهنگستان و جامعۀ علمی، ادبی و فرهنگی ایران از نعمت وجود استاد سعادت محروم مانده است. ما که از چنین نعمتی برخوردار بودیم، فقدان ایشان را به معنای تمام کلمه، احساس می‌کنیم.

او اسماعیل سعادت را فرد کم‌نظیری خواند و افزود: اگر بخواهیم دربارۀ مقام علمی و خدمات او سخن بگوییم، تفصیل خواهد داشت. بنده به دو سه جنبۀ بارز شخصیت ایشان اشاره می‌کنم. یک جنبه بسیار بارز در شخصیت ایشان، جنبه علمی‌اش بود؛ کمالِ اولِ سعادت، دانمشندی‌اش بود. دقت‌نظر، خوش‌فهمی، علاقه به فهمیدن و علاقه به فکر کردن، وسعت اطلاعات، ذوق سلیم، اعتدال و توازن و دانش گسترده از دیگر ویژگی‌های او بود.

او با بیان اینکه یادکردن از سعادت به عنوان ویراستار، محدود کردن شخصیت علمی اوست، گفت: سعادت در دهه‌های اخیر عمر پربرکتش، کار بزرگی کرد، و آن برگردان آثار ارسطو به زبان فارسی بود. اهل فن، معنی این کار را می‌دانند. در اروپا این کارها سنّت دیرینه دارد، در اروپا هم کسانی که از یونانی یا لاتین آثار علمی و فلسفی حکمای بزرگ را  به نحو شایسته عرضه کنند، نادرند و در ایران نادرتر هستند. سعادت اعتقاد داشت باید این میراث به زبان فارسی منتقل شود و علاقه‌مند بود میراث علمی و فرهنگی غرب به زبان فارسی برگردانده شوند. کمتر مترجمی را می‌توان پیدا کرد که ترجمه‌هایش قابل اعتماد باشد. این یکی از خدمات استاد سعادت بود. او دانمشندی دقیق، پرحوصله و عاشق علم و فهم بود.

حدادعادل خصوصیت دیگر سعادت را مدیریت امور خواند و گفت: اینکه فردی دانشمند باشد، به این معنا که بتواند کار علمی را هدایت کند، نیست. استاد سعادت به مدد دانش و مدیریت «دانشنامۀ زبان و زبان فارسی» را سرپرستی کرد و به انجام رساند. به صراحت می‌گویم اگر سعادت نبود امروز نمی‌توانستیم دانشنامۀ ۱۲ جلدی زبان و ادب فارسی را داشته باشیم.

 او افزود: سعادت سرساعت معینی، پشت میز بود و در ساعت معینی دقیق کار می‌کرد. حداکثر کار را از حداقل نیرو می‌گرفت. با کسی که خوب کار می‌کرد، مهربان بود و با کسی که اهل کار کردن نبود، رودربایستی نداشت و کم‌کاری را در حوزۀ کاری‌اش تحمل نمی‌کرد. او با مدیریت خود از صدها نفر مقاله گرفت، تکمیل و ویرایش کرد. اهمیت مدیریت او کمتر از اهمیت دانمشند‌ی‌اش نبود.

رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامۀ سخنان خود به شخصیت اخلاقی اسماعیل سعادت پرداخت و بیان کرد: استاد سعادت، گل بی‌خار بود. در فرهنگستان کسی نیست که از دست و زبان او رنجیده باشد. مهربان، متواضع و اخلاقی بود به‌گونه‌ای که همه او را دوست داشتند و مهر و محبتش در دل همه جا باز کرده بود و این موضوع سبب شد بعد از گذشت سه سال سالروز ولادت او را بهانه کنیم تا تجدید خاطره و یاد کنیم و دل خودمان را تسلّی بدهیم.

حداد عادل با اشاره به آخرین اثر اسماعیل سعادت گفت: او کتاب «فیزیک» ارسطو را ترجمه کرده بود اما مقدمه‌اش کامل نشده بود. همچنین بازبینی نشده بود و نیاز بود تا فرد دانا و بصیری دست‌نوشته‌هایش را بخواند و به سرانجامی نیکو برساند. استاد حسین معصومی همدانی لطف کردند و به خواهش فرهنگستان و موافقت خانوادۀ استاد سعادت، استاد معصومی همدانی با همۀ اشتغالات، این کار سترگ را به انجام رساند و مقدمه‌ای هم نوشت که امیدوارم به‌زودی این کتاب در انتشارات هرمس منتشر شود و به بهانۀ مجلس رونمایی فرصتی به دست دهد تا ادای احترام به استاد سعادت و ویراستار دانشمند آن آقای معصومی همدانی داشته باشیم.

او در پایان یادآور شد: خانوادۀ استاد سعادت لطف کردند و کتابخانۀ استاد را به فرهنگستان هدیه کردند. مسئولان کتابخانه نیز جای ویژه‌ای در نظر گرفتند که یادآور آن استاد فقید باشد.

حسین معصومی همدانی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و اب فارسی با اشاره با زمینۀ آشنایی‌اش با اسماعیل سعادت گفت: من پیش از انقلاب و در انتشارات فرانکلین با ایشان آشنا شدم، آن زمان او مسئول مجلۀ پیک بودند و پس از آن در سازمان ویرایش دانشگاه آزاد و مرکز نشر دانشگاهی در یک اتاق با دو طبیعت مختلف با هم همکار بودیم. او صبح پشت میز می‌نشست و تا پایان ساعت کاری پشت میزش مشغول کار بود، اما من به فراخور طبیعتم مدام بیرون می‌رفتم و برمی‌گشتم. آن زمان او ویراستار مجلۀ علمی و بی‌مانند «معارف» بود.

 او افزود: نخستین ترجمۀ اسماعیل سعادت کتاب میکل‌آنژ رومن رولان بود که در سال ۱۳۳۳ منتشر شد و همان سال برندۀ کتاب مجلۀ سخن شد. کسانی که آن زمان با پرویز ناتل خانلری در مجلۀ سخن کار می‌کردند، در داوری، دقت‌نظر داشتند. این جایزه از نظر علمی اعتبار خاصی داشت.

معصومی همدانی افزود: عمدۀ آثاری که اسماعیل سعادت بیش از انقلاب ترجمه کرده‌اند در حوزۀ ادبیات است. او پیش از انقلاب جرو مترجمان پرکار نبود اما همواره جزو مترجمان برجسته شناخته می‌شد. آثاری که پس از انقلاب ترجمه کرده‌اند در حوزۀ فلسفه است و آثار مهم و ارزشمندی را ترجمه کردند و آخرین کتابی که به زبان فارسی برگرداندند فیزیک ارسطو بود که پس از درگذشت استاد ویراستاری این کتاب به من سپرده شد.

عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و اب فارسی ادامه داد: سؤالی که این جا طرح می‌شود این است که چرا  اسماعیل سعادت که تحصیلات فلسفی نداشت سراغ ترجمۀ آثار فلسفی رفته است؟  این ایراد را به بسیاری از مترجمان که فلسفه نخوانده‌اند می‌‌گیرند، از جمله حمید عنایت که کتاب فلسفۀ هگل را ترجمه کرده بود. این حرف بر پایه سوءتفاهم است و مترجم انگار باید پیش از آنکه یک اثر را ترجمه کند، کلّ آن را خوانده به جزئیات آن علم اشراف داشته باشد. چنین چیزی محال است.

معصومی همدانی ادامه داد: فکر می‌کنم دکتر موحّد هم که در دهۀ ۳۰ سدۀ گذشته سفرنامۀ ابن بطوطه  را ترجمه کرده بود با این مشکلات  همچون زبان نامأنوس ابن بطوطه، اسامی مکان‌های جغرافیایی و موضوعاتی از این قبیل برخورد کرده بود. این‌ها چیزهایی هستند که در جریان ترجمه باید حل شود. مترجم باید اهلیت داشته باشد و بیاموزد. سعادت به این مسئله واقف بود که صرفاً با دانستن خلاصه‌ای از اندیشه یک فرد و  نظریاتش نمی‌‌شود درباره آن آدم و کتاب‌هایش ترجمه کرد.

 عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و اب فارسی با بیان  اینکه کتاب‌های ارسطو پیوسته در غرب در حال ترجمه است و پیش ‌از آن نیز به عربی ترجمه شده بود، اظهار کرد: آثار ارسطو پر از مسائلی است که برای اهل فن هنوز حل نشده و بر سر آن اختلاف‌نظر وجود دارد. سعادت در ترجمه‌هایش به منابع مختلفی رجوع می‌کرد و برای همین یکی از مشکلاتی که من در مواجهه با کتاب فیزیک ارسطو داشتیم این بود که او فرصت نکرده بود فهرست منابع ترجمۀ خود را تدوین کند و من باید می‌گشتم تا این منابع را تدوین کنم. او در ترجمۀ کتاب حداقل از سه منبع انگلیسی و سه منبع فرانسه استفاده کرده بود.

 معصومی همدانی خاطرنشان کرد: در ترجمۀ ارسطو باید بسیار محتاط بود و سعادت نه تنها در ترجمۀ ارسطو  بلکه در تمام آثاری که ترجمه کرده بود این رفتار را پیش گرفته‌ بود. سعادت جمله‌های ارسطو را نشکسته و ساختار کار را حفظ کرده است. او به زبان نویسنده حرف می‌زند و زبان فارسی‌اش متناظر با زبان اصلی است. کتاب ارسطو پر از اساطیر و نقل اقوال متفکران گذشته است.

 او افزود: برای ترجمۀ آثار فلسفی در درجۀ اول باید مترجم باشد و صرف داشتن مدرک دکتری نمی‌توان ترجمه کرد، زیرا این فرد آثار دیگری غیر از کتاب درسی نخوانده است. مسلماً آثار ادبی‌ای که اسماعیل سعادت ترجمه کرده، به او در ترجمۀ آثار خشک و دشوارفهم فلسفی کمک کرده است.

موسی اسوار، مترجم زبان عربی و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سخنانی، اظهار کرد: استاد سعادت در چند حوزه برای پیشبرد هدف‌های مورد نظرش اشتغال داشت؛ استاد سعادت از نیمۀ دوم دهۀ شصت سدۀ گذشته علاوه بر فعالیت‌ در مرکز نشر دانشگاهی، فعالیت‌های دیگر را نیز آغاز کردند، پیش بردند و به سرانجام رساند.

او افزود: نیمۀ سال ۱۳۶۷ بود که فکر ترجمه و انتشار «فرهنگ آثار»  در انتشارات سروش شکل گرفت و مجموعه‌ای از استادان برای سرپرستی شورای علمی در نظر گرفته شدند: اسماعیل سعادت، احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی و رضا سیدحسینی. کار برنامه‌ریزی برای ترجمۀ دانشنامه مدتی طول کشید. ترجمۀ مقالات دانشنامه به عهده این استادان بود، البته رضا سیدحسینی بیشتر کارهای اجرایی را برعهده داشت و بیشترین سهم ترجمه از آن اسماعیل سعادت بود و دشوارترین مقالات دربارۀ مذاهب شرقی، غربی، چینی و ژاپنی را ایشان ترجمه کرد. کمتر کسی سراغ این مقالات می‌رفت، اما استاد سعادت با درایت و توانایی آن‌ها را می‌پذیرفت و نه تنها در ترجمۀ مقالات سهیم بود بلکه در ویرایش مقاله‌ها نیز سهم عمده داشت.

مدیر گروه ادبیات تطبیقی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در در ادامۀ سخنان خود گفت: شروع همکاری استاد سعادت با «فرهنگ آثار» در سازمان شورای کتاب سروش بود. در مقطعی شورایی متشکل از سمیعی، سعادت، نجفی، معصومی، کامران فانی، جلال‌الدین اعلم و بنده تشکیل شد. این دوره به دورۀ طلایی انتشارات سروش معروف شد‌.

 این مترجم افزود: در نیمۀ دوم دهۀ شصت شاهد بخشی از مهم‌ترین فعالیت‌های اسماعیل سعادت هستیم که شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد. این دورۀ کاری اسماعیل سعادت با تشکیل شورای عالی ویرایش صدا و سیما در اردیبهشت ۱۳۷۰‌ آغاز شد و تا آذر ۱۳۹۳ ادامه پیدا کرد. این شورا منشأ خدمات بسیاری شد. اهل قلم اشراف دارند که ممکن است سالیان بسیاری طول بکشد تا تأثیر کار او درک شود.

عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سپس درباره فعالیت‌ها در این بخش گفت: نخستین فعالیت انتشارات راهنمای آموزشی در زمینۀ کاربرد زبان فارسی در برنامه‌ها بود که بیش از ۴۰ جزوه و شیوه‌نامه و راهنما منتشر شد. طراحی آزمون زبان فارسی در صدا و سیما و تهیۀ بانک سؤالات آن از جملۀ کارهای شورای پاسداشت زبان فارسی بود.

موسی اسوار ادامه داد: طراحی و ساخت ۳۰۰ میان‌پردۀ آموزشی در حوزۀ زبان فارسی، با نام «چگونه بگوییم و چگونه بنویسیم» و برگزاری آزمون جذب ویراستار از جمله فعالیت‌هایی بودند که اسماعیل سعادت نقش اساسی و بنیادی در اجرای آن داشت.

او یادآور شد: استاد سعادت عاشق برنامۀ چگونه بنویسیم بود و در همۀ نشست‌ها ابتدا می‌خواست دربارۀ این برنامه صحبت شود. انگار آرزوی دیرینه‌ای داشت که با ساخت این برنامه تحقق پیدا کرده بود. خصلت برجستۀ او نظم و انضباط مثال‌زدنی‌اش بود. او بسیار پیگیر و درست‌کار بود و آداب ویراستاری را رعایت می‌کرد. روحیۀ همکاری داشت و پایند به دیدگاه و اجتهادات شخصی خودش در زبان فارسی بود و نسبت به این موضوع انعطاف نشان نمی‌داد.

در ادامه، آمنه بیدگلی معاون گروه تحقیقات ادبی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: استاد سعادت در دوازدهم خرداد ۱۳۷۷، به عضویّت پیوستة فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمدند و از دی ماه ۱۳۷۹، مدیریت گروه تحقیقات ادبی را بر عهده گرفتند که مجری طرح مصوّب تدوین دانشنامة زبان و ادب فارسی بود. طرح دانشنامه در سال ۱۳۷۱ در شورای فرهنگستان تصویب شده و گروه تحقیقات ادبی از سال ۱۳۷۲، با مدیریت مرحوم استاد عبدالمحمّد آیتی فعالیت خود را آغاز کرده بود. کارهای مقدّماتی تدوین دانشنامه، از جمله گزینش مداخل و سفارش تألیف تعدادی از مقالات، صورت گرفته بود. از سال ۱۳۷۹، تدوین دانشنامه با سرپرستی استاد اسماعیل سعادت ادامه یافت. انتشار هفت مجلّد دانشنامۀ زبان و ادب فارسى، در قطع رحلى، ازسال ۱۳۸۴ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۷ كه جلد ذيل اوّل منتشر شد، به طول انجاميد.

عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: در سال ۱۳۹۸، این مجموعه با نظارت مستقیم استاد سعادت به اهتمام انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مشارکت انتشارات سخن در دوازده جلد، در قطع وزيرى، منتشر شد. همچنین تا کنون چند مجموعه تخصّصى بلند و كوتاه از دانشنامه استخراج و منتشر شده است.

معاون گروه تحقیقات ادبی فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: شخصیّت علمی و ذهنیّت منطقی و جامع استاد سعادت در نظام‌مندی تدوین دورة دانشنامة زبان و ادب فارسی بسیار مؤثر بود. بی شک اگر فرد دیگری با خصیصه‌های دیگر، سرپرستی این کار را برعهده داشت، آنچه امروز عنوان دانشنامة زبان و ادب فارسی را بر خود دارد، شکل و شمایل دیگری می‌یافت. باری این دانشنامه منتسب به فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که با نام استاد سعادت معنا می‌یابد.

 او در بخش پایانی سخنانش گفت: در مقالة «اسماعیل سعادت» که در جلد ذیل دوم دانشنامة زبان و ادب فارسی، به سرپرستی جناب آقای دکتر مسعود جعفری جزی منتشر خواهد شد، به تفصیل به زندگی استاد از دوران کودکی، نوجوانی و دورة تحصیلات دانشگاهی و فعالیت‌های فرهنگی و جایگاه ایشان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداخته‌ام. در آن مقاله همچنین، آثار ایشان در سه حوزة ترجمه ،ویرایش و تألیف طبقه بندی و معرفی شده است.

 او در ادامه با اشاره به دوره‌ای که اسماعیل سعادت سرپرستی دانشنامه را پذیرفتند، گفت: آن زمان دانشنامه‌نویسی در کشور ما کم‌سابقه بود و نویسندگان عموماً با شیوۀ دانشنامه‌نویسی آشنا نبودند و غالباً مقاله را بدون در نظر گرفتن حوصلۀ دانشنامه می‌نوشتند. به همت اسماعیل سعادت این مقالات بازبینی و ویرایش شد و ساختار دانشنامه‌ای به خود گرفت. از نظر استاد سعادت، پیش از تدوین دانشنامه هیچ‌کس در این مورد تجربۀ درستی نداشت و کار با روش آزمون و خطا آغاز شد و ادامه یافت.

بیدگلی ادامه داد: از نظر استاد سعادت، مقالۀ دانشنامه‌ای راهنمای خواننده یا به‌عبارت‌دیگر، ابزار تحقیق است. یعنی اگر خواننده بخواهد در موضوعی تحقیق کند، معمولاً به دانشنامه مراجعه می‌کند. بنابراین دانشنامه باید اطّلاعات مفید دایرۃالمعارفی را خیلی سریع به خواننده منتقل کند و مقاله‌های باید گویا و رسا و ساده باشد. او در تألیف مقالات و ویرایش، بر درستی و رعایت کامل قواعد دستور زبان و خط فارسی، پرهیز از اطناب و عبارت‌پردازی و اکتفا به عبارات ساده، روشن و قابل فهم و خالی از حشو و ابهام تأکید داشتند.

در ادامه مراسم یادداشتی که خانوادۀ استاد سعادت نوشته بودند خوانده شد.

 

عبدالمحمد آیتی. مترجم، نويسنده و پژوهشگر نامدار معاصر و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی. بیشتر کارهای او در حوزۀ ادبيّات فارسى، ادبیات عرب، فلسفه و تاريخ است و ترجمه‌های سلیس و خوشخوان متعدد او از زبان عربی شهرتی ویژه دارد. در اردیبهشت ۱۳۰۵ش در بروجرد به دنیا آمد. در اوان کودکی به مکتب و در مهر ۱۳۱۴ش به مدارس رسمی رفت. دوران شش سالۀ ابتدایی را در دبیرستان‌های اعتضاد، فاطمیه، ناموس و پانزده بهمن بروجرد به پایان رساند و در ۱۳۲۰ش، براى ادامه‌تحصيل، به دبيرستان پهلوى همان شهر رفت. با آنكه تصميم داشت به دانشسراى مقدماتى اهواز برود، مدرسه را به شوق استفاده از محضر درس آيت‌الله بروجردى رها كرد و از تابستان سال سوم دبيرستان به مدرسۀ طلبگى بروجرد رفت. پس از آن نيز در سال ۱۳۲۴ش براى ادامه دروس حوزوى رهسپار قم شد و چون با مقدمات دروس طلبگی آشنا شده بود، لباس روحانیت پوشید و پس از بازگشت به بروجرد مدّتى به وعظ و روضه‌خوانى مشغول شد. سپس در مهر ۱۳۲۵ش به تهران رفت و به دانشکده الاهیات (آن زمان معقول و منقول) راه یافت و چون قصد داشت در آینده معلم شود، هم زمان با تحصیل، دوره‌های روان‌شناسی و علوم تربیتی را نیز در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران گذراند. در ۱۳۲۸ش پس از أخذ مدرک لیسانس به دبیری دبیرستان‌های بابل منصوب شد و، از همان سال نخست تدریس، نوشتن را هم شروع کرد. سال بعد، هم زمان با ملی شدن صنعت نفت، در مراسم برگزاری میتینگ صلح در بابل، در پی سرودن قصيده‌اى با مضمون صلح از ادامۀ خدمتش در آن شهر منع شد و ناچار بنا به دستوری که از وزارت رسید به خرم آباد رفت. در ۱۳۳۷ش، مجددا برای تدريس به آموزش و پرورش بازگشت. محل خدمت او این بار ساوه بود. از فعّاليّت‌هاى جانبی او در ساوه تشكيل انجمن ادبى و عضويت در هيئت تحريريه كتاب هفتۀ كيهان و همکاری با برخی مجلات بود. آیتی هنگامی که در ساوه بود نمایشنامه نیز می‌نوشت؛ فردوسی و مرگ یزدگرد از آن جمله‌اند. در ۱۳۴۵ش از طرف بنیاد فرهنگ ایران به او پیشنهاد شد به تهران بیاید و در آنجا کار کند. او این دعوت را پذیرفت، اما پس از مدتی کوتاه به علت شرایط پرزحمت زندگی در تهران و مسئولیت فرزندانش که بر عهده او بود ناچار شد از کار در بنیاد استعفا کند و به ساوه برگردد. پس از آن آيتى در مهر سال ۱۳۴۶ش به گرمسار منتقل شد و دو سال نيز در آنجا به تدريس پرداخت. در سال ۱۳۴۸ش از او برای کار در مركز انتشارات آموزشى دعوت شد و چندى بعد سردبيرى ماهنامه آموزش و پرورش را برعهده گرفت. او در ۱۳۷۰ش به عضويّت پيوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسى درآمد و دو سال بعد به مديريّت گروه تحقيقات ادبى فرهنگستان انتخاب شد. آیتی تا ۱۳۷۹ش مديريّت اين گروه را برعهده داشت و مقدمات کار تنظیم و تدوین دانشنامه به‌همت او انجام شد. از آن پس، تا پايان عمر عضو شوراى علمى دانشنامۀ زبان و ادب فارسى بود. او همچنین از زمان آغاز به کار نشریۀ نامۀ فرهنگستان تا آخر عمر عضو هیئت تحریریۀ آن بود. آيتى در بيستم شهريور ۱۳۹۲ش در سنّ هشتادوهفت سالگى در تهران درگذشت.

حاصل کوشش های علمی او سی و هفت عنوان کتاب، اعم از ترجمه و گزیده و شرح متون کهن ادب فارسی، بیست و سه عنوان ترجمۀ داستان‌های کوتاه و بیش از شصت مقدمۀ عالمانه بر آثار ترجمه شده و مقالاتى در حوزه‌هاى ادبيّات و نقد ادبى، كلام و عرفان، تاريخ و تاريخ اسلام است. به جز چند مجموعه داستان و رمان که آیتی از انگلیسی به زبان فارسی برگردانده است، دیگر ترجمه‌های او از متون عربی قدیم و جدید است. آثار آیتی از حیث سبک و موضوع متفاوت و متنوع است. تنوع آثار ترجمه شده به قلم آیتی که مشتمل بر متن‌های کهن تاریخی، ادبی و جغرافیایی اعم از قدیم و جدید است حاکی از گستردگی اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، دینی و ادبی و تسلط او بر فن ترجمه و سبک‌های مختلف ادبی و نوشتاری است. نثر آیتی روان و خوشخوان و بی‌تکلف و در عین حال به فراخور متن فاخر است. آگاهی او از متون کهن فارسی و اشراف او به واژه‌ها نثر او را پخته و استوار گردانیده و سبب شده زبان مناسب هر متنی را که ترجمه می‌کند بیابد. برخى از مهم‌ترین ترجمه‌های او از این آثار است:

قرآن مجید، تهران، سروش، ۱۳۶۷ش؛

نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج‌البلاغه، ۱۳۷۶ش؛

صحیفه سجادیه، تهران، سروش، ۱۳۷۲ش؛

آمرزش، ابوالعلاء معری، تهران، اشرفی، ۱۳۴۷‌ش. عنوان اصلی این کتاب الغفران و شامل سه بخش است. آیتی قسمت دوم را تلخیص و ترجمه کرده است.

آواره، رابیندرانات تاگور، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ۱۳۴۴‌ش؛

باتلاق، می‌کاو التاری، تهران، کیهان، ۱۳۴۱‌ش؛

بسى رنج بردم: فردوسی در فراز و فرود، اثر الغ‌زاده، نویسنده تاجیک، تهران، سروا، ۱۳۷۷‌ش. این کتاب در ۱۳۶۹ جایزه دولتی رودکی تاجیکستان را از آن خود کرد. آیتی این اثر را  از لهجۀ تاجیکی بازنویسی کرده است.

تاریخ ادبیات زبان عربی، حنا الفاخوری، تهران، توس، ۱۳۶۲‌ش، که در همان سال به عنوان کتاب سال برگزیدۀ جمهوری اسلامی ایران در ادبیات عرب در بخش ترجمه انتخاب شد.

تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ۵ جلد، عبدالله عنان، تهران، کیهان، ۱۳۶۶-۱۳۷۱‌ش؛

ترجمۀ مختصر تاریخ‌الدول ابن العبری، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۷‌ش؛

تقویم‌البلدان، عمادالدین اسماعیل ابوالفداء، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹‌ش؛

حجاز در صدر اسلام، ترجمۀ اثری ارزشمند از صالح  احمدالعلی نویسندۀ عراقی، مرکز تحقیقات حج، ۱۳۷۵‌ش؛ دربارۀ فلسفۀ اسلامی، ابراهیم مدکور، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱‌ش؛

رندا، مجموعۀ بیست داستان از بیست نویسندۀ معاصر سوریه، تهران، سروش، ۱۳۷۶‌ش؛

العبر، تاریخ ابن‌خلدون، ۶ جلد، تهران، مؤسسۀ اطلاعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳-۱۳۷۱‌ش؛

قصاید سبع علویات، ابن ابی‌الحدید، تهران، بشارت، ۱۳۷۴‌ش؛

معلقات سبع، تهران، اشرفی، ۱۳۴۵‌ش؛

شاهنامه بنداری، تحریر عربی فتح بن علی بنداری اصفهانی، تهران، سروش، ۱۳۸۰ش؛

و از تلخیص‌ها و شروح او بر متون ادبی است:

تحریر تاریخ وصاف، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶. آیتی این تاریخ ۵ جلدی را که نثری متکلف و مصنوع دارد در یک مجلد به زبان ساده و روان تحریر کرده و لغت‌های دشوار آن را توضیح داده است.

شرح منظومۀ مانلی و پانزده قطعۀ دیگر از نیما یوشیج، تهران، فرزان، ۱۳۷۵‌ش؛

شکوه سعدی در غزل، شرح گزیده‌ای از غزل های سعدی، تهران، هیرمند، ۱۳۶۹‌ش؛

شکوه قصیده، شرح چند قصیده از لامعی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵‌ش؛

تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ، ترجمۀ اثری از ناجی محمد حسن عبدالقادر الانصاری، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش؛

ترجمه و تهذیب معجم‌الادبای یاقوت حموی، دو جلد، مستخرج از متن هفت جلدی احسان عباس، تهران، سروش، ۱۳۸۱ش.

آیتی شعر هم می‌سرود. سروده‌های او به سبک قدیم و در قالب قصیده و غزل بود. اشعاری نیز به سبک نو دارد، اما هیچ‌گاه خود را در زمرۀ شاعران مطرح به‌شمار نمی‌آورد.

منابع

 آيتى، عبدالمحمّد، «بحر بى‌انتهاى دانش و اخلاق»، (گفت‌وگوى حكيمه دسترنجى با استاد عبدالمحمّد آيتى)، نك: زندگى‌نامه و خدمات علمى و فرهنگى استاد عبدالمحمّد آيتى؛ همو، «گفت‌وگو با عبدالمحمّد آيتى، معلّم، محقّق و مترجم ارجمند بروجردى»، رشد معلّم، دوره ۱۵، ش ۱۵۳، آذر ۱۳۷۹ش؛ همو، «مترجمان عامل نقل فرهنگها هستند»، كيهان فرهنگى، ش ۲۵، فروردين ۱۳۶۵ش؛ همو، «مقدّمه»، نك : غزلهاى ابونواس؛ ابونواس، حسن‌بن هانى، غزلهاى ابونواس، ترجمه عبدالمحمّد آيتى، تهران، ۱۳۵۰ش؛ جشن‌نامه استاد عبدالمحمّد آيتى، زيرنظر غلامعلى حدّادعادل، تهران، ۱۳۸۸ش؛ خرّمشاهى، بهاءالدّين، «آركائيسم نوين»، نك: زندگى‌نامه و خدمات علمى و فرهنگى استاد عبدالمحمّد آيتى؛ همو، بررسى ترجمه‌هاى امروزين فارسى قرآن كريم، تهران، ۱۳۸۸ش؛ دسترنجى، حكيمه، «زندگى‌نامه»، نك: جشن‌نامه استاد عبدالمحمّد آيتى؛ زندگى‌نامه و خدمات علمى و فرهنگى استاد عبدالمحمّد آيتى، تهران، ۱۳۸۵ش؛ کیهانی، جعفرشجاع، «آیتی آیتی بود»، نامه فرهنگستان، س ۱۳، ش ۲، زمستان ۱۳۹۲؛ محقّق، مهدى، «پيشگفتار»، نك: زندگى‌نامه و خدمات علمى و فرهنگى استاد عبدالمحمّد آيتى.

 

سمیّه ربیعی