کتاب «ایران و کشورهای همسایه» به قلم دکتر فرشاد رومی استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه شهید چمران اهواز به رشته تحریر درآمده است. این کتاب را میتوان یکی از اولین و کاملترین کتابها در حوزۀ آشنایی با کشورهای منطقه دانست که اطلاعات در خور توجهی را به خواننده ارائه میدهد. در مقدمه کتاب آمده است: ایران همانند روسیه، چین و برزیل از جمله کشورهای پُرهمسایه جهان است. همسایگانی خوب یا بد که یا نتیجه جبر جغرافیایی هستند یا با نقشه و توطئه قدرتهای استعماری در مجاورت میهن ما قرار گرفتهاند. در هر صورت داشتن ۱۵ همسایه با مرزهای خاکی و آبی در محیط پیرامونی ظرفیت بالایی برای ارتقای روابط گسترده انسانی، اقتصادی و تجاری ایران فراهم ساخته است.
کتاب مشتمل بر دوازده فصل است. فصل اول؛ بیان مفاهیم و کلیاتی دربارۀ همگرایی منطقهای و معرفی منطقۀ آسیای غربی است. فصل دوم تا یازدهم؛ به معرفی جغرافیای طبیعی، انسانی، ساختار سیاسی، اقتصاد و تاریخ کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، عراق، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، قزاقستان و روسیه و مرور روابط ایران با این کشورها اختصاص یافته است. فصل پایانی کتاب با عنوان «ایران و سیاست همسایگی» به ضرورت داشتن روابط حسنه با همسایگان و برخی چالشها و موانع همگرایی منطقهای در غرب آسیا میپردازد.کتاب «ایران و کشورهای همسایه» با نثری روان و شیوایی قلمی شده است. مباحث در فصول مختلف به ترتیب و با نظم خاصی بیان شده که به خواننده اجازه میدهد به سرعت اطلاعات مورد نظر خود را استخراج نماید.
خواندن این کتاب به اهل فکر و اندیشه و دانشجویان علوم سیاسی و اجتماعی، تاریخ و جغرافیا توصیه میشود.
باسمه تعالی
خبر درگذشت زبانشناس و مترجم برجسته و استاد بازنشستۀ دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر کورش صفوی موجب تألّم و تأثّر شد.
زندهیاد دکتر صفوی با آثار نظری پرشمار خود در زمینۀ زبانشناسی و ترجمۀ آثاری در اینباره، به ارتقای این رشتۀ دانشگاهی در ایران همّت گماشت و کوشید پیوندهای علم زبانشناسی با ادبیات را برای شاگردان خود و سایر پژوهشگران و علاقهمندان تبیین کند.
ضایعۀ درگذشت ایشان را به جامعۀ علمی ایران، همکاران و شاگردانش و بهویژه به بازماندگان محترمشان تسلیت میگویم و از پروردگار مهربان برای آن استاد فقید آرامش و آمرزش روان خواهانم.
غلامعلی حداد عادل
به گزارش بخش فرهنگی ورزشی پارکر لطیفی, بعد از رونمایی از خودنویس دماوند گروه پارکر لطیفی با همکاری یک گروه کوهنوردی حرفه ای, خودنویس قله دماوند را برای انجام تست های تخصصی به بالای این قله ارسال کردند. کوه دماوند، مرتفعترین قله رشته کوه البرز با ارتفاع 5610 متر در شمال ایران است. این کوه علاوه بر زیبایی ظاهری، ویژگیهای زیست محیطی ویژهای نیز دارد. آتشفشان قدرتمند دماوند، سالها پیش فعالیت میکرد و هنوز آثار این سنگهای سیاه آتشفشانی بر دامنه کوه باقی مانده است. کوه دماوند، منطقه طبیعی و بکر ایران زمین، سالها است به عنوان نمادی برای نمایش استواری، قدرت و اصالت کشور به شمار میرود؛ از این رو نامگذاری این خودنویس به نام قله پرشکوه دماوند، نشانی زیبا از اصالت و توجه به فرهنگ و تاریخ ایران زمین است.
پارکر لطیفی با یکی از برنامههای منحصر به فرد خود، خودنویس قله دماوند را رونمایی کرد. این برنامه با اهداف زیر به مرحله اجرا رسید:
خودنویس قله دماوند در صعود مرداد ماه 1402 به قله دماوند گروه کوهنوردی یخار
بهوسیله هماهنگیهای انجامشده از قبل، برنامه صعود خودنویس قله دماوند توسط گروه کوهنوردی یخار دماوند در تاریخ چهارشنبه، 4 مرداد ماه 1402 آغاز شد. در این رویداد فرهنگی و ورزشی، خودنویس قله دماوند در طول مسیر و در بالاترین نقاط قله توسط یکی از کوهنوردان مورد استفاده و بررسی قرار گرفت.
عکس خودنویس قله دماوند در بارگاه سوم قله دماوند
نتیجه تست های انجام گرفته بدین صورت می باشد:
نتایج تستهای انجامشده بر روی خودنویس قله دماوند نشان میدهد که این محصول در شرایط سخت ارتفاعات با موفقیت عمل انتقال جوهر بر روی کاغذ انجام میدهد. در ارتفاع 5610 متری قله دماوند و در شرایط سرمای -1 درجه در روز و -12 درجه در شب در فصل تابستان، خودنویس قله دماوند بهراحتی برای کاربران جوهر را روی کاغذ منتقل میکند.همچنین، از نظر استحکام بدنه و قطعات، خودنویس قله دماوند ارسال شده به قله، در سرما و گرما و همچنین در ارتباط بدنه خودنویس با مواد معدنی موجود در خاک قسمت بالای قله، مقاومت بسیار بالایی را از خود نشان میدهد. این ویژگیها نشاندهنده کیفیت و عملکرد مطلوب این خودنویس در شرایط بسیار سخت ارتفاعی میباشد.
خودنویس قله دماوند در برف مرداد ماه 1402 در نوک قله دماوند
خودنویس قله دماوند با موفقیتهای خود در آزمونهای مختلف، نشان داده است که میتواند بهعنوان یکی از بهترین گزینهها برای نوشتن در محیطهای بسیار سرد و در ارتفاعات بلند مورد استفاده قرار گیرد. با این خودنویس، کاربران میتوانند بهراحتی و با اطمینان نوشتارهای خود را در مسافرتها و ماجراجوییهای کوهنوردی و طبیعیت گردی انجام دهند.
خودنویس قله دماوند در سنگ های گوگردی قله دماوند
به گزارش بخش فرهنگی گروه پارکر لطیفی, رونمایی از خودنویس قله دماوند از شرکت کانکلین آمریکا و سفارش گروه نوشت افزار پارکر لطیفی در تاریخ 17 مرداد ماه 1402 در فروشگاه پارکر لطیفی میعادگاه قلم دوستان ایران برگزار گردید. فاز اول کار پژوهشی در رابطه با تولید خودنویس قله دماوند از سال 1395 شروع شد و پس از بررسی های فراوان و حضور گروه تحقیقی پارکر لطیفی در محیط قله دماوند و عکس برداری های پی در پی در فصول مختلف سال و همچنین مشاوره با اساتید طبیعت شناس و طبیعت دوست منطقه, در فاز دوم شروع به طراحی قلمی با عنوان خودنویس دماوند کردیم که بعد ها به نام خودنویس قله دماوند و نام انگلیسی مونتدماوند - MonteDamavand تغییر نام داد. فاز سوم نیز تحقیق در رابطه با شرکت های مختلف نوشت افزار سازی معروف در دنیا برای همکاری در تولید خودنویس قله دماوند بود که بعد از مشخص نمودن طرح منتخب و ارسال به شرکت های داوطلب و ارسال نمونه های تولید شده, بهترین گزینه از نظر نوشتار, جنس و کیفیت انتخاب و وارد فاز نهایی تولید گردید.
خودنویس قله دماوند در تاریخ 17 مرداد ماه 1402 در محیط داخلی فروشگاه لطیفی توسط خانواده لطیفی و استاد علی دهباشی و همچنین جمعی از قلم دوستان و کلکسیونر ها رونمایی گردید.
سپس استاد دهباشی چند خطی را به مناسبت این رونمایی با خودنویس دماوند بر روی کاغذ ثبت نمودند.
کوه دماوند، مرتفعترین قله رشته کوه البرز در شمال ایران است. این کوه علاوه بر زیبایی ظاهری، ویژگیهای زیست محیطی ویژهای نیز دارد. آتشفشان قدرتمند دماوند، سالها پیش فعالیت میکرد و هنوز آثار این سنگهای سیاه آتشفشانی بر دامنه کوه باقی مانده است. کوه دماوند، منطقه طبیعی و بکر ایران زمین، سالها است به عنوان نمادی برای نمایش استواری، قدرت و اصالت کشور به شمار میرود؛ از این رو نامگذاری این خودنویس به نام قله پرشکوه دماوند، نشانی زیبا از اصالت و توجه به فرهنگ و تاریخ ایران زمین است.
استفاده از خودنویس قله دماوند به هر ایرانی اصیل که میخواهد همواره نشانی از کشورش در دست داشت باشد توصیه می شود.
در وهله اول، آنچه چشم بیننده را مینوازد ظاهر بدنه خودنویس است. ظاهر محصول، از رزین با کیفیت به رنگهای سیاه و سفید طراحی شده است. این ترکیب رنگ منتخب، در ذهن مخاطب، جلوه سفید و سیاه کوه دماوند را زنده میکند که به دلیل وجود برفهای باقیمانده زمستانی و سنگهای سیاه آتشفشانی به این صورت دیده میشود.به جز این دلیل، لازم به ذکر است رنگ سفید نماد پاکیزگی،برابری، خودکفایی، شروعی جدید، سادگی، وحدت و برابری است. همچنین رنگ مشکی نیز به عنوان نمادی برای جدیت، ثروت، قدرت، هوش، رمز، راز و درایت استفاده میشود. بنابراین به دلیل طراحی نوین و زیبا، استفاده از این خودنویس، احساسی همچون وقار، شخصیت و اقتدار را به هنگام نوشتن در فرد القا میکند. نشان هویت ملی در خودنویس قله دماوند قابل مشاهده و درک است.
پس از بررسی بخش رزینی محصول، به قسمتهای فلزی آن میپردازیم. این اجزاء فلزی به رنگهای طلایی، دودی و نقرهای درآمده و تولید شده اند. باید از نزدیک لمس کنید و با چشم خود ببینید انتخاب این ترکیب رنگ رسمی و کلاسیک، از خودنویس قله دماوند، یک محصول نوین و جذاب در عصر حاضر ساخته است. پس ظرافت در طراحی و ساخت خودنویس، حرف اول را میزند.
در رابطه با سه رنگ طلایی و دودی و نقره ای اطلاعات زیر میتواند مفید باشد:
نوک خودنویس مهمترین قسمت محصول در نوشتن است. نوک این وسیله به عنوان واسطهای برای رساندن جوهر از بدنه بر روی کاغذ محسوب میشود. بنابراین مراقبت و نگهداری از آن بسیار مهم و ضروری است. ساختار نوک خودنویس در شمایل دستخط و شیوه نوشتار بسیار اهمیت دارد و به عواملی همچون شکل، اندازه و مواد سازنده آن بستگی دارد. بنابراین طراحی فوق العاده، صیقل یافته و زیبا، موجب جلوه بهتر در طراحی نوک خودنویس و بهبود دستخط نویسنده میشود.شیوه نگهداشتن خودنویس در دست، میزان فشار وارده بر بدنه محصول، نحوه قرار گرفتن آن در جاقلمی و ... از عوامل مهم در حفظ و نگهداری نوک خودنویس است.
وجود اسم کشور و یا نمادی از وطن بر روی یک محصول، مانند خودنویس، احساس خوبی به صاحب قلم میدهد و ارزش کالا را دو چندان میکند. نقش روی بدنه خودنویس، یک هنر ارزشمند است و همه از قلمی که روی آن مطلب مهمی نقش بسته باشد، به عنوان یک قلم ویژه یاد میکنند.از این قلم ویژه برای مواردی مانند امضای سند یا حکمی مهم استفاده میشود. میزان رضایت، حس وطن دوستی و شور برخاسته هنگام استفاده از این نوع خودنویس در علاقمندان به مراتب بیشتر است.
خودنویس قله دماوند علاوهبر داشتن رنگهایی زیبا و دوست داشتنی، دارای نقش ظریفی با نشان این کوه برافراشته نیز میباشد. قله دماوند به عنوان یک نماد والا برای ایران و ایرانی از روزگاران قدیم، ارزشمند بوده است. برای نشان دادن غیرت، شجاعت، دلاوری، شهامت، اقتدار، سرافرازی و هویت هر ایرانی بر روی خودنویس، با نشان کوه آتشفشانی دماوند، ارتفاع قله نیز، حکاکی شده است. بنابراین اگر دقت کنید، تصویر 5610 M که بیانگر ارتفاع بیش از 5 هزار متری قله دماوند است را خواهید دید.
خودنویس قله دماوند بهترین ابزار برای نوشتن با حس خوب و بهترین یادبود برای هدیه دادن به عزیزان است. قرار دادن این محصول با همه ویژگیهای مهمش در یک بستهبندی نفیس، هنگام هدیه دادن و یا نگهداری از آن، ارزش آن را حفظ و دو چندان میکند. هر ایرانی باید همواره نمادی از کشور عزیزمان را همراه خود داشته باشد. یک وسیله کاربردی و سبک که هر لحظه بتوان از آن استفاده کرد و نشان هویت ملی و ایرانی را در ذهن و قلب دارنده خود یادآوری کند. اگر شما نیز مانند همه مشتاقان خودنویس قله دماوند، برای خرید این محصول ملی مشتاق شدهاید میتوانید به فروشگاههای ایرانی مراجعه و لذت بهرهمندی از آن را به خود هدیه دهید.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، عارف نوشاهی گفت: شبهقاره در مقایسه با سایر کشورهای همسایۀ خود ایران، افغانستان و تاجیکستان که فارسیزبان هستند و زبان فارسی را در کوچه و بازار میتوانید بشنوید، فارسیزبان نیست، اما زبان و ادب فارسی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم منطقۀ شبهقاره جاری است و به قولی نمیتوان زبان فارسی را از زندگی مردم این منطقه جدا کرد.
او افزود: نقش ملّتهای شبهقاره در تکوین زبان فارسی انکارناپذیر است و زبان و ادب فارسی در شبهقاره در حدود هزار سال سابقه دارد و بسیاری از گویندگان، مؤلفان و پدیدآورندگان آثار زبان و ادب فارسی در این منطقه زاده، رشد و نمو و به خلق اثر روی آوردهاند که نامهای آنها در بسیاری از تذکرهها و تاریخ ادبیات فارسی آمده است؛ اما، با این همه بسیاری از آثار و کارهای آنها چون در سطح منطقه پراکنده است، ضرورت این وجود داشت که به تدوین کتاب فهرست آثار چاپشده در شبهقاره بپردازم.
این پژوهشگر پاکستانی ادامه داد: همانگونه که میدانیم، صنعت چاپ در شبهقاره سابقهاش از ایران دیرینهتر است و تاکنون هزاران هزار کتاب به این زبان در این منطقه منتشر شده است. حکومت بریتانیا قانونی تصویب کرد که مطابق آن هر کتابی که در شبهقاره چاپ میشد، ثبت میشد و نسخههای از آن به دیوان هند (ایندیا آفیس) و موزۀ بریتانیا در لندن فرستاده میشد که امروز هم در آنجا نگهداری میشوند. به دلیل پراکندگی منطقۀ پژوهشگران از طریق جستوجو در اینترنت و دو فهرست کتب چاپی فارسی ایندیا آفیس و موزۀ بریتانیا است که در جریان انتشار آثار زبان و ادب فارسی در این منطقه قرار میگیرند.
او افزود: پیش از من کسانی چون چارلز آمبروز استوری در این حوزه کارهایی را انجام دادهاند، مثلاً آمبرز استوری کتابشناسی آثار چاپشده به زبان فارسی را در قالب کتابی پنج جلدی به زبان انگلیسی منتشر کرده و بیشتر کتابهایی که او در این کتاب به آنها پرداخته، بیشتر متعلق به دوران چاپ سربی و سنگی است.
او با بیان این مطلب که بیش از ۴۵ سال است که بخشی از وقت و تمرکز خود را صرف پژوهش دربارۀ کتابهای منتشرشده به زبان فارسی در شبهقاره کرده، گفت: مشوق من در این کار بزرگ استاد احمد منزوی بود و با همۀ دشواریهایی که در این راه با آن روبهرو شدم، دست از کار نکشیدم و تألیف چهار جلد نخست آن قریب به ۳۰ سال زمان برد.
نوشاهی ادامه داد: کتابشناسی آثار فارسی چاپشده در شبهقاره (هند، پاکستان، بنگلادش) نخستین اثر جامع در موضوع خود است که شامل آثار مکتوب فارسی چاپشده در کشورهای بنگلادش، پاکستان و هندوستان از آغاز چاپ کتابهای فارسی است، جلد نخست این کتاب در سال ۱۳۹۱ در چهار مجلد منتشر شد که دربرگیرندۀ کتابهای چاپشده در شبهقاره از سال ۱۱۶۰ ـ ۱۳۸۶ هجری شمسی اعم از چاپهای سربی، سنگی، حروفی، افست و فاکسیمیله است. در این کتابشناسی حدود ۱۱۰۰۰ عنوان کتاب در بیش از ۲۰۰۰۰ چاپ ثبت شده است، که از آن میان اغلب چاپها مستقیماً رؤیت شده و بقیه به کمک سایر منابع شناسایی گردیده است.
به گفتۀ نوشاهی؛ این کتابشناسی به ترتیب موضوعی و با ترتیب داخلی الفبایی نام کتابهای ـ به جز بخش آثار منظوم ادبیات فارسی با ترتیب الفبایی تخلص شاعران ـ تنظیم شده و در آن علاوهبر کتابهای مستقل فارسی، گزیده و ترجمه و شرحهای حامل متن نیز جای داده شده است. ذیل نام هر کتاب ـ اعم از متن، گزیده، ترجمه و شرح ـ تمامی چاپهای آن به ترتیب زمانی ذکر شده است.
نوشاهی ادامه داد: با انتشار چهار جلد از این اثر، پژوهشهای من در این حوزه متوقف نشده است و درحالحاضر بخش دیگر این کتابشناسی شامل جلدهای پنجم و ششم مراحل فنی را طی میکند. این دو مجلد در ادامۀ منطقی مجلّدهای پیشین است و دربرگیرندۀ کتابهای فارسی چاپشده در فاصلۀ سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۳ میلادی است.
این کتابشناسی به خصوص مأخذ سودمندی برای پی بردن به نهضت تألیف کتاب، سهم شبهقاره در گسترش فکر و فرهنگ اسلامی و موضوعات ادبی فارسی و کم و کیف گرایشهای عقلانی و فلسفی و کلامی و ذوقی مردم شبهقاره است و به طور کلی به محققان علوم و فنون مختلف مجال میدهد که در تتبعات خود به منبعی دسترسی پیدا کنند که اولینبار در اینجا فهرست شده است.
جلد نخست کتابشناسی آثار فارسی چاپشده در شبهقاره برگزیدۀ بیست و دومین دورۀ کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۱، برگزیده سیزدهمین دورۀ همایش حامیان نسخ خطی در سال ۱۳۹۲ و برگزیده سی و یکمین دوره جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۲ شناخته شده است.
جلد پنجم و ششم کتاب کتابشناسی آثار فارسی چاپشده در شبهقاره (هند، پاکستان، بنگلادش)، اثرعارف نوشاهی در انتشارات میراث مکتوب منتشر میشود.
آیین گشایش سی و ششمین المپیاد ملّی ادبی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
بهگزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آیین گشایش سی و شمشین المپیاد ملّی ادبی گفت: این المپیاد یادگار روزگار عزیزی است از زمانی که معاون وزیر آموزش و پرورش بودم؛ سی و هفت سال پیش کنفرانسی جهانی برگزار میشد، دو نفر از کارشناسان آموزش و پرورش نیز حضور داشتند و در روند برگزاری این رویداد، در جریان برگزاری المپیاد ریاضی قرار گرفتند و از آن پس ایران نیز در این رویداد علمی بینالمللی حضور پیدا کرد و به مرور در المپیاد فیزیک، زیستشناسی، رایانه و سایر رشتهها شرکت کردیم.
او افزود: با توجه به اهمیت المپیادها، سنگ بنای المپیاد ملّی ادبیات فارسی را در کشور گذاشتیم و امروز بسیار خرسندم که آیین گشایش سی و ششمین دورۀ این رویداد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حال برگزاری است.
حداد عادل در ادامه با اشاره به پیشینۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: تاکنون در ایران سه فرهنگستان زبان و ادب فارسی داشتهایم. نخستین فرهنگستان در سال ۱۳۱۴ در ایران راهاندازی شد و فعالیت آن تا سقوط رضا شاه ادامه داشت. فرهنگستان دوم در دهۀ چهل سدۀ گذشته بازسازی شد و فعالیتش تا سال ۱۳۶۱ ادامه داشت. فرهنگستان سوم نیز از شهریورماه سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه از گروههای پژوهشی فرهنگستان نام برد و به شرح برخی وظایف آنان پرداخت و گفت: گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی که کار آن رصد کتابهای درسی در مدارس است و همچنین نگاهی هم به برنامههای آموزشی دانشگاهها دارد. گروه ادبیات تطبیقی، رابطۀ ادبیات فارسی را با زبان و ادبیات سایر ملّتها دنبال میکند. گروه برونمرزی شامل سابقۀ زبان و ادبیات فارسی در بیرون از مرزهای ایران، از جمله در شبهقارۀ هند، آسیای صغیر و آسیای میانه است.
او افزود: گروه تحقیقات و پژوهشهای ادبی نیز یکی از بخشهای علمی فرهنگستان است که از دستاوردهای آن باید به دانشنامۀ زبان و ادبیات فارسی اشاره کنم که در دوازده جلد و زیرنظر استاد زندهِیاد اسماعیل سعادت تدوین و در انتشارات فرهنگستان منتشر شده و یک کتاب کممانند و بسیار سودمند است که به تنهایی راهشگای بسیاری از پژوهشگران زبان و ادب فارسی است.
حداد عادل ادامه داد: گروههای دستور خط، زبانها و گویشهای ایرانی، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات معاصر، تصحیح متون، زبان و رایانه و فرهنگنویسی و واژهگزینی از جمله دیگر گروههای پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی کتابخانۀ بزرگی داریم که غنیترین کتابخانۀ تخصّصی در حوزۀ زبان و ادب فارسی در کشور است. همچنین در فرهنگستان ۱۰ نشریه پژوهشی نیز منتشر می کند و پذیرای مقالات و پژوهشهایی از همۀ پژوهشگران داخلی و خارجی است.
حداد عادل ادامه داد: گروه واژهگزینی مستقیماً با مفاد قانون هماهنگی دارد و فعالیت اصلی و عمدۀ آن معادلگزینی در برابر الفاظ بیگانه است و از سال ۱۳۷۴ پیوسته به این امر پرداخته است. این گروه ابتدا با واژههای بیگانۀ عمومی موجود در زبان فارسی کار خود را آغاز کرده و سپس به اصطلاحات و واژههای بیگانۀ علمی پرداخته است و تاکنون در بیش از ۹۰ حوزۀ علمی به معادلگزینی پرداخته است و در حال حاضر نیز حدود ۶۵ کارگروه تخصّصی واژهگزینی در حوزههای مختلف علوم فعال هستند.
او ادامه داد: واژهگزینی کار سادهای نیست و گاه مدتها زمان زیادی لازم است تا یک واژه تدوین و تصویب شود. در فرهنگستان زبان و ادب فارسی ما دانش واژهگزینی را تولید کردهایم و این دانش را در دورۀ کارشناسی ارشد که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود در اختیار دانشجویان میگذاریم و تاکنون هفت دوره در مقطع کارشناسی ارشد واژهگزینی و اصطلاحشناسی در پژوهشکدۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی دانشجو پذیرفتهایم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامۀ این نشست به فعالیتهای انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی که تاکنون ۲۵۰ عنوان کتاب منتشر کرده، اشاره کرد.
حدادعادل با اشاره به اهمیت فرهنگ جامع زبان فارسی گفت: یکی از فعالیتهای فرهنگستان برای پاسداری از زبان فارسی، تألیف فرهنگ جامع فارسی است. از نظر جامعیّت، آخرین نسخۀ موجود در این زمینه، «لغتنامۀ دهخدا» است که ارزش آن محفوظ است، اما در دورۀ زندگی دهخدا و 70 سال پیش، دانش فرهنگنگاری در ایران به پیشرفت امروز نرسیده بود. «لغتنامۀ دهخدا» تنها فرهنگ جامع ماست و این شایسته ملتی نیست که به زبان خود افتخار میکند.
او افزود: خوشبختانه توانستیم با مدیریت دکتر علیاشرف صادقی طرح تدوین «فرهنگ جامع زبان فارسی» را آغاز کنیم. این مجموعه در شکل نهایی خود حدود 35 جلدِ 750 صفحهای خواهد بود که منطبق بر آخرین پیشرفتهای دانش فرهنگنگاری است و تاکنون سه جلد آن منتشر شده است.
او درباره دستور خطّ فارسی گفت: دستور خطّ فارسی سندی بسیار مهم برای یکدستی و استاندارد شدن خطّ فارسی است. فرهنگستان زبان و ادب فارسى، بهحکم وظیفهای که برحسب اساسنامۀ خود در پاسدارى از زبان و خطّ فارسى بر عهده دارد، از همان نخستین سالهاى تأسیس، درصدد گردآورى مجموعۀ قواعد و ضوابط خطّ فارسى و بازنگرى و تنظیم و تدوین و تصویب آنها برآمد و در این کار راه میانه را برگزید و کوشید تا در تدوین «دستور خطّ فارسى» اعتدال را رعایت کند.
حداد عادل ادامه داد: در دو دهۀ گذشته به واسطه فراگیر شدن ابزارهای ارتباطی اکترونیکی بهنوعی شاهد این بودهایم که خطّ فارسی در معرض خطر قرار گرفته است و برخی بهعمد و بهسهو با بیتوجهی به دستور خطّ فارسی، آشفتگیهایی را به نوشتار خود راه دادهاند.
او افزود: برابر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کلیۀ اسناد کشور باید به زبان و خط فارسی باشد و این وظیفۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که در امر واژهگزینی و فراگیر کردن دستور خطّ فارسی در جامعه برنامهریزی و سیاستگذاری کند.
حدادعادل با اشاره کار سترگ استاد محمدعلی موّحد برای تصحیح مثنوی معنوی گفت: تا پیش از انتشار تصیحح استاد محمدعلی موّحد، هیچ کدام از استادان ایرانی این اثر را تصحیح نکرده بود وآنچه در دسترس عموم علاقهمندان بود، تصیححی بود از رینولد نیکلسون. دکتر موّحد هشت سال از وقت گرانبهای خود را صرف تصیحح این اثر ارزشمند کرد. آدمهایی چون موّحد عاشق فرهنگ، تمدن و زبان فارسی هستند و عمرشان را صرف حفظ هویت و فرهنگ ایرانی میکنند.
در ادامه این مراسم حداد عادل خطاب به دانشآموزان راهیافته به سی و ششمین المپیاد زبان و ادب فارسی گفت: اگر در وجودتان عشق به ایران و زبان و ادب فارسی احساس میکنید، بروید و زبان و ادب فارسی بخوانید و نسبت به ادامۀ تحصیل در سایر رشتههای علوم انسانی وسوسه نشوید.
او افزود: ما امروزه بیش از هر چیزی به استادان و پژوهشگرانی در حوزۀ زبان و ادب فارسی احتیاج داریم که عاشق زبان فارسی باشند و فقط به دنبال کسب مدرک و نمره نباشند. هزاران سال است که پیشینیان ما زبان فارسی را حفظ کردهاند تا زبان فارسی به ما برسد و امروز وظیفۀ ما و نسل جوان است که از این زبان مراقبت کند. نسل امروز در برابر زبان فارسی مسئول است.
ژاله آموزگار: باید شرط قبولی در دانشگاه پذیرفتهشدن در آزمون زبان فارسی باشد
در ادامه مراسم ژاله آموزگار عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: آنچه که امروز من را به شما پیوند میدهد زبان فارسی است. بدون شک ما ایرانیها باید به ادبیات فارسی ببالیم. این سخن را کسی امروز به شما میگوید که با زبان و ادبیات سایر کشورها آشناست و عمرش را صرف زبان و ادب فارسی کرده است.
او در ادامه گفت: در ایران اقوام مختلفی زندگی میکنند و هر قومی گویش خاص خود را دارد و حلقۀ اتصال همه اقوام ایرانی، زبان فارسی است. ما یک ملّت هستیم، ملّتی که از اقوام مختلف با زبانها و گویشهای مختلف دور هم جمع شدهایم.
این اسطوره پژوه ادامه داد: براساس تحقیقات قریب به ششهزار زبان در جهان وجود داشته است و بسیاری از این زبانها در گذر زمان از بین رفتهاند. زبانی که چیزی از خود ندارد سایر زبانها آن را میبلعند. اما زبان فارسی گنجینۀ عظیمی در دل خود جای داده است و هیچ زبانی یارای این را ندارد که این زبان را ببلعد. من آذری هستم اما غیرت زبان فارسی را دارم!
او گفت: زبانهای قومی همه سر جای خود ارزشمندند، کُرد باید کُردی یاد بگیرد، آذربایجانی باید ترکی یاد بگیرد. اما همه ما یک زبان مشترک داریم و آن زبانی است که فردوسی با آن شاهنامه را سروده است. ما هنوز شعرهای فردوسی را میفهمیم، برخی این را عیب میدانند و میگویند چرا زبان ما زبان کهن مانده است؟
آموزگار ادامه داد: برای اینکه وقتی فارسی دری آغاز میشود، ما دورههای مختلف را گذراندهایم. یعنی از باستان به میانه رسیدیم، یعنی وقتی فردوسی شروع به سرودن شاهنامه میکند، زبان سخته و درست است. برای اینکه زبان به اوج خود رسیده است. قدیمیترین شعرها به این زبان در گاتهها هست. به این زبان فلسفه گفته شده است. اجداد ما آدمهای اندیشمندی بودهاند؛ این نبوده که فقط اسب بتازند و بروند جایی را بگیرند.
این استاد زبانهای باستانی ادامه داد: ما همواره این زبان را سودهایم تا به زبان حال حاضر رسیدهایم. از 14 یا 16 مصّوت دورۀ اوستایی، به شش مصّوت دورۀ فعلی رسیدهایم که برخی از زبانشناسان آن را پنج مصّوت حساب میکنند؛ این یعنی زبان مطابق گوشهای ما عرضه میشود. این را باید شناخت و وقتی شناختیم، به آن علاقهمند میشویم.
او افزود: زبان فارسی مثل هر زبانی پدر و مادر دارد و زبانهای باستانی ایرانی پدر و مادر زبان فارسی هستند و مثلاً شاهنامه فرزند گاهان و یشتها است. یشتها سراسر شعر است. من برای این که ثابت کنم که ایرانیها اهل فکر بودهاند؛ چند قسمت از سختترین قسمتهای دینکرد را به فارسی ترجمه کردهام. وقتی ما ایرانیها دربارۀ هر چیزی کلمه داریم، یعنی به آن چیز فکر کردهایم.
آموزگار در ادامه سخنانش گفت: طبقه داشتن یکی از نمادهای فرهنگ داشتن است و در ایران همواره طبقات اجتماعی وجود داشته است، یعنی در این نظام، تقسیم کار وجود داشته و هر کس به فراخور قابلیتهایی که دارد کاری را برعهده میگرفته است. بر اساس این دیدگاه هیچ کس بر دیگری برتری ندارد. اما یکی از فلسفههای ایران باستان فره داشتن است. هر کس که خویشکاری یا وظیفهاش را خوب انجام دهد فره دارد.
او افزود: متأسفانۀ امروزه دربارۀ تاریخ زبان فارسی چیزی نمیگویند. جا دارد که در کتابهای درسی در تمام رشتهها دربارۀ تاریخ زبان فارسی مطالبی گنجانده شود و همچون سایر کشورها، شرط ورود به دانشگاه قبولی در آزمون زبان فارسی باشد. در فرانسه و برخی از کشورها این آزمون در سال یازدهم دبیرستان برگزار میشود.
به گفتۀ آموزگار؛ با زبان فارسی است که فردوسی، نظامی، حافظ، صائب و... به همۀ ایرانیان تعلق پیدا میکنند و تاریخ ما را یکی و به هم وصل کنند. همیشه شناخت علاقه ایجاد میکند. باید تاریخ ایران را بدون تعصب یاد بگیرید؛ آن وقت به آن علاقهمند خواهید شد. آنهایی که سنگی غیر از زبان فارسی به سینه میزنند، زبان فارسی را نمیشناسند.
او افزود: بدون اغراق می گویم، کسانی که معتقدند فردوسی زنستیز است، حتماً شاهنامه را نخواندهاند و تنها با اتکاء به بیتی که فردوسی دربارۀ سودابه سروده است، فردوسی را زنستیز میخوانند. براساس پژوهشهای ابوالفضل خطیبی این بیت، از ابیات الحاقی شاهنامه است.
آموزگار ادامه داد: وقتی من از ایران حرف میزنم منظور ایران فرهنگی فارغ از مرزهای سیاسی است، من در طول عمر آموزگاریام شاگردان بسیاری از ملّیتهای دیگر داشتهام، شاگردانی که فارغ از هر بحث سیاسی شیفتۀ زبان فارسی شدهاند.
او با انتقاد از کسانی که معتقدند زبان فارسی زبان علم نیست، گفت: بهشدت با این سخن مخالف هستم. زبان فارسی توانایی بسیار بالایی دارد و اگر چنین تواناییای نداشت، امروز برای ما نمیماند.
آموزگار در ادامه سخنانش با انتقاد از کسانی که تلاش میکنند سرهنویسی را در ایران ترویج دهند، گفت: من اعتقادی به سرهنویسی ندارم. من برای اینکه با مخاطبانم سخن بگویم، مینویسم و اگر قرار باشد مخاطبم برای فهم سخنم کلمه به کلمه به فرهنگ لغت مراجعه کند، دیگر لطف کلام من از بین میرود.
در ادامه مراسم فتحاللّه مجتبایی عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان این مطلب که همچنان دانشجو است، گفت: هرچه از عمرم میگذرد با وجود همۀ خواندهها و آموختهها به جهل و نادانی خودم بیشتر پی میبرم. امروز شما وارد صحنهای شدهاید که باید خودتان بدانید چه وظیفه سنگینی بر دوش شماست. زبان و ادبیات فارسی بزرگترین میراثی است که به شما رسیده است که باید از آن نگهداری کنید.
او افزود: ما ایرانیها باید به فرهنگ خودمان افتخار کنیم و سعی کنیم به میراث مشترکمان خدمت کنیم و چراغ زبان و ادب فارسی را روشن نگاه داریم و قدر آنچه از پیشنیامان به ما رسیده بدانیم.
هوشنگ مرادی کرمانی: داستاننویسی براساس چیزهایی که عقل جن هم به آن نمیرسد
هوشنگ مرادی کرمانی نیز خطاب به دانشآموزان راهیافته به المپیاد ادبی گفت: شما چراغهای تابان ادبیات فارسی هستید و وظیفۀ سنگینی بر دوش شما گذاشته شده است و باید تلاش کنید ضمن آموختن زبان و ادب فارسی در معرفی فرهنگ و ادبیات ملت خود در عرصۀ ملّی و بینالمللی کوشش کنید.
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه افزود: صنعت و صنعتی شدن کمک میکند تا زندگی بشر راحتتر شود اما این هنر و ادبیات است که روح و انرژی را به زندگی هدیه میدهد. امروزه ما در دنیای بدی به سر میبریم و تخم یأس و نومیدی در جهان کاشته شده است؛ در چنین دورانی حماسهها و قصهها میتوانند به کمک بشر بیایند و نباید نسبت به آنها بیاهمیت بود.
مرادی کرمانی در ادامه سخنانش گفت: در مجموعهای اینترنتی با عنوان «تماشاخانه»، مطالبی دربارۀ داستاننویسی طرح کردهام که به صورت رایگان بر روی اینترنت بارگذاری شده است و امیدوارم برای کسانی که علاقهمند به داستاننویسی هستند سودمند باشد.
این داستاننویس در ادامه با اشاره به دورۀ آموزشیای که در رشتۀ نمایش در دوران جوانی گذرانده است، گفت: نصرت کریمی یکی از دوستان من بود او همیشه میگفت از یک کلاس هنری چهلنفره شاید تنها چهار هنرمند بیرون بیاید چون ذوق هنری را نمیشود به کسی تزریق کرد و کسی که ذوق نداشته باشد، هنرمند نمیشود.
خالق «قصههای مجید» در ادامه با زنده کردن خاطرۀ همکاری با کیومرث پوراحمد گفت: همیشه پوراحمد میگفت تو درباره چیزهایی داستان مینویسی که عقل جن هم به آن نمیرسد مثل داستان مربای شیرین. من این داستان را براساس یک اتفاق واقعی نوشتم. یک روز پسرم بیژن یک شیشه مربا خرید، اما هیچ یک نتوانستیم در آن را باز کنیم و این شیشۀ مربا برای همه ما تبدیل به یک معضل شد.
مرادی کرمانی در ادامه سخنانش استعداد را به شمش طلا تشبیه کرد و گفت تا زمانی که شما شمش طلا نداشته باشید نمیتوانید گردنبند و گوشواره درست کنید.
او در ادامه سخنانش با اشاره به اهمیت اقتباس ادبی گفت: فیلمسازان همواره به داستانهای من توجه کردهاند. فیلم محصول یک کارگروهی است و خوبی و بدی آن به همۀ گروه برمیگردد، اما داستان محصول تفکّر مشخص نویسنده است. تا به حال بیش از چهل اثر من مورد اقتباس قرار گرفته که برخی از آنها بسیار خوب بوده است و برخی دیگر نه چندان. ادبیات در تنهایی آفریده و در تنهایی خوانده میشود و قدرت ماندگاری آن از سینما بیشتر است.
مرادی کرمانی ادامه داد: بسیاری از نویسندهها معتقدند وقتی اثری براساس متن آنها ساخته میشود، کارگردان باید به متن کاملاً وفادار بماند. برخی از کارگردانها هم برای اینکه نظر من را برای کسب اجازه جلب کنند به من چنین قولی میدهند اما من معتقدم یک نویسنده از زاویۀ دید خودش اثری را نوشته است و باید کارگردان هنگام ساخت اثر براساس آن متن نظر خودش را اعمال کند. مثال سادهای میزنم من گلابی را به دست پوراحمد دادهام این اوست که با اضافه کردن چیزهایی چون شکر، آب و گلاب مربای گلابی درست کرده است.
کتاب «فرهنگها و لغتنامهها»؛ برگزیدهای از مقالات دانشنامۀ زبان و ادب فارسی بهسرپرستی استاد اسماعیل سعادت به کوشش سمّیه پهلوان در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است.
مسعود جعفری جزی، مدیر گروه دانشنامۀ تحقیقات ادبی، در گفتوگو با روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: دانشنامۀ زبان و ادب فارسی کتاب ارزشمندی است که با مدیریّت و نظارت استاد اسماعیل سعادت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است. پس از انتشار این مجموعه تصمیم گرفته شد تا کتابهای مختصری حاوی مقالاتی که در یک موضوع و مضمون واحد در دانشنامه منتشر شده، گردآوری و منتشر شود تا دسترسی به مطالب آسانتر باشد. تاکنون ۱۴ عنوان از این مجموعه منتشر شده است.
او افزود: سایر جلدهای این مجموعه در سال ۱۳۹۸ منتشر شده و تأخیر چند ساله موجب شد تا ۱۰ مدخل جدید نیز به این کتاب اضافه شود. کتاب فرهنگها و لغتنامهها کاملترین و مهمترین کتابی است که در زبان فارسی دربارۀ فرهنگها و لغتنامهها منتشر شده است.
به گفتۀ عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ این کتاب دربرگیرندۀ ۶۰ مقاله در معرفی فرهنگهای فارسی به فارسی، عربی به فارسی، فارسی به عربی، فارسی به ترکی، ترکی به فارسی، کردی به فارسی و دو مقاله دربارۀ فرهنگهای عربی به عربی و دو مقاله نیز در معرفی فرهنگ پهلوی و فرهنگ واژههای اوستا به پهلوی است.
او دربارۀ قدیمیترین فرهنگی که از گذشته به امروز رسیده، گفت: قدیمیترین فرهنگی که در ایران تألیف شده است به دورۀ پیش از اسلام و دوران ساسانی باز میگردد که تنها برگههایی از این فرهنگ به دست ما رسیده است. پس از اسلام نیز پس از دورهای خاموشی، با رونق شعر فارسی و فرهنگنویسی در ایران روبهرو هستیم.
جعفری جزی ادامه داد: قدیمیترین فرهنگی که ذکر آن در منابع فارسی رفته است، فرهنگ کوچکی از قطران تبریزی شاعر قرن پنجم است. در این فرهنگ ۳۰۰ واژۀ دشواری که در دیوان شعرایی چون منیجک و دقیقی آمده است، شرح داده شده و اسدی نیز در لغت فُرس دربارۀ آن نوشته است، اما امروزه این کتاب موجود نیست. البته فرهنگی به اسم قطران در کتابخانۀ مدرسۀ سپهسالار نگهداری میشود که دکتر علیاشرف صادقی آن را منتشر کرده است. لغت فُرس اسدی نیز از قدیمیترین فرهنگهایی است که به دست ما رسیده است.
مدیر گروه دانشنامۀ تحقیقات ادبی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: این فرهنگها در دورهای نوشته شدهاند که شعر خراسانی رواج داشته است و برای اینکه در سایر مناطق، گویش خراسانی غریب بوده است، قطران و اسدی درصدد این برآمدهاند تا با تألیف فرهنگ زمینۀ فهم شعر این دوره را در سایر مناطق فراهم کنند.
جعفری جزی افزود: فرهنگنویسی فارغ از پرداختن به مسائل زبانی و لغت، نشاندهندۀ پیشرفت و شکوفایی تمدن یک ملت به شمار میرود. اگر نگاه کنید در جوامع بدوی فرهنگ نداریم اما در سایر کشورها که تمدن و فرهنگ به شکوفایی رسیده با فرهنگهای متعددی روبهرو هستیم مثلاً در زبان انگلیسی فرهنگنویسی در اوج کمال است و در این فرهنگها حتی زمان شکلگیری و بهکارگیری یک واژه را هم میتوانید ببینید.
او دربارۀ تلاشهای متعددی که در زمینۀ فرهنگنویسی در ایران انجام شده، گفت: در دورۀ صفوی در هند و عثمانی کوششهای بسیاری برای فرهنگنویسی فارسی صورت گرفته است اما در عصر جدید در ایران دهخدا سرآمد تمام فرهنگنویسها است و پس از او میتوان به محمد معین و حسن انوری اشاره کرد. در دهۀ هشتاد شمسی نیز زیر نظر استاد علیاشرف صادقی بنیان فرهنگ جامع زبان فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی گذاشته شده است. تاکنون سه جلد این فرهنگ تألیف و منتشر شده و پیشبینی شده است این فرهنگ بیش از ۳۰ مجلد باشد که بیشک و بدون اغراق جامعترین فرهنگ زبان فارسی خواهد بود چون اطلاعات سایر فرهنگها را نیز دربر میگیرد.
او دربارۀ اهمیت فرهنگها و لغتنامهها گفت: هر کسی که دربارۀ فرهنگ و لغت تحقیق میکند، به این کتاب نیاز خواهد داشت. مدخلهایی که در این فرهنگ نوشته شده است به فراخور نیازی که نویسنده احساس کرده مفصلتر و یا کوتاه نوشته شدهاند.
در این کتاب مدخلهای مرتبط با فرهنگها به ترتیب حروف الفبا آورده شده و در ابتدای کتاب پس از نگاهی اجمالی به مجموعه، مقالۀ علیاشرف صادقی، عضو پیوسته و مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در باب سیر تحول فرهنگنویسی در ایران آمده است. لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ فارسی معین، برهان قاطع، لغت فرس، لسان العرب و… از جمله فرهنگهایی است که در این کتاب معرفی شده است.
کتاب فرهنگها و لغتنامهها در ۶۱۴ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخۀ و با قیمت ۴۶۰ هزار تومان در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است
متالوژی هنر عنوان مجموعه جدید آثار محمد محمدزاده تیتکانلو است که توسط مرکز اقتصاد هنر فاطر ( گالری ماهر ) در باغ موزه نگارستان تا ۳۰ تیرماه در معرض دید علاقه مندان قرار گرفته است.
به گزارش روابط عمومی این نمایشگاه؛ متالوژی هنر عنوان این نمایشگاه است که در آن ۲۳ مجسمه ۱۳ تا ۱۴۰ سانتی متری به نمایش درآمده است.
محمد محمدزاده تیتکانلو درباره این نمایشگاه می گوید: « چهار مجسمه از مجموعه ای که در باغ موزه نگارستان به نمایش است سال ۱۳۷۴ خلق شده اند و ۱۹ مجسمه دیگر طی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ ساخته شده اند. جنس مجسمه ها اغلب از فلز آهن است که در برخی از مجسمه ها با آلیاژهای دیگر نیز ترکیب شده است. تمامی مجسمه ها با استفاده از فلزات نو و کهنه با جوشکاری برق ساخته شده و در پایان با رنگ قهوه ای تیره، رنگ آمیزی شده اند.»
محمدزاده تیتکانلو افزود: «فرهنگ تخیل علمی با محوریت صلح را می توان تم نمایشگاه دانست، مجسمه های بیگانگان فضایی، صلح فضایی، صلح اتمی، شکنجه گران مسخ شده قرون وسطایی، قهرمانان و اسطوره های صالح، موسیقیدان با اصوت معنوی، سربازی با شیپور صلح، آدم و حوا در یک پیکره واحد، جنگجویی تنها با یک سپر تدافعی و ... عناوین مجسمه های مجموعه متالوژی هنر است. همچنین این نمایشگاه در پی تعریف تازه ای از آفرینش هنر و بازنمایی جهان اشیا به گونه ای دیگر است. این مجموعه سعی بر این دارد که از عناصر عادی صحنه زندگی معاصر فاصله گرفته و عناصر متفاوتی را با غنای مفهومی ارایه دهد و این چنین است که تولید اجسامی که به تجربه های روزمره ارجاع پذیر نیستند، در نظم تجسمی روز اجتماع محدود نمی شوند و خلاقیت به حساب می آیند؛ بنابراین اثر هنری، زاده راز آمیز آفریننده اش است، حیاتش اتفاقی نیست بلکه هدفمند دارای زندگی مادی و معنوی شده است؛ اثر هنری، زندگی می کند و فضای معنوی خلق می کند.»
محمّد محمّدزاده تیتکانلو، متولد خرداد ۱۳۴۳ نقاش، مجسمه ساز عکاس، نویسنده و نخستین داگریّن معاصر ایران عضو انجمن جهانی داگرئوتیپ، عضو فدراسیون بین المللی عکاسی هنری فیاپ است. احیای شیوه عکاسی باستانی "داگرئوتیپ" در کشور، تألیف و نشر شش کتاب در رابطه با هنرهای تجسمی. ابداع شیوه عکاسی "میم داگ" (دیجیتال داگرئوتیپ)، ابداع "کاغذ عکس فوری مانیتوری"، نمایشگاه مجموعه مجسمه فلزی ۱۳۷۴، نمایشگاه انفرادی مجموعه نقاشی های رنگ و روغن به شیوه کهن نگاری در گالری آرتین، نمایشگاه نقاشی انفرادی رنگ و روغن "نبردهای نادر شاه" در موزه ملک، برگزاری نخستین نمایشگاه عکس انفرادی داگرئوتیپ ایران در موزه عکسخانه شهر، برگزاری نمایشگاه انفرادی نقاشی با عنوان "فنا پذیر" ۱۴۰۰ در گالری ماهر، نمایشگاه انفرادی نقاشی با عنوان "کهن الگو" بهمن ۱۴۰۱ در گالری هنری نقش و ... از جمله فعالیت های اوست.
متالوژی هنر از ۲۷ خرداد آغاز شده و تا جمعه ۳۰ تیر ماه همه روزه از ساعت ۱۰ الی ۱۸ در باغ موزه نگارستان واقع تهران ، خیابان بهارستان ، خیابان دانشسرا دایر است.
ششصد و هفتاد و نهمین شب از شبهای بخارا که به بزرگداشت مهری باقری عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی اختصاص داشت که با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، باقر صدرینیا، سجاد آیدنلو، حسین مهرنگ و جمعی از اصحاب فرهنگ و ادب در بنیاد پژوهشی شهریار تبریز برگزار شد. در این مراسم پیام ویدئویی دکتر محمدعلی موحد پخش شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ در ابتدای مراسم پیام ویدیوئی استاد محمدعلی، موحد عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پخش شد. او در این پیام به نقش مهری باقری در ادارۀ بنیاد شهریار و اعتلای جایگاه بنیاد پژوهشی شهریار اشاره کردند.
محمدرضا شفیعی کدکنی هم در سخنانی کوتاه علت حضورشان در تبریز را گرامیداشت یاد بهمن سرکاراتی و شرکت در بزرگداشت مهری باقری عنوان کردند.
رحیم رییسینیا هم به ویژگیهای علمی مهری باقری و نقشی که در فعالیتهای پژوهشی و آموزشی داشتند، اشاره کرد و گفت: مهری باقری نخستین بانویی است که به دانشگاه الهیات راه یافتند. او در مدت مأموریت در دانشگاه بارسلون توانست زبان و ادبیات فارسی را بهطور رسمی بهعنوان دروس دانشگاهیِ دانشکدۀ فیلولوژی بارسلونا بگنجاند.
او افزود: مهری باقری در مدت اقامت در اسپانیا؛ توانست زبان اسپانیولی را یاد بگیرد و به این زبان تدریس، سخنرانی و مقاله بنویسد و گزارشهایی را از زبان اسپانیولی به فارسی و از فارسی به اسپانیولی ترجمه کند بهگونهای که با گذشت سالها هنوز تأثیر حضور او در دانشگاه بارسلون محسوس است.
ناصر علیزاده، استاد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، هم با اشاره به انضباط خاص و شیوۀ تدریس مهری باقری گفت: استاد عملاً به ما نشان دادند که برای آموزگاری و تعلیم و تربیت تنها یک ساحتی بودن کافی نیست.
سجاد آیدنلو، استاد دانشگاه پیام نور ارومیه، هم با اشاره به اهمیت و تنوع کارهای مهری باقری گفت: پژوهشهای مهری باقری در شاهنامهپژوهی ارزشمند است و یکی از دلایل ارزش و اهمیت کتاب اسفندیارنامه به خاطر سه مقالۀ مهری باقری در زمینۀ تحقیقات ادبی و بهویژه معانی واژگان به کار رفته در شاهنامه است.
باقر صدرینیا، عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با اشاره به نقش مهارتی مهری باقری در جلب همکاری استادان و همکاران در بنیاد پژوهشی شهریار گفت: از زمانهای گذشته
نامآورانی بودند که از نقاط مختلف ایران به آذربایجان آمدند و کارهای بسیار چشمگیری انجام دادند و نامشان در این خطه ماندگار ماند. از خاقانی، اسدی طوسی، ترجانیزاده و ادیب طوسی، رجائی بخارایی و در زمان کنونی نیز مهری باقری.
علیرضا مظفری ضمن ذکر خاطراتی از دکتر مهری باقری، گفت: یکی از کتاب های مهم در حوزۀ حافظشناسی، کتاب ده نامۀ روحالعاشقین است. نکتههایی در این کتاب در مورد حافظ و چگونگی دریافت معنای دقیق اشعار حافظ مطرح شده که تاکنون در هیچ نوشتهای به آن اشاره نشده. با خواندن این کتاب میتوان حافظ را بهتر شناخت.
مهری باقری، عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در پایان این مراسم از علی دهباشی، مدیر مجلۀ بخارا و همۀ استادان و شرکتکنندگان در نکوداشت قدردانی کرد.
با نهایت تاسف و تأثر مطلع شدیم که استاد جلال نصیریان از میان ما رفتند.
استاد گرامی جلال نصیریان انسانی فرهیخته و مهربان، مدیری لایق و از پیشکسوتان بنام گردشگری کشور بودند و علاوهبر دستاوردهای علمی بسیار و فعالیتهای درخشان در حوزۀ آموزش گردشگری و دههها مدیریت در مؤسسه آوای جلب سیاحان، در سال ۱۳۷۸ کارگروه واژهگزینی تخصصی گردشگری و جهانگردی را در فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشکیل دادند و بهعنوان رئیس کارگروه همواره یار و یاور و همراه گروه واژهگزینی بودند.
دستاوردهای ایشان در صنعت گردشگری و آموزش متخصصان و در کنار آنها همکاری طولانی در زدودن زبان فارسی از واژههای بیگانه در حوزۀ گردشگری قابل تحسین و بهیادماندنی است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی این ضایعۀ بزرگ را به خانوادۀ گرامی ایشان و جامعۀ علمی تسلیت میگوید و برای ایشان طلب آمرزش دارد.
غلامعلی حداد عادل در دیدار با بهادر عبداللهیف، سفیر کشور ازبکستان، نسبت به ضرورت برپایی همایش بینالمللی امیر علیشیر نوایی، شاعر بزرگ ازبکستان، که در فرهنگ و تمدن ایران بالیده است، تأکید کرد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ غلامعلی حداد عادل در دیدار با بهادر عبداللهیف سفیر ازبکستان در تهران گفت: بیشک شما نقش تعیینکنندهای در بهبود روابط دو کشور داشتهاید. چون پس از استقلال کشور ازبکستان روابط ایران با کشور شما در حد انتظار پیش نمیرفت و این موضوع در مقایسه با روابطمان با سایر کشورهای استقلالیافتۀ آسیای میانه نبود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: در پی تحولی که در کشور شما رخ داد، روابط شما با کشورهای همسایه بهبود پیدا کرد. خوشبختانه روابط ازبکستان با جمهوری اسلامی ایران نیز رو به بهبود گذاشت. امیدوارم در نتیجۀ سفر چند روز پیش رئیس جمهور محترم ازبکستان به ایران و دیدار با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور ایران، این روابط گسترش و عمق بیشتری بیابد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سمرقند و بخارا به عنوان دو کانون نور و معرفت یاد کرد و گفت: من بر این باورم بخارا و سمرقند در غرب عالم اسلام، نقشی مثل بغداد و دمشق داشتهاند. بخشی از مردم در گذشته برای علماندوزی به بخارا و سمرقند سفر میکردند و برخی هم به بغداد و دمشق میرفتند و در این شهرها به کسب معرفت و علم میپرداختند. منزلت بخارا و سمرقند در آثار ادبی ما مانند مثنوی مولوی روشن است.
او افزود: روابط خوبی که از گذشته با کشور ازبکستان داشتهایم، موجب شده تا روابط فرهنگی خوبی میان دو کشور شکل بگیرد. هفتۀ گذشته چهار تن از استادان زبان فارسی کشور ازبکستان میهمان ما در بنیاد سعدی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودند. ما امیدواریم که این سفرها فرهنگی تداوم و گسترش یابد.
او افزود: فرهنگستان زبان و ادب فارسی تمایل دارد برای گسترش پیوندهای علمی و ادبی بیشتر، با راهنمایی و همکاری شما برخی از استادان زبان فارسی کشور ازبکستان بهویژه کسانی که زبان مادری آنها فارسی است به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآیند. از جنابعالی انتظار داریم کارنامک استادان برجسته را برای بررسی در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی بگذارید.
حداد عادل ادامه داد: ما تمایل داریم با دانشگاه تاشکند، کتابخانۀ ابوریحان بیرونی و مؤسّسههای علمی ازبکستان روابط منسجم و منظمی داشته باشیم و میزبان استادان کشور شما در ایران باشیم.
حداد عادل نسبت به ضرورت برگزاری همایش دو روزۀ امیر علیشیر نوایی در ایران تأکید کرد و گفت: این همایش را با همکاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سفارت ازبکستان و دانشگاهها و مراکز علمی ازبکستان در ایران برگزار خواهیم کرد تا زمینۀ بررسی و بازخوانی آثار و احوال این شاعر توانمند فراهم شود. ما با هر کشوری حلقۀ وصلی داریم و حلقۀ وصل کشور ما با ازبکستان امیر علیشیر نوایی و ابن سینا است .
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به تجربۀ در فرهنگستان تدوین دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در شبهقارّه و دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر افزود: فرهنگستان زبان و ادب فارسی آمادگی و توانایی این را دارد که طرح دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در آسیای میانه را پیگیری و اجرا کند.
او ادامه داد: فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تعاملی که با وزارت علوم دارد، میتواند در زمینۀ اعزام استادان زبان فارسی به دانشگاههای ازبکستان و برقراری پیوندهای علمی بیشتر میان دانشگاههای ایران و دانشگاههای ازبکستان همکاری کند.
عبداللهیف سفیر کشور ازبکستان با اشاره به سفر رسمی رئیس جمهور کشورش به ایران گفت: از سفر چند روز پیش رئیس جمهور ازبکستان به ایران به عنوان سفری تاریخی یاد شده است. امیدوارم علاوه بر همکارهای اقتصادی، برنامههای فرهنگی و هنری مشترکی هم با همکاری دو کشور شکل گیرد.
او افزود: همواره اشتراکات فرهنگی و تاریخی دو کشور مورد توجه رؤسای جمهور بوده است و در دیدار رئیس جمهور ازبکستان با مقام معظم رهبری بر اهمیت این اشتراکات فرهنگی نیز تأکید شد.
او همچنین از ابن سینا به عنوان میراث مشترک دو کشور یاد کرد و گفت: زادگاه او در سرزمین ما و خوابگاهش در کشور شما است و سالها بود ما برای خواهرخواندگی شهرهای بخارا و همدان تلاش میکردیم که خوشبختانه به نتیجه رسید.
او در ادامه از امیر علیشیر نوایی متخلّص به فانی به عنوان بنیانگذار شعر ازبکی یاد کرد و گفت: او سرودن شعر را به زبان فارسی آغاز کرد. هماکنون چندین نسخۀ خطی از دیوان او در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی موجود است. متأسفانه این دیوان هنوز در ازبکستان منتشر نشده است و پژوهشهای محدودی دربارۀ این دیوان صورت گرفته است. دیوان نوایی نیازمند تصحیحی منقّح است که امیدواریم پژوهشگران به این کار اقدام کنند. تاکنون تنها دو نفر بر روی این کتاب کار پژوهشی انجام دادهاند.
او افزود: اگر این دیوان تصیحح و منتشر شود، زمینۀ مباحث دیگری نیز فراهم میشود. انتشار این دیوان فرصت جدیدی برای شناسایی و معرفی امیر علیشیر نوایی در ایران، افغانستان و ازبکستان پدید میآورد و سهم بسزایی در گسترش روابط فرهنگی کشورهای فارسیزبان خواهد داشت. امیر علیشیر نوایی در کشور ازبکستان شاعر بیمانندی است و ازبکها نمیتوانند فرهنگشان را بدون حضور او تصور کنند.
او در ادامه سخنانش بر ضرورت ترجمۀ آثار ابن سینا تأکید کرد و گفت: ابن سینا و اندیشههایش باعث شدند تا ما گونهای از رنسانس را از سر بگذرانیم و اگر ما به هر دلیلی نگذاریم کتابهای او ترجمه و منتشر شود اشتباه کردهایم. غربیها از اندیشههای ابن سینا بسیار آموختهاند و ما نباید این فرصت را به هر دلیلی از خودمان دریغ کنیم. گسترش افکار کسانی چون ابن سینا میتواند جوانان ما را به راه درست سوق دهد.
او در باره وضیعت زبان فارسی در ازبکستان گفت: زبان ازبکی آنچنان با زبان فارسی آمیخته شده است که بدون دانستن زبان فارسی نمیتوان بسیاری از مطالبی را که در کتابهای ازبکی آمده، درک کرد. البته امروزه در ازبکستان بیشتر به زبان فارسی تاجیکی صحبت میشود. زبان فارسی تاجیکی هم اصول و قواعد خودش را دارد و با زبان فارسی تفاوتهایی دارد. جای کلاسهای زبان فارسی در ازبکستان خالی است، اما ما در ازبکستان مدارس و مراکز دانشگاهی متعددی داریم که در آنها کلاسهای فارسی تاجیکی برپا میشود.
سفیر ازبکستان همچنین با دعوت از رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای سفر به ازبکستان و بازدید از مراکز علمی و فرهنگی و دیدار با اهل ادب و فرهنگ این کشور، از فرهنگستان زبان و ادب فارسی درخواست کرد تا در راهاندازی دورههای دانشگاهی در رشتۀ زبان سغدی در دانشگاههای ازبکستان همکاری کند.
گفتنی است در این دیدار رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی یک نسخه از کتاب «نگارههایی از شاهنامۀ بایسنقری» را به رسم یادبود به سفیر ازبکستان در تهران اهدا کرد.
هوشنگ مرادی کرمانی گفت: مجیدِ قصّههای مجید خودم هستم و من همه داستانهایم را براساس زندگی خودم نوشتهام.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ هوشنگ مرادی کرمانی خالق قصّههای مجید در دیدار با کودکان و نوجوانان کارکنان فرهنگستان گفت: این نخستینبار است که در جمعی این چنین صمیمی و دوستداشتنی برای بچهها صحبت میکنم.
او گفت: من هم روزی مثل شما کودک بودم و سرانجام بزرگ شدم. در دوران کودکیام با پدربزرگ و مادربزرگم زندگی میکردم و در خانه ما بچه دیگری نبود و پدربزرگم با قصّههای شیرینی که تعریف میکرد، سرگرمم میکرد.
مرادی کرمانی ادامه داد: هر شب با پدربزرگم در پشتبام میخوابیدیم و درحالیکه به آسمان نگاه میکردیم؛ پدربزرگم برایم قصّه میگفت، اما همیشه در نیمههای داستان خوابش میبرد و هر چه او را صدا میکردم از خواب بیدار نمیشد برای همین من به آسمان خیره میشدم و با ساختن قصّه ستارهها، خودم را سرگرم میکردم.
این داستاننویس با بیان این مطلب که خانهشان در دوران کودکی در روستایی در کرمان در میان دو رشته کوه و میان دره بوده گفت: هر شب از بالای خانه ما یک هواپیما رد میشد. من تا ۱۲ سالگی هرگز سوار ماشین نشده بودم اما ماشین دیده بودم و فکر میکردم که هواپیما هم راننده دارد.
او افزود: من فکر میکردم هواپیما هر شب به ستارهها برخورد میکند و راننده هواپیما را نگاه میدارد و همه مسافران از هواپیما پیاده میشوند و برای بچه هایشان ستاره میچینند. من هم برایشان دست تکان میدادم و آنها هم برای من دست تکان میدهند.
مرادی کرمانی ادامه داد: هر شب با خودم فکر میکردم اگر هر مسافری یک ستاره بچیند، دیگر در آسمان ستارهای باقی نمیماند. هر بار که هواپیما از بالای سر میگذشت؛ ماه تا صبح بیدار میماند و ستارهها را سر جای خودشان میگذاشت.
این قصّهنویس ادامه داد: چون من هم سخنی نداشتم هر شب برای خودم قصّه میگفتم بزرگتر که شدم تصمیم گرفتم که همۀ قصّههای خودم را بنویسم.
مرادی کرمانی در ادامه گفت: من قصّههای مجید را براساس زندگی خودم نوشتهام. من سالها با مادربزرگ مهربانم زندگی میکردم و مجیدِ قصۀ خودم بودم و بیشتر وقایع داستان برای خودم اتفاق افتاده است.
در ادامه جوایز برگزیدگان مسابقۀ «دُرّ دریای دری» به برگزیدگان اهدا شد و شرکتکنندگان هدایای خود را از دست هوشنگ مرادی کرمانی و مجتبی حسینی، دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دریافت کردند و عکس یادگاری گرفتند.
در بخشهای دیگر این مراسم مریم فهیمپور و امیر جهانپور به اجرای نمایش عروسکی پرداختند و در ادامه بچهها در کارگاه خلاقیت شرکت کردند و ساخت عروسکهای کاغذی را فراگرفتند.