جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است

ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.

محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان می‌دهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد. 

رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.

نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همان‌طور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد. 

شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است 

علی‌اکبر شکارچی، موسیقی‌دان و فرهنگ‌پژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش ‌پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمی‌تواند از درون او بجوشد. 

مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد. 

خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکل‌گیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زنده‌یادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودی‌های لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.  

«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت 

کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیست‌بوم او هیچ‌ کوچه‌ای حتی به نام او نیست. 

مولف «ترانه‌های لری میرنوروز» به جنبه‌های عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد. 

علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد. 

میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است 

فرزین رسایی، مترجم و زبان‌شناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهش‌های امروز مغفول مانده است و توقع می‌رفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرین‌کوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز می‌پرداخت. 

وی آشنایی‌زدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینی‌های بسیار به چشم می‌خورد.  

او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است. 

این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده می‌شود که به دلایل سبکی و محتوایی می‌توان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد. 

رسایی با اشاره به ترجمه‌ناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است. 

دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهش‌های ادبی است 

در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بی‌توجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبک‌های ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهش‌های ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایش‌نامه‌های فارسی و تحمیدیه‌هایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیه‌ها و نعت‌هایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمی‌گردد. 

شاعر آثار «سال‌های تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصه‌های عاشقانه برساخته از تک‌ بیت‌های میرنوروز، روال عادی تاریخ‌نویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش می‌پرداختند. 

بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است 

ساسان والی‌زاده، نسخه‌شناس و فعال فرهنگی و رسانه‌ای هم که در نشست ایوار به‌عنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل می‌شود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است. 

شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زن‌ستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشنایی‌زدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار می‌برد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامش‌بخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد. 

وی درباره نشست‌های ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد. 

ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است 

اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بی‌توجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند. 

این فعال فرهنگی با اشاره به مرارت‌ها و نحوه جمع‌آوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زنده‌یاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان به‌جز در موسیقی، میرنوروز شناخته‌شده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزه‌گرد می‌شناختند. 

 

در چهارصد و هشتاد و یکمین نشست فرهنگستان زبان و ادب فارسی، اعضای جدید پیوسته و وابسته معرفی شدند.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان، در این نشست غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان با تبریک عضویت اعضای جدید پیوسته و وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، احکام امید طبیب‌زاده به‌عنوان عضو پیوسته و مریم حسینی، علی صلح‌جو، مصطفی عاصی، علی بهرامیان و علی صفری آق‌قلعه را به‌عنوان اعضای وابسته  اهدا کرد.

دستور جلسۀ این نشست ایراد خطابۀ ورودی دکتر محمدرضا ترکی، عضو پیوستۀ جدید فرهنگستان، در موضوع «تصحیح بیت‌هایی از سروده‌های خاقانی شروانی» بود.

دکتر ترکی در ابتدای سخنان خود از حسن اعتماد اعضای شورای فرهنگستان تشکر کرد و گفت: «عرض ادب و احترام خدمت استادان محترم و ادای احترام  به روح استادان بزرگواری که دیگر درمیان ما نیستند و خاطرۀ آنها با ماست. خاقانی شاعر شاعران است و از روزگار خودش تا به امروز در واقع هرکسی که ادعایی در عرصۀ نسخ داشته و می‌خواسته بگوید که من هم از بزرگان سخنور هستم و از اعاظم گردن‌کشان نظم هستم به استقبال سخن خاقانی رفته و به یک معنا سخن خاقانی معیار شعر فارسی است. هرکس که توانسته خودش را به او نزدیک کند به عنوان یک شاعر نیرومند شناخته شده است. البته اغلب کسانی که به مصاف خاقانی رفته‌اند در این عرصه موفق بیرون نیامده‌اند و بیشتر زمین خورده‌اند تا اینکه بتوانند مانند او سخنی بیاورند ولی خاقانی آنچنان اهمیتی دارد که معیار سخنوری بوده ‌است و به نظر می‌رسد برخی از قصاید او پراستقبال‌ترین قصاید زبان فارسی هستند. از روزگار خود او نظامی‌گنجوی فراوان از خاقانی بهره برده و تا روزگار ما که ملک‌الشعرا و حتی معاصران مرحوم مهرداد اوستا، امیری فیروزکوهی و دیگران، هرکس، هرجا خواسته درواقع کبکبه و دبدبه‌ای داشته باشد در عرصۀ مخصوصاً قصیدۀ فنی، از خاقانی استقبال کرده و سعی کرده مثل او سخن بگوید. خاقانی شاعری جریان‌ساز و سبک‌آفرین بوده است.»

دکتر ترکی در ادامه با اشاره به کتاب سرّ سخنان نغز خاقانی گفت: «من در این کتاب که حدود دوهزار و چهارصد صفحه است و بخشی از آن منتشر شده است به بررسی زندگانی و شخصیّت و شعر خاقانی پرداخته‌ام و گزیده‌ای از این کتاب را در حد حوصلۀ بحث انتخاب کرده‌ام که عرضه می‌کنم.»

وی سپس با قرائت ابیاتی از قصاید انتخاب شده، به بررسی و تحلیل آنها پرداخت و در پایان به پرسش‌های اعضای شورا پاسخ داد.

تبریک به دکتر حسن انوری، استاد موسی اسوار، دکتر محمدرضا ترکی، دکتر علی رواقی، دکتر مهدی محقق، اعضای پیوسته و دکتر زهره زرشناس، عضو وابستۀ فرهنگستان برای تجلیل از ایشان در شانزدهمین جشنوارۀ بین‌المللی پژوهش فرهنگی، تبریک به دکتر محمدجعفر یاحقی برای نظارت بر تدوین کتاب فهرست توصیفی تحلیلی مقالات مربوط به فردوسی و شاهنامه از سال ۱۲۹۴-۱۳۸۰ تألیف زهرا سیدیزدی و مرضیه خافی، دکتر امید طبیب‌زاده، عضو پیوستۀ فرهنگستان، برای تألیف کتاب وزن شعر عروضی فارسی: تحلیل و طبقه‌بندی براساس تقطیع اتانینی و نظریۀ واج‌شناسی، علی صفری‌آق‌قلعه، عضو وابستۀ فرهنگستان و ندا حیدرپور نجف‌آبادی، عضو هیئت علمی فرهنگستان، برای تصحیح کتاب دستورالعمل قسّامان و مقنّیان و مهدی علیایی‌مقدم، پژوهشگر همکار گروه فرهنگ‌نویسی، برای تألیف کتاب شعر سپید: پژوهشی در باب قالبی بی‌قافیه و اعلام تقدیر از ایشان در چهل‌ و یکمین جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و اطلاع از فعالیت‌های علمی و جاری فرهنگستان در ماه‌های گذشته از مباحث پیش از دستور این نشست بود.



به‌نام خدای زبان‌آفرین
زبان فارسی، زبانی تمدن‌ساز و فرهنگ آفرین است و از ارکان هویت ایرانی به شمار می‌رود؛ زبانی که شناسنامه‌ی ایرانیان است و مجموعه‌ای از زبان‌ها و گویش‌ها را در زیر بال و پر خود، بارور کرده، چنان‌که با این شالوده‌ی تمدنی، به جایگاهی فراتر از یک زبان و به پایه‌ی اَبَرزبانی رسیده است.
زبان فارسی، سرشار از دانش، احساس و اندیشه است و در درازنای قرن‌ها با کوشش هنرمندان، ادیبان و اندیشمندان بی‌شمار، با آرایه‌های متنوع ادبی و هنری آراسته شده و در جهان، نامبردار گشته است.
چندسالی از پیشنهاد رادیو ایران برای اختصاص جایزه‌ای ویژه برای پاسداشت زبان فارسی در جشنواره‌ی فیلم فجر می‌گذرد. در این بازه‌ی زمانی با آن‌که این پیشنهاد بسیار با استقبال روبرو شد، اما هنوز ساز و کار اجرای آن عملی نشده است. رادیو ایران در این سال‌ها دست‌به‌کار شده و با بهره‌گیری از کارشناسان زبد‌ه‌ی ادبی و سینمایی به این مهم اقدام می‌کند و فیلم‌های برگزیده جشنواره‌ی چهل و دوم فیلم فجر را از چشم اندازِ پاسداشت زبان و ادب فارسی با این سنجه‌ها معرفی می‌نماید.

◀️توجه به گستره‌ی ایران فرهنگی و همبستگی ایرانیان و زبان فارسی به‌عنوان عامل همبستگی و یکپارچگی ایران
◀️بهره گیری از زندگانی مفاخر ایرانی در ساخت فیلم.
◀️بهره گیری هنرمندانه از ادبیات غنی، اشعار، مثل‌ها و متل‌ها، زبانزدهای ایرانی در نگارش فیلمنامه.

◀️بازآفرینی فضایی ایرانی با بهره‌گیری از ظرایف فرهنگ ایرانی و اسلامی، همچون تاریخ، معماری و موسیقی

◀️پرهیز از نادرست‌گویی، غلط‌های ویرایشی و گرته‌برداری‌های نادرست

شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا و رادیو ایران ضمن ارج نهادن به برخی تلاش‌ها در جشنواره‌ مانند فیلم "نوروز "، فیلم "پروین" را برگزید‌ه‌ی کارشناسان این شورا اعلام می‌کند. فیلم "پروین" با پاسداشت زبان و ادب فارسی، بزرگداشت مفاخر ایرانی، احترام به جایگاه زن، خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی (با گذشت از پاره‌ای کاستی‌ها) برگزیده‌ی شورای کارشناسان پاسداشت زبان فارسی رادیو ایران است.
این شورا پیشنهاد می‌کند «سیمرغ پارسی» در بخش اصلی جشنواره‌ی فیلم فجر قرار گیرد تا هرساله کوشش برای نهادینه شدن سینمای ملی با تکیه بر زبان و ادب گرانقدرِ فارسی گسترش یابد.

 مهدی آذرمکان، محمدرضا ترکی، محمدجعفرمحمد زاده، یدالله گودرزی، شهاب شهرزاد، رحمت امینی، عباس کریمی عباسی، مصطفی محمودی
۲۱ بهمن ۱۴۰۲

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم نکوداشت احمد سمیعی گیلانی که در فرهنگستان برگزار شد، او را یک تاریخ خواند و گفت: سمیعی برای فرهنگستان یک سرمایه بود، او یک‌ تکیه‌گاه بود، یک پدر بود، یک مرجع و ملجأ بود نه فقط برای فرهنگستان بلکه برای فرهنگ ایران.

غلامعلی حدادعادل در  مراسم نکوداشت احمد سمیعی گیلانی که همزمان با زادروز این چهره فقید فرهنگی و نخستین تولدش بعد از درگذشتش و روز ویراستار  (چهارشنبه، یازدهم  بهمن‌ماه) در کتابخانه مرکزی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برگزار شد در سخنانی گفت: نزدیک به یک سال است که دیده از دیدار استاد محروم مانده است؛ دوم فروردین استاد سمیعی در آستانه ۱۰۲ سالگی چشم از جهان فروبست. استاد سمیعی برای فرهنگستان یک سرمایه بود، او یک‌ تکیه‌گاه بود، یک پدر بود، یک مرجع و ملجأ بود نه فقط برای فرهنگستان بلکه برای فرهنگ ایران.

 او افزود: استاد سمیعی چهره‌ای بسیار محترم، سودمند و خدمتگزار بود. جا دارد فقدان این مرد ارجمند را در درجه اول به خانواده محترم و دوستدارانش و به‌ویژه گروه ادبیات معاصر فرهنگستان و اهل ادب تسلیت عرض کنم.

 حدادعادل با اشاره سخنرانی‌اش در صدمین سالگرد تولد سمیعی گیلانی و مقاله مفصلی که درباره او در مجله «نامه» فرهنگستان با عنوان «صدسال دانایی» درج خواهد شد، گفت: استاد سمیعی گیلانی یک تاریخ بود؛ در آغاز یک قرن به دنیا آمد و در پایان قرن از دنیا رفت. او متولد ۱۲۹۹ و درگذشته ابتدای قرن ۱۵ بود و  تمام قرن ۱۴ را زیسته و دهه‌های مختلف قرن را تجربه کرده بود؛ دهه پرغوغای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ را، دهه پر از ناکامی و شکست ۱۳۳۰ را، دهه ۱۳۴۰ را که به‌نوعی دهه پیدایش راه و رسم‌های جدید در عالم نشر و ویراستاری و علوم انسانی در دانشگاه بود و دهه ۱۳۵۰ که به انقلاب منجر به شد. در همه این سال‌ها سمیعی گاه به عنوان بازیگر  و گاه به عنوان تماشاگری دقیق با جامعه خود همراه بود و تجربه می‌اندوخت و تجربه می‌آموخت. همه این‌ها در قلم و بیان و اندیشه او اثر گذاشته بود. او به همان نسبت که با جامعه خود آشنا بود با ادبیات فرانسه نیز آشنا بود. دنیا را می‌شناخت. ایران را می‌شناخت. اسلام را می‌شناخت و در خانواده‌ای اصیل رشد و نمو کرده بود و همین اصالت باعث شده بود دلی خدادوست و خداآگاه داشته باشد و در اخلاق او نیز این معنویت مشهود بود.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به عنوان نشست یعنی «ویراستار ادیب» گفت: امیدوارم هرسال  سالروز ولادت استاد سمیعی را با یک عنوان تازه‌ جشن بگیریم و از او یاد کنیم؛ اگر امسال «ویراستار ادیب» است،  سال آینده با عنوان «مترجم ادیب» دور هم جمع شویم، سال بعدش «نویسنده ادیب»، سال بعدش «متفکر ادیب»، سال بعدش «مدیر ادیب و زبان‌شناس».

 حداد عادل در پایان گفت: امیدوارم راه سمیعی را که راه خدمت به ایران و  نگهبانی از فرهنگ و زبان فارسی است ادامه بدهیم و پیروان خوبی برای رهروان دیروز باشیم.

موسی اسوار از علاقه سمیعی گیلانی به ویراستاری می‌گوید که این کار با خون او آمیخته شده بود و از آن لذت می‌برد، و حتی در این‌ کار ایثارگونه رفتار می‌کرد.

به گزارش ایسنا، مراسم نکوداشت احمد سمیعی گیلانی همزمان با زادروز این چهره فقید فرهنگی و نخستین تولدش بعد از درگذشتش و روز ویراستار  (چهارشنبه، یازدهم  بهمن‌ماه) در کتابخانه مرکزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با حضور حسن‌ انوری، محمدرضا نصیری، مسعود جعفری جزی،‌ آبتین گلکار، مهشید نونهالی، محمود عابدی و محمدرضا ترکی برگزار شد.

 

بعد از سخنان غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان، موسی اسوار، مترجم زبان عربی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی  با اشاره به اینکه چندسالی است سالروز تولد سمیعی گیلانی به‌عنوان روز ویراستار خوانده می‌شود، گفت: برجسته‌ترین خصلت استاد سمیعی، عشق به ویراستاری بود، ویراستاری در خون سمیعی بود و واقعا از آن لذت می‌برد. روند ویرایش، روند جانکاهی است و معمولا ویراستاران اظهار ملال می‌کنند و می‌گویند  می‌خواهیم آن را کنار بگذاریم اما وجود استاد سمیعی با ویرایش سرشته شده بود و برخی ملال از ویراستاری را تلنگر می‌زدند. خود ایشان تعریف می‌کرد که فروزانفر از سر لطف احوال دانشجویانش را می‌پرسید و تکیه کلامش «چه می‌کنید آقا؟» بود. از سمیعی می‌پرسد و او می‌گوید: «ویراستاری می‌کنم». پاسخی که‌ فروزانفر  به ایشان داده بود، ضدانگیزه بود. ولی استاد سمیعی ویراستاری را دوست داشت و از آن لذت می‌برد. گاه به او می‌گفتم شما از این کار خسته نمی‌شوید؟ می‌گفت: «من لذت می‌برم».

او افزود: اگر بخواهیم زمان حیات سمیعی، دقایق و ساعات و روزهایش را محاسبه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که اگر او به ترجمه می‌پرداخت، با پشتکاری که داشت به ۱۰۰ کتاب می‌توانست برسد اما ۷۰ درصد زمان و عمرش را وقف ویرایش کرد. او در تالیف مقاله و کتاب دستی داشت و ترجمه‌های نابی داشت. آن زمانی که برای ویرایش محدودیت داشت (در زندان بود) به ترجمه اهمیت داد و از سر ناچاری در مقطع کوتاهی که در زندان بود به ترجمه پرداخت و ترجمه درخشان او از «سالامبو» محصول ایام زندان بود. اگر او به کار ترجمه می‌پرداخت در صدر  و در کنار مترجمانی چون سعادت، نجفی، قاضی و  سیدحسینی  قرار می‌گرفت. او در تألیف مقالات دانشنامه‌ای درخشان عمل می‌کرد و این مقالات او متقن‌ و استوار هستند.

اسوار «ایثار در ویرایش» را دومین خصلت سمیعی گیلانی خواند و گفت: استاد سمیعی ایثارگونه رفتار می‌کرد. می‌گویند ویراستار نباید به بیش از ۳۰ درصد متن دست ببرد و اگر بیش از این بود مقاله یا ترجمه مردود می‌شود اما استاد گاهی کارهایی را با ویرایش احیا می‌کرد که مثال معروف آن کتاب «از صبا تا نیما» است؛ این کتاب مجموعه‌ای فیش بود که به یک کتاب ارزشمند تبدیل شد و مولف نیز به این موضوع اقرار داشت.  سال ۱۳۸۴ مقاله‌ای را برای داوری برای من ارسال کرد که موضوع مقاله خوب بود اما اجرای نویسنده قوی‌ نبود. از موضوع خوشم آمد و برحسب تعهدی که داشتم ملاحظات آن را نوشتم که چه کاستی‌هایی دارد اما قابل چاپ نیست. چند ماه بعد همان مقاله چاپ شد که کاملا متفاوت بود و همه ملاحظات اعمال شده بود. زمانی که به استاد سمیعی گفتم مولف آن‌ها را اصلاح کرد گفت نه خودم درست کردم. ایشان واقعا ایثار کرده بود و برخی از مولفان و نویسندگان نیز چه برخوردار شدند، به نام‌شان چیزهایی چاپ شد که کار سمیعی بود. سمیعی برای ویرایش واقعا ایثار می‌کرد.

این مترجم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مقاله «آداب ویراستاری» نوشته احمد سمیعی گیلانی که در سال ۱۳۶۰ منتشر شده است، گفت: استاد سمیعی بر این ‌آداب تأکید داشت که ویراستار با مؤلف یا صاحب اثر تعامل داشته باشد و نباید یک ویراستار اظهار فضل کند هرچقدر که باسواد باشد.  ۴۰ سال از نزدیک با سمیعی کار کردم، در تمام سال‌ها که ویراستاری می‌کرد یک بار ندیدم از صاحب اثری بدگویی کند و سر سوزنی جایگاه او را زیر سوال ببرد. او همیشه با حرمت از صاحبان آثار یاد می‌کرد و به همین علت مورد احترام همگان بود.

اسوار «کوشایی» را چهارمین ویژگی سمیعی گیلانی خواند و گفت: استاد سمیعی از ساعت ۶ و نیم صبح که به فرهنگستان می‌آمد تا آخر وقت کار می‌کرد و همیشه در زمان استراحت نیز بحث کتاب و نشر بود.

او در ادامه خاطراتی از کوشایی سمیعی گیلانی در سفرهای کاری و تفریحی گفت و اظهار کرد: در سفری به نمایشگاه کتاب بروکسل که با هم رفته ‌بودیم، ما کاری نداشتیم و دیدم چیزی از کیف درآورد و شروع به کار کرد. گفتم چه می‌کنید؟ گفت دارم کتاب‌ فلانی را ویرایش می‌کنم. گفتم در سفر هم دست برنمی‌دارید؟ گفت: «خب، بیکارم و نشسته‌ام.». وجود او با ویراستاری عجین شده بود و پیشتکار و علاقه زیادی در وجود او برای این کار بود.

این مترجم با بیان اینکه اخوانیاتی با سمیعی گیلانی داشت، اخوانیه‌ای را تعریف کرد. او به شوخی گفت: «امیدوارم این خاطره من تبعاتی برایم در فرهنگستان نداشته باشد؛ البته تکلیفی بر من نشود. آقای سمیعی روحیه تلمذ و دانشجویی داشت. آن زمان که در فرهنگستان نبودم، به من می‌گفت با دکتر نصیری صحبت می‌کنم در فرهنگستان جلساتی برای شعر عربی از دوران جاهلیت تا کنون بگذاری.» که می‌گفتم کار سختی است و نمی‌شود، من برای این‌ کار باید کلی مقاله بخوانم.

موسی اسوار خاطره طنزی را به نقل از خود سمیعی مربوط به روحیه دانشجو بودن احمید سمیعی گیلانی تعریف کرد: همسر سمیعی گیلانی تعبیرات گیلکی نابی در ذهن داشت. برخلاف سمیعی گیلانی که درون‌گرا و ساکت بود (دانشجوی فروزانفر بود و در کلاس‌هایش ساکت بود اما خوب یاد می‌گرفت. بعد از امتحان، بالاترین نمره را او آورده بود. وقتی دانشجویان نتیجه امتحان را سراغ گرفته بودند، گفته بود بد نبود اما از همه بهتر آن جوان سکّیت و صموت بود. این دو واژه فعل تفضیلی هستند)، همسرش برون‌گرا بود و حرفش را می‌زد. یک‌بار دعوایی با هم داشتند که همسرش متلکی را به گیلکی می‌پراند که سمیعی برای اولین بار عبارت را شنیده بود و گویا تشبیه زیبایی هم داشته است. در میانه بحث‌ و دعوا سمیعی فیش کاغذی‌ را برداشته و به همسرش گفته بود آنچه را گفتی دوباره بگو، او می‌گوید چه گفتم، می‌گوید همین را ‌که گفتی بگو. همسرش می‌گوید من دارم فحش می‌دهم، تو فیش می‌نویسی؟! استاد سمیعی روحیه علمی داشت.

 

جعفرشجاع کیهانی، استان زبان فارسی و عضو فرهنگستان نیز در سخنانی مکتوب به آشنایی‌اش با سیعی گیلانی اشاره کرد و به جریان فکری سمیعی گیلانی پرداخت و گفت: در درس سبک‌شناسی و تاریخ ادبیات دغدغه سمیعی گیلانی «تأکید و تأمل بر جریان‌شناسی، پیدایی سبک‌ها و اندیشه‌ها بود نه صرف وقایع‌نگاری و تذکره‌نویسی». او این‌ها را گذری برای رسیدن به آن‌ها می‌دانست.

او در ادامه به زندگینامه سمیعی گیلانی پرداخت؛ سفر خانواده پیش از تولد سمیعی گیلانی به تهران، دوران کودکی‌اش، گرایش به فعالیت حزبی‌اش که کیهانی می‌گوید سمیعی گیلانی بیشتر مایه‌های فکری و رشد عقلانی‌اش را مدیون آن دوران می‌دانسته، دوران همکاری‌اش با انتشارات فرانکلین، دوران میان‌سالی و دوران کهولتش.

کیهانی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: استاد سمیعی انسان و دانشمند عجیبی بود با آنکه در دو سه‌ ماه آخر زندگی‌اش و در آستانه ۱۰۳ سالگی ضعف و ناتوانی او را در برگرفته بود، ناله و شکایتی نمی‌کرد و همچنان می‌خواند و می‌خواست مطالبش را تقریر کنیم.

او ادامه داد: اندیشه و آثار او چون مرواریدی در صدف بود که ماندگار خواهد ماند. سمیعی گیلانی به‌راستی سرو بلند ادبیات فارسی بود.

 

هومن عباس‌پور، عضو هیئت مدیره انجمن صنفی ویراستاران  نیز در سخنانی گفت: وجه بارز  سنت سمیعی مردم‌داری و سعه صدر و احترامش به کسانی بود که آثارشان را ویرایش کرده بود. از او آموختیم که صاحب اثر را، به هر میزان سواد و در هر مرتبه اجتماعی، باید قانع  کرد، نه اینکه به اتکای رتبه دانشگاهی یا حتی منزلت علمی او را مرعوب کرد. او برخلاف عادت رایج، همواره ویراستار را مدیون صاحب اثر می‌دانست و می‌گفت، صاحب اثر است که منتی بر ویراستار دارد، نه برعکس.

او وجه دیگر سنت سمیعی را شاگردپروی او خواند و  افزود: استاد برای دانشجویان برتر خود امتیاز ویژه‌ای قائل بود و آنان را، برای کار و پیشرفت به نهادها و ناشران معرفی می‌کرد.

عباس‌پور وجه دیگر سنت سمیعی را بازنگری و انتقاد از خویشن خواند و گفت: او مثل بسیاری از هم‌سالان خود، در جوانی به حزبی با ظاهری مدرن ولی با ایدئولوژی بسته گرویده بود ولی شجاعت آن را داشت که نزدیک‌ترین شاگرد محمدباقر هوشیار باشد و بعد از کلاس استاد محبوبش را تا در منزل  همراهی می‌کرده است. سمیعی جوان شجاعت آن را داشت که بگوید در زندان، وقتی مناجات پرسوز و گداز نواب صفوی را از سلول بغلی می‌شنیده متأثر می‌شده است، اما آنچه سمیعی آن روزگار را به کنار گذاشتن معتقدات حزبی رهنمون شد همانا عشق به آموختن و زندگی دانشورانه بود.

او وجه دیگر سنت سمیعی را که برای انتقال به نسل‌های بعد الزامی دانست، انتشار آثار منتشرنشده او دانست و برای تدوین آن‌ها از طرف انجمن ویراستاران اعلام آمادگی کرد.

منبع: ایسنا

نود و سومین نشست ماهانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با حضور استادان پیوسته و وابسته، اعضای هیئت عملی، پژوهشگران و جمعی از علاقه‌مندان با سخنرانی جویا جهانبخش، عضو وابستۀ فرهنگستان، با موضوع «سعدی در عالم سیاست‌نامه‌نویسی» برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این نشست، جویا جهانبخش، عضو وابستۀ فرهنگستان، با اشاره به موضوع سخنرانی خود و پیشینۀ پژوهش دربارۀ میراث سیاسی سخنان سعدی گفت: این تأملات تازگی ندارد و سعدی در کنار آن مقام بلندی که در ادبیات و فرهنگ ما دارد یا آموزگار اخلاق و یا هنرمندی عاشق‌پیشه و متغزّل شناخته می‌شود از باب اندیشۀ سیاسی نیز شناخته شده و کسانی به این مقوله توجه کرده‌اند که او اهتمام ویژه‌ای به سیاسیّات دارد.

مؤلف گلستان بی‌خزان سعدی با اشاره به اینکه کلیات سعدی نه‌تنها آیینۀ فشردۀ روزگار اوست بلکه آزمون‌هایی است که مردم اقالیم ایرانی تا روزگار سعدی سپری کرده بودند افزود: بخشی از این تجارب به سیاسیّات مربوط است که در این زمینه به دو شیوه می‌توان سخن گفت: یکی که متأسفانه در مملکت ما شایع است این‌که مثلاً سعدی چند بار گفته ظلم بد است، عدل خوب است یا بی‌اعتنایی به زیردستان را مذمت کرده و… اما شیوۀ دیگر که درخور مجلسی چون فرهنگستان است اینکه ببینم دل‌مشغولی‌های سیاسی او چه بوده است و ثانیاً چه ایستارهای سیاسی و مواقف سیاسی‌ای داشته و در باب مناسبات قدرت چه در ذهن داشته و ثالثاً چه نگرش‌هایی از سعدی امروز زنده است. البته اگر در عالم سیاست برای سعدی گوشی برای شنیدن وجود داشته باشد که:

نصیحت کسی سودمند آیدش

که گفتار سعدی پسند آیدش

اگر در سرای سعادت کس است

ز گفتار سعدیش حرفی بس است

عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تأکید بر این نکته که امروز هم می‌توان به سخنان سیاسی سعدی گوش فراداد، افزود: گمان می‌کنم در میان نویسندگان طراز اول ادب فارسی با وجود مردی چون فردوسی که شاهنامۀ او کتابی کاملاً سیاسی است، گویا سعدی سیاست‌اندیش‌ترین ادیب ماست و این را به‌خوبی در آثار سعدی می‌توان دید. اصلاً باب اول بوستان و گلستان باب‌هایی سیاسی است و سیاسیّات او در باب‌های دیگر هم پراکنده است. بخش بزرگی از قصاید سعدی و اندرزهای او از سیاسیّات است و حتی در تضاعیف تغزّلهای او هم می‌توان فکر سیاسی یافت. کسی‌که می‌گوید:

در پارس که تا بودست از ولوله آسوده‌ست

بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

قطعاً به مسئلۀ امنیت پارس در عصر اتابکان و ولوله‌هایی که در دیگر بلاد ایران آن زمان بوده، نظر داشته است.

نویسندۀ «راهنمای تصحیح متون» با اشاره به پراکندگی دیدگاه‌های سیاسی سعدی در آثار منظوم و منثور او گفت: سعدی حتی در تغزّلات خود هم به عالم سیاست گام گذاشته و چشم به مناسبات قدرت دوخته است. او جز گلستان و بوستان و غزلیات و برخی قصایدش که معروف‌تر است در بخش‌هایی دیگر از آثارش هم به تفصیل موادی را که بوی سیاست می‌دهد به کار برده‌ است. بخش‌هایی که به تعبیر استاد بهاءالدین خرمشاهی جزو بخش‌های کم‌خواندۀ سعدی است. در زوایای کلیات سعدی سخنان بسیاری در مورد سیاست می‌توان یافت ازجمله در رسالهٔ نصیحت‌الملوک که همان‌طور که از نامش پیداست کلا در مورد سیاست است. رسالهٔ کوتاه دیگری با سرنویس در تربیت یکی از ملوک گوید هم عصارهٔ همان نصیحت‌الملوک است. اگر بخواهیم سیاسیّات سعدی را استخراج کنیم دفتر کلانی خواهد شد. البته رسالهٔ نصحیت‌الملوک اگر مهمترین اثر سیاسی او به نظر برسد اما بنده گمان می‌کنم مهمترین اثر سیاسی او همان بوستان است. هم از حیث کیفیت اندیشه سیاسی هم از حیث کمیت فقره‌هایی که به سیاست توجه داشته، خودش سیاست‌نامه بلکه نصیحت‌الملوک است. البته این ادعا ممکن است کمی غیر متعارف باشد و بنده باید کمی توضیح دهم. بوستان در معتبرترین ویراست‌های رایجش حدود ۴۰۱۱ بیت دارد و فارغ از ۳۲۶ بیت دیباجه و خاتمه که از قضا سخنان مهم سیاسی در آن‌ها هم موجود است در ابواب ۹ گانه‌اش، درازترین باب آن در عدل تدبیر و رای است که کاملاً سیاسی و ۹۰۷ بیت دارد و این قابل‌توجه است. یعنی سعدی کتاب بوستانش را به سیاسیّات مُصَدّر ساخته چنان‌که نخستین باب آن‌ را در سیاست پرداخته و کمیت قابل‌توجهی را به سیاست اختصاص داده است.

نویسندۀ «مأثورات در ترازو» با تأکید بر اینکه عمده‌ترین موضوع بوستان سعدی سیاست است، گفت: مخاطب عمدۀ بوستان نیز نیز رجل سیاسی و حکمران است. یعنی مخاطب اصلی بوستان فرمانروا مخصوصاً فرمانروای پارس است. او جایی در بوستان که رموز ملک‌داری را تعلیم می‌کند می‌گوید:

غریبی که پر فتنه باشد سرش

میازار و بیرون کن از کشورش

تو گر خشم بر وی نگیری رواست

که خود خوی بد دشمنش در قفاست

وگر پارسی باشدش زادبوم

به صنعاش مفرست و سقلاب و روم

هم آنجا امانش مده تا به چاشت

نشاید بلا بر دگر کس گماشت

که گویند برگشته باد آن زمین

کز او مردم آیند بیرون چنین

خلاصه اینکه بوستان کتابی اخلاقی تربیتی است به معنای عام. چنان‌که مشهورست و البته به گمان بنده از جنس سیاست‌نامه و در واقع نصیحت‌الملوک، که آداب ملک‌داری و حکمرانی را به‌طور خاص و دیگر مهارت‌های زندگی و فضائل اخلاقی را به‌طور عام تعلیم می‌کند مانند نصیحت‌الملوک‌ها. لذا موجّه است همین بوستان که یک نصیحت‌الملوک است بابی در تواضع هم داشته باشد که به خودی خود سیاسی نیست به‌ویژه که تجربه نشان می‌دهد که سیاستمداران بهرهٔ کافی از آن ندارند. اما به هرحال در مقام نصیحت‌الملوک‌نویسی، نصیحت‌الملوک‌نویسان جدا از اینکه آداب کشورداری را به کسی در می‌آموختند، سایر ویژگی‌هایی که برای آن کشوردار لازم می‌دانستند ذکر می‌کردند و این با اصول نصیحت‌الملوک‌نویسی چه در فرهنگ شرقی و حتی فرهنگ غربی می‌خواند. از این‌جاست که گمان می‌کنم پذیرفتنی باشد که بوستان را نصیحت‌الملوکی بدانیم که مخاطبش اولاً امیر و امیرزاده سلغری اتابک پارس‌اند و ثانیاً عموم خوانندگان. باز تأکید می‌کنم نمی‌گویم بوستان کتابی سرتا پا سیاسی است بلکه می‌گویم بوستان کتابی تربیتی است در باب سیاست و تربیت رجل سیاسی.

عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه رسالهٔ نصیحت‌الملوک به نوعی بازنوشت منثور بخشی از سیاسیّات بوستان است گفت: وقتی از سیاست‌اندیشی و سیاست‌نامه‌نویسی سعدی سخن می‌گوییم نمی‌توانیم در مورد مدایح او سخن نگوییم. بخش ارزشمندی از اندیشهٔ سیاسی سعدی در مدایحش جای گرفته‌است. در این مقوله دوست دارم بیشتر صحبت کنم اما چون حق سعدی در این‌باره توسط دیگران ادا شده ‌است  به ناچار سخن را کوتاه می‌کنم و فقط همین‌قدر می‌گویم که سعدی اگر توانست حق را گستاخانه بگوید به گمان من با همان خصلت خانقاهی و اندرزگویی و در واقع با بند نهادن بر کیسه‌اش مرتبط بود. حیفم می‌آید این ابیات را نخوانم که جای خواندنش در فرهنگستان است:

دلیر آمدی سعدیا در سخن

چو تیغت به دست است فتحی بکن

بگو آنچه دانی که حق گفته به

نه رشوتستانی و نه عشوهده

طمع بند و دفتر ز حکمت بشوی

طمع بگسل و هرچه خواهی بگوی

جویا جهانبخش سیاسیّات سعدی را به دو دسته تقسیم کرد و افزود: یک دسته از سیاسیّات سعدی اندرزهایی است مثلاً در باب اینکه پادشاه باید عادل و منصف و خداترس و… باشد که این‌ها را در هر زمان و اقلیمی می‌توان گفت. اما برخی از اندرزهای او کاملاً بازتاب تجربۀ زیستی اوست در عصر اتابکی که با خصم زبردست و متجاوزی  مواجه بوده است که جز با کوتاه آمدن در برابرش نمی‌توان به گونه‌ای دیگر تعامل کرد و در عین حال امنیت و رفاه مردم را هم حفظ کرد.

نویسندۀ «سه گفتار در غلوپژوهی» با اشاره به توفیق سعدی در جمع کردن بین واقع‌بینی و آرمان‌گرایی در عالم سیاست‌نامه‌نویسی و پرهیز او از تحمیل اخلاق زاهدانهٔ فردی به عرصهٔ اجتماعی و توازن لاهوت‌اندیشی و سیاست‌اندیشی در دیدگاه‌های او گفت: ثمرهٔ آن واقع‌بینی و عمل‌گرایی که در سعدی هست و در بسیاری از سیاست‌اندیشان دیگر ما نیست یک جلوۀ دیگری به سعدی داده که آن جلوه در بسیاری از آثار مربوط به تفکر سیاسی قرون پیش ما وجود ندارد و از این حیث سعدی هنوز زنده است. من به یک نکته بسنده کنم که آن لبّ اندیشۀ سیاسی سعدی است و آن بحث رمز مشروعیت حکمران است.

گفتنی است در آغاز این نشست غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با خیرمقدم به استادان و میهمانان نود و سومین سخنرانی ماهانۀ فرهنگستان برخی ویژگی‌های علمی و مطالعات و آثار و احوال جویا جهانبخش را برشمردند. همچنین محمد دبیرمقدم معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در پایان این نشست با تقدیر از جویا جهانبخش و به توصیف دقیقی که این عضو وابستۀ فرهنگستان در سخنان خود از سعدی و دیدگاه‌های سیاسی او به دست داد، اشاره کرد و گفت: خوشحالیم که امروز روز بزرگ دیگری در فرهنگستان رقم خورد و استاد جهانبخش با سخنرانی ارزشمند خود چهره‌ای دقیق‌تر از سعدی را برای ما ترسیم کردند و به حضار محترم شناساندند.

جلد دوم دانشنامه مطبوعات ایران منتشر شد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلد دوم دانشنامه مطبوعات ایران که ۳۵۱ مدخل تألیفی است که افزون بر نویسندگان جوان و پرکار، نام‌های آشنایی از نویسندگان با تجربه و با سابقه دانشنامه‌نگاری مانند: عبدالحسین آذرنگ، حسن میرعابدینی، رحیم رئیس‌نیا، رضا نوزاد، حسین مسرت، مهران آشوری، میلاد عظیمی، محسن ذکا اسدی، مسعود راستی‌پور، سیروس سوند رومی، لئا دانیالی، آرا آوانسیان، رقیه فراهانی، حمید نجار، محمدحسین خسرو پناه و… و نیز زنده‌یادان اکبر نحوی و ابوالفضل خطیبی نیز در تدوین آن به چشم می‌خورد.

 

کار تألیف و تدوین دانشنامۀ مطبوعات ایران از سال ۱۳۹۰ به سرپرستی دکتر محمدجعفر محمدزاده آغاز شده است که جلد یکم آن شامل مدخل‌های (آ و الف) در سال ۱۳۹۳ شامل ۲۰۸ مقاله منتشر شده است. پس از وقفه‌ای نه‌ساله اینک جلد دوم از سوی انتشارات دانشنامه مطبوعات به زیور چاپ آراسته شده و بزودی روانه بازار می‌شود.

 

در کار تألیف دانشنامه مطبوعات ایران بیش از یکصد و پنجاه نفر از دانشنامه‌نگاران باسابقه و نام‌آشنا و گروهی از جوانان علاقه‌مند همکاری کرده‌اند. سرویراستار جلد دوم دکتر محمدجعفر محمدزاده است و ویراستاران علمی دوم جلد خانم دکتر راضیه آبادیان و دکتر محمدمهدی مقیمی‌زاده است.

 

گفتنی است در جلد یکم دانشنامه زنده یاد دکتر ابوالفضل خطیبی به همراه ردکتر راضیه آبادان ویراستاران علمی دانشنامه بودند. تدوین و نگارش دانشنامه مطبوعات ایران به شیوه‌ای روشمند، علمی و در تراز دانشنامه‌های بزرگ ایران و نیز ویژگی‌های اختصاصی برپایه نام مطبوعات ایران تدوین و نگارش شده است که از آغاز انتشار نخستین روزنامه، کاغذ اخبار میرزا صالح شیرازی، تا عصر حاضر به ترتیب الفبایی است که در جلد یکم مداخل (آ – الف) و در جلد دوم (ب – پ) را دربر دارد.

 

نخستین مقاله از جلد دوم باباآدم و و واپسین آن پیوندما است. برپایه اطلاع‌رسانی «موسسه دانشنامه مطبوعات ایران» برنامه رونمایی، نقد و بررسی اثر و نیز نحوه سفارش و خرید و مراکز توزیع دانشنامه مطبوعات ایران به‌زودی اطلاع‌رسانی خواهد شد.


 
«همایش ملّی اعتلای گرایش ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها: راهکار و موانع» به همت گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و همکاری اندیشکدۀ ادبیات پایداری حوزۀ هنری در روزهای ۲۸ و ۲۹ آذرماه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ محمدرضا ترکی، دبیر همایش ملّی اعتلای گرایش ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها گفت: با توجه به این که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی  نهاد سیاست‌گذار در حوزۀ ادبیات فارسی است، وظیفۀ خود دانستیم تا بنا به ضرورتی که در حوزۀ ادبیات پایداری احساس می‌کردیم، رویدادی ملّی را در این حوزه برنامه‌ریزی و برگزار کنیم تا ضمن بررسی موانع، بتوانیم راهکارهای سودمندی برای بهبود وضیعت گرایش ادبیات پایداری در کشور ارائه کنیم.
او افزود: با توجه به اینکه نزدیک به یک دهه از تأسیس رشتۀ ادبیات پایداری در مقطع کارشناسی ارشد می‌گذرد، در نخستین گام این رویداد را به طور تخصصی به ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها اختصاص دادیم.
این عضو پیوستۀ فرهنگستان ادامه داد: با این که در دانشگاه‌های متعددی در ایران رشتۀ ادبیات پایداری تدریس می‌شود؛ امّا، همچنان از نظر تأمین منابع درسی و استاد متخصص در این حوزه کاستی‌هایی وجود دارد و برای آیندۀ شغلی دانش‌آموختگان‌ این رشته برنامه‌ریزی نشده است. با برگزاری همایش ملّی اعتلای ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها قصد داریم، زمینه‌ای را برای هم‌افزایی امکانات واحدهای دانشگاهی و بررسی مشکلاتی که با آن روبه‌رو هستند فراهم کنیم. در این رویداد از ابتدای امر اندیشکدۀ ادبیات پایداری حوزۀ هنری با ما همکاری و همراهی شایسته‌ای کردند.
مدیر گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: مراسم گشایش همایش روز ۲۸ آذرماه با سخنرانی دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در تالار دکتر شهیدی آغاز به کار خواهد کرد. در طول برگزاری همایش؛ پنج کارگروه «تحلیل و ارزیابی پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دکتری ادبیات پایداری»؛ «بررسی برنامۀ درسی و سرفصل‌های موجود در گرایش ادبیات پایداری»؛ «بررسی وضعیت موجود منابع درسی»؛«کارگروه دانشجویان نخبۀ این گرایش» و «بررسی نشریات حوزه ادبیات پایداری» با حضور صاحب‌نظران تشکیل می‌شود.
او افزود: این رویداد با حضور بیش از ۷۰ تن از استادان دانشگاه‌ها برگزار خواهد شد و در مراسم پایانی که در تالار استاد داوری اردکانی واقع در فرهنگستان علوم برگزار خواهد شد. از دو کتاب  مرتبط با ادبیات پایداری رونمایی خواهد شد. این دو کتاب در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است.
ترکی ادامه داد: دبیرخانۀ دائمی این رویداد راه‌اندازی خواهد شد و قصد داریم هر سال این همایش را به صورت تخصصی و موضوعی برگزار کنیم. همچنین برای تداوم فعالیت‌های این همایش امیدواریم بتوانیم «انجمن علمی ادبیات پایداری» را در فرهنگستان زبان و ادب فارسی راه‌اندازی کنیم. قصد داریم بخش عمدۀ فعالیت‌های این انجمن را به صورت برخط برگزار کنیم.
«همایش ملّی اعتلای گرایش ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها راهکار و موانع» به همت گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همکاری اندیشکدۀ ادبیات پایداری حوزۀ هنری در روزهای ۲۸ و ۲۹ آذرماه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار می‌شود.

شب گرامیداشت قطران تبریزی در بنیاد ایرانشناسی – شعبۀ آذربایجان شرقی و با حضور علاقه‌مندان و فعالان فرهنگی آذربایجان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود عابدی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مصحح دیوان قطران تبریزی، در این نشست گفت: قطران تبریزی یکی از شاعران معروف سدۀ پنجم و بزرگترین شاعر آذربایجان پیش از نظامی و خاقانی است و دیوان او از مهم‌ترین منابع تاریخی و حتی گاه تنها منبع دوره‌ای از تاریخ آذربایجان است.

 او افزود: شعر قطران دنبالۀ شعر عصر‌ غزنوی است و از شعر فرخی، عنصری و ناصرخسرو تأثیر پذیرفته است؛ اما، در روزگار خود به شهرت رسیده است.

به گفتۀ این عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شعر قطران سند حضور شاهنامه در آذربایجان و اران سدۀ پنجم است و مضامین و تعابیری از سخن فردوسی و اشارات گوناگونی به قهرمانان شاهنامه در آن آمده ‌است که آشنایی و الفت او را با سخن حکیم طوس تأیید می‌کند.

 عابدی ادامه داد: در واقع دیوان قطران سندی معتبر برای پیشینۀ حضور زبان و ادب فارسی در آذربایجان است و باتوجه ‌به آن، بیش از پیش باید پذیرفت که زبان فارسی، هم‌چنان که در دیگر مناطق ایران زمین، با وجود تنوّع فراوان زبان‌ها و گویش‌های محلی، زبان مشترک مردم به‌شمار می‌آمده، در آذربایجان و اران نیز زبان مشترک اهل علم و ادب بوده‌ است.

محمود عابدی درادامه افزود: قطران پیش از دوران حمله مغول زندگی ‌می‌کرده و حملۀ مغول را درک نکرده است و در دیوانش، برخی واژه‌ها متعلق به عصر زیست شاعر و برخی ویژۀ خود شاعر است. هدف از تصحیح این دیوان، کشف همین لغاتی است که در دوره‌ای خاص در زبان فارسی به کار رفته و فارسی‌شناسان در صدد کشف آن‌ها هستند.

محمد طاهری خسروشاهی، رئیس بنیاد ایرانشناسی، شعبۀ آذربایجان شرقی دربارۀ ضرورت تصحیح دیوان قطران تبریزی گفت: محمد نخجوانی هفتاد سال دیوان قطران را تصیحح و در تبریز منتشر کرد، با گذشت زمان ضرورت تصحیح مجدد دیوان قطران احساس می‌شد و «محمود عابدی» با همکاری «مسعود جعفری جزی»، «تهمینه عطائی» و «شهره معرفت» در فرهنگستان زبان و ادب فارسی اقدام به تصیحح دیوان قطر‌ان کردند.

او زبان دشوار قطران را یکی از عللی عنوان کرد که موجب می‌شود هرکسی جسارت تصیحح دیوان قطران را پیدا نکند.

به گفتۀ او با این که قطران در سدۀ پنجم زندگی ‌می‌کرده؛ اما، همۀ نسخ خطی دیوان او متعلق به سال‌های ۱۰۰۵ به بعد است.

 او ذکر نسخه‌بدل‌های ابیات را  یکی از مزیت‌های این تصیحح عنوان کرد و گفت: این کار به‌ویژه برای دانشجویان بسیار کارآمد خواهد بود. همچنین در مقابل برخی ابیات، علامت سؤالی گذاشته شده که نشان می‌دهد معنا را فدای لفظ نکرده‌اند و این خیلی مهم است. او افزود: مقدمۀ کتاب هم در حد یک رسالۀ مستقل است و در توضیحات پایان کتاب هم به مطالب بسیار ارزنده‌ای اشاره شده است و ارزش این دیوان را دوچندان می‌کند.

اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب گفت: مؤسسۀ میراث مکتوب امسال ۳۰ ساله می‌شود و تا به امروز ۴۶۰ کتاب را تصحیح و به چاپ رسانده است. ما در این مسیر مشکلات تصحیح را به خوبی لمس کرده‌ایم. در آثاری که تا به امروز منتشر کرده‌ایم، حدود سه هزار لغت وجود دارد که در فرهنگ لغت نیستند. دیوان قطران تبریزی هم چنین ویژگی دارد و در این اثر واژگان مخصوص منطقۀ آذربایجان به وفور یافت ‌می‌شود.

 او کار محمود عابدی در تصیحح دیوان قطران را بسیار ارزشمند عنوان کرد و گفت:  در هر صفحۀ این تصیحح گاهی حدود چهل پاورقی آورده شده ‌است و به نظرم مطالعۀ این تصیحح یک کلاس درس حرفه‌ای برای همۀ پژوهشگران و علاقه‌مندان به دانش تصحیح است.

باقر صدری‌نیا، استاد دانشگاه تبریز در ادامه گفت: اگر رودکی را پدر شعر فارسی بنامیم، قطران‌ تبریزی هم پیشاهنگ شعر فارسی آذربایجان است. او راهگشا و نماد وحدت فرهنگی ایران بوده است. قطران تبریزی در عصری که در آن زندگی می‌کرده، بسیار مشهور بوده و شعر او از جنبه‌های مختلف قابل تأمل است.

 

متن وصیت‌نامه محمدعلی اسلامی نُدوشن بدین شرح است:

«خواست من است که چون روز محتوم فرار رسد جنازه را از دانشگاه تهران گذرانده به نیشابور انتقال دهند و از آنجا ببرند و در دامنه کوه بینالود به خاک بسپارند. خراسان پرتاریخ‌ترین ایالت ایران است و نیشابور فراکشیده‌ترین شهر ایران. اگر فوت من در خارج از ایران صورت گرفت جنازه به ایران انتقال داده شود.

آنچه از من برجای مانده کتاب‌هاست؛ امتیاز چاپ و تجدید چاپ آن را به نهاد آرامگاه فردوسی واگذار می‌کنم. عواید حاصل از آن‌ها به عنوان حق‌التالیف، صرف گل‌کاری و زیباسازی محوطه آرامگاه و جاده مشهد به توس خواهد شد. امیدوارم که این خواست‌ها به خوبی اجرا شود.

از خانواده، همسر، دوستان و خوانندگانم خداحافظی می‌کنم. بر روی گور من علاوه بر اسم، تاریخ تولد، و مرگ، این بیت حافظ نوشته خواهد شد: اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن/ شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند»

مهر ۱۳۹۳

 
به‌منظور آشنایی بیشتر جامعۀ دانشگاهی با اهداف و وظایف فرهنگستان، بهره‌مندی از دانش استادان دانشگاه‌ها و ارتقای علمی و‌ ادبی دانشجویان و برقراری ارتباط میان اعضای هیئت‌علمی و دانشجویان با گروه‌های پژوهشی مختلف فرهنگستان، دفتر دایمی ارتباط با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوازده دانشگاه کشور راه‌اندازی شد.

به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به‌منظور بهره‌مندی از دانش استادان دانشگاه‌ها و ارتقای علمی و‌ ادبی دانشجویان به‌ویژه دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی که سهم بسزایی در ارتقای زبان و ادب فارسی در جامعه دارند، طرح راه‌اندازی دفتر ارتباط با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دانشگاه‌ها در دست پیگیری است.

بر پایۀ این گزارش، تاکنون با معرفی نمایندگانی از بخش‌های زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های شهید بهشتی، تربیت مدرس، شیراز، امام خمینی قزوین، اصفهان، بیرجند، بجنورد، فردوسی مشهد، گیلان، زابل و شهید باهنر کرمان دفتر ارتباط با فرهنگستان در این دانشگاه‌ها راه‌اندازی شده است و به‌زودی با معرفی نمایندگان سایر دانشگاه‌های جامع کشور در این دانشگاه‌ها نیز آغاز به کار خواهد کرد.

این دفتر می‌تواند نقش بسزایی در معرفی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عموم دانشگاهیان و دانشجویان، به‌ویژه دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، زبان‌شناسی، ایران‌شناسی، فرهنگ و زبان‌های باستانی و  دیگر رشته‌های مرتبط داشته باشد و جامعۀ علمی ودانشگاهی کشور را با  وظایف و دستاوردهای فرهنگستان آشنا کند.

اطلاع‌رسانی از رویدادهای دانشگاهی مرتبط با زبان و ادبیات فارسی به‌ویژه رویدادهای مرتبط با فرهنگستان همچون برگزاری همایش‌ها و هم‌اندیشی‌ها، تلاش برای همکاری مشترک علمی فرهنگستان و دانشگاه‌ها ازجمله گردآوری زبان‌ها و گویش‌ها، پاسخ به پرسش‌هایی که در حیطۀ وظایف فرهنگستان قرار دارد، همکاری در ترویج معادل‌های فارسی مصوّب فرهنگستان در برابر اصطلاحات و لغات بیگانه در میان جامعۀ دانشگاهی و نمایش نمونه‌ای از آثار چاپی مکتوب فرهنگستان برخی از هدف‌های راه‌اندازی دفتر ارتباط با فرهنگستان در دانشگاه‌ها است.

گفتنی است روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به منظور آشنایی و ارتباط جامعۀ دانشگاهی، به‌ویژه دانشجویان آمادگی دارد با هماهنگی قبلی زمینۀ بازدید از فرهنگستان، آشنایی با بخش‌های علمی آن و دیدار با استادان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی را فراهم کند.

عکس خبر، مربوط به افتتاح دفتر ارتباط با فرهنگستان در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین است.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خرم‌آباد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، پنجمین برنامه عصر کتاب خود را به تجلیل از سیدیدالله ستوده پیشکسوت حوزه نشر لرستان اختصاص داد.

این برنامه به مناسبت سالروز تولد ۷۷ سالگی «سیدیدالله ستوده» مدیر مسئول انتشارات شاپورخواست خرم‌آباد همزمان با آخرین روز از سی‌ویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با حضور جمعی از فعالان حوزه فرهنگ لرستان و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن آثار و مفاخر این استان روز سه‌شنبه در سالن شهید حیدریان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

شماری از جامعه اهل قلم و افرادی که در پیدایش کتاب نقش داشته با نگاه‌های مختلف براین باورند که استاد سید یدالله ستوده کتابنده و سندپژوهی شایسته در کشور به‌شمار می‌آید که یک تنه با همه وجود از نظر مادی و معنوی در تربیت نسلی کتاب‌آفرین، بدون کوچکترین چشم‌داشتی از داشته‌های خود دریغ نکرده است.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

سیدیدالله ستوده حق بزرگی بر گردن نشر استان و کشور دارد

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان در این مراسم ضمن گرامی‌داشت هفته کتاب و کتابخوانی با اشاره به بازدید روز نخست هفته کتاب خود از محل انتشارات شاپورخواست گفت: در این بازدید متوجه شدیم که سالروز تولد آقای ستوده، پیشکسوت حوزه نشر، سی‌ام آبان است و تصمیم بر این شد که در این تاریخ مراسمی را به منظور تجلیل از بزرگ‌مردی که حق بزرگی بر گردن نشر استان و کشور دارد برگزار کنیم.

اعظم روانشاد با اشاره به اینکه «سیدیدالله ستوده» شاگردان زیادی را پرورش داده و سال‌های بسیاری است که با خدماتشان آشنا هستیم افزود: مدیر انتشارات شاپورخواست با تعصب و دغدغه سال‌های عمرشان را در حوزه خدمت به چاپ و نشر لرستان گذرانده و بر ما خادمان فرهنگ واجب است که از خدماتشان تجلیل کنیم.

کتاب یکی از مهم‌ترین شاخص‌های حوزه فرهنگ است

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های حوزه فرهنگ را کتاب و کتابخوانی عنوان کرد و افزود: ناشران لرستان برای اینکه یک کتاب تولید شود و به دست جامعه مخاطب برسد زحمات زیادی را متقبل می‌شوند و علی‌رغم وجود مشکلات حمایتی اعتباری و حتی معنوی، با علاقه‌ای که دارند در گسترش و حفظ فرهنگ جامعه تلاش می‌کنند و خدمات گسترده‌ای را ارائه می‌دهند.

وی با اشاره به فعالیت‌های خوب ناشران لرستانی در سطح استان و کشور گفت: آثار ناشران لرستانی آثاری قابل ستایش است و برای همه ما ارزشمند هستند.

رویکرد اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تجلیل از مفاخر استان است

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان رویکرد این اداره کل را تجلیل از مفاخر استان عنوان کرد و افزود: این تجلیل و تکریم به منظور ارج نهادن به وجود سرمایه‌های ارزشمندی همچون استاد ستوده برگزار شده است که تداوم برگزاری چنین برنامه‌هایی، در دستور کار قرار دارد.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

تجلیل از مفاخر و پیشکسوتان احترام به خودمان است

سیدسجاد راستخانه مدیرکل کتابخانه‌های عمومی لرستان نیز در این مراسم با بیان اینکه علم، دانش و آگاهی امروزه مهمترین گنجی است که به آن نیاز داریم، افزود: تقدیر و تشکر از پیشکسوتانی که سال‌های عمرشان را در این عرصه گذاشتند و زحمات و تلاش‌های بسیاری را متقبل شدند و برای استان ما افتخار هستند، احترام به خودمان، آیندگان و کسانی است که به تازگی کار را شروع کردند و تکرار این اتفاق‌ها رسم خوبی است که در استان باید رقم بخورد.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

استاد ستوده مایه خیر و برکت برای نشر لرستان است

در بخش دیگری از این مراسم عطا حسن‌پور، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لرستان ضمن تبریک زادروز استاد یدالله ستوده و تشکر از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان گفت: حضور استاد ستوده مایه خیر و برکت برای نشر است که پرچم نشر را همواره بالا نگه دارد و امیدواریم با حمایت‌های مادی و معنوی که از ناشران صورت می‌گیرد چشمه نشر در این استان هیچ وقت خشکیده نشود.

ستوده همه عمر خود را معلم بوده است

نادر آزادبخت از نویسندگان و پژوهشگران لرستان با اشاره به اینکه «ستوده» همیشه عمر خود را معلم بوده است افزود: کار ستوده فقط نشر نیست، بلکه در یک موسسه فرهنگی اجتماعی، فضایی برای استان ایجاد کرده است که پژوهشگران، نویسندگان و افراد مختلف از امکاناتی که در اختیار دارد استفاده می‌کنند.

قدرشناسی از مسائلی است که ما را اهل فرهنگ می‌کند

آزادبخت با بیان اینکه قدرشناسی یکی از مسائلی است که ما را اهل فرهنگ می کند، افزود: امیدواریم این روال و سنت حسنه‌ای که اتفاق افتاده ادامه پیدا کند چرا که هر چه کتاب قدر پیدا کند، فضیلت‌های انسانی، اخلاقی و اجتماعی بالاتر می‌رود و تعالی، توسعه‌یافتگی و ماندگاری جامعه بیشتر معنا پیدا می کند.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

زحمات ستوده برای استان و کشور فراموش نشدنی است

سید سیامک موسوی، عضو انجمن مفاخر استان وجود ستوده را مایه برکت برای استان دانست و افزود: «ستوده» هم در آموزش و پرورش آموزگار خوبی بوده است و هم در حوزه فرهنگ و جز کسانی است که این استان و کشور زحمات و دسترنج‌های او را فراموش نخواهد کرد.

عضو انجمن مفاخر لرستان با اشاره به ایجاد مرکز لرستان‌شناسی از سوی مدیر انتشارات شاپورخواست گفت: افرادی که برای چاپ کتاب به این انتشارات مراجعه می‌کنند برای کاستی‌های کتاب‌هایشان از جمله عکس، سند و منابع کتابخانه‌ای از اسناد و منابع ستوده بهره‌مند می‌شوند و در حوزه نسب‌شناسی نیز از دانسته‌های استاد ستوده استفاده می‌کنند.

موسوی با قدردانی از زحمات خانواده و فرزندان سیدیدالله ستوده نیز گفت: در این میان نیز باید همسر استاد ستوده را نیز تکریم کرد چرا که فرصتی را فراهم کرده که ستوده با خیال آسوده ساعت‌ها در مرکز پژوهشی خود به فعالیت ادامه دهد.

وی گفت: افراد زیادی از این مرکز پژوهشی شاپورخواست تربیت یافته و بالنده شده‌اند، آرزو می‌کنیم، صد سالگی تولد را جشن بگیریم.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

با یار مهربان رسم زندگی را آموختیم

علی‌رضا فرزین نیز در این مراسم با اشاره به اینکه با یار مهربان راه و رسم زندگی را آموختیم افزود: متاسفانه با توجه به هزینه‌های بالا تعداد چاپ نسخه‌های کتاب کاهش پیدا کرده است.

نویسنده کتاب «عشایر لُر» با بیان اینکه توسعه پایدار با کتاب رخ می‌دهد افزود: کم‌توجهی به حوزه کتاب نباید وجود داشته باشد چرا که کتاب انسان‌ساز است.

«ستوده» درخت تنومندی در عطش بیابان بی‌کتابی است

فرزین «ستوده» را درخت تنومندی در عطش بیابان بی کتابی دانست که باید او را طلا گرفت و افزود: از ستوده سپاسگزاریم که فضایی را ایجاد کرده که علاوه بر کارآفرینی و مشارکت در کارهای خیر، حرف و عملش یکی است.

وی با بیان اینکه از تولید تا چاپ ناشران سختی‌های بسیاری را متقبل می شوند گفت: پس از چاپ نیز حمایت‌های خاصی از نویسندگان صورت نمی گیرد، لازم است در این زمینه تجدید نظرهایی انجام شود.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

انتشارات شاپورخواست پایگاهی برای بزرگان فرهنگ لرستان است

کیانوش رستمی، مدیرمسئول هفته‌نامه سیمره و از نویسندگان لرستان، با بیان اینکه انتشارات شاپورخواست به مدیریت سیدیدالله ستوده پایگاهی برای بزرگان فرهنگ لرستان است افزود: این انتشارات در غرب کشور متفاوت و یگانه است.

رستمی با اشاره به کیفیت مطلوب آثار منتشر شده انتشارات شاپورخواست گفت: کتاب‌های منتشر شده از سوی انتشارات شاپورخواست هم از نظر شکل و هم از نظر محتوا در تراز ناشران ملی هستند. و تمام این‌ها به همت، تلاش و پشتکار «سیدیدالله ستوده» است.

نویسنده «فریاد بی‌صدا» با اشاره به اینکه فردی که فعالیت فرهنگی انجام می‌دهد از همه چیز خود می‌گذرد افزود: ستوده شاگردان زیادی تربیت کرده است و دانش نشر خود را آنچنان گسترش داده است که کسانی که نزد او بوده‌اند اکنون خود، ناشرهستند.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

آثار نگاشته شده از سوی سیدیدالله ستوده، آثاری ارزشمند هستند

سیدمحمد سیف‌زاده از نویسندگان و پژوهشگران لرستان نیز در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به اینکه «سیدیدالله ستوده» علاوه بر اینکه در حوزه نشر فعالیت دارد آثاری که خود نگاشته است آثاری بسیار خواندنی و ارزنده هستند، افزود: استفاده از عکس‌های ناب و پاورقی‌های مناسب این آثار را به کتاب‌های ارزشمندی تبدیل کرده است.

دانش ستوده مرزهای جغرافیایی را در کشور درنوردیده است

مجتبی رومیانی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی مرکز لرستان نیز یکی دیگر از مهمانان جلسه بود که گفت: دانش ستوده مرزهای جغرافیایی را در کشور درنوردیده است.

رومیانی گفت: در استان‌هایی همچون تهران و اراک شاهد هستیم سیدیدالله ستوده به شناسنامه‌ای برای لرستان تبدیل شده است و همانند دیگر مفاخر و مشاهیری که با نام مبارکشان لرستان را می شناسند، هر گاه اسم «ستوده» به میان می‌آید لرستان می‌درخشد.

رئیس بنیاد ایران‌شناسی مرکز لرستان با تاکید حمایت بیشتر از آثار نویسندگان لرستانی به منظور ایجاد انگیزه در میان آنان گفت: لازم است مدیران فرهنگی حمایت‌های مالی از نویسندگان و ناشران استان داشته باشند که بتوانند آثار فاخری را ارائه دهند.

«ستوده» باب کتاب‌نویسی مستند را لرستان باز کرد

احد رستگار از نویسندگان و پژوهشگران لرستان نیز در این مراسم گفت: تفاوت کار استاد ستوده با دیگران این است که در فضای پر از تفاخر، جعل و خودبزرگ بینی طوایف و خاندان‌ها و قبایل استان لرستان که جولانگاه نویسندگان ناتوان کم‌توان و بدون آگاهی بود ستوده باب کتاب‌نویسی مستند را باز کرد.

وی با بیان اینکه جای خالی کتاب‌های مستند همچنان در استان وجود دارد، افزود: استاد ستوده انقلابی در نویسندگی استان به وجود آورد و نویسندگی مستند این انقلاب را افزون‌تر خواهد کرد.

رستگار با اشاره به اینکه بهترین هدیه برای مهمانان دستگاه‌های اجرایی استان می‌تواند کتاب‌های ناشران و نویسندگان لرستان باشد، گفت: آثار بسیار ارزشمندی از لحاظ چاپ و محتوا در استان از سوی نویسندگان و ناشران تولید شده که می‌توانند باعث افتخار باشند که امیدواریم برای استان فرهنگ کتاب هدیه دادن در بین نهادهای دولتی فراگیر شود.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

«ستوده» به مسائل فنی، اجرایی و گرافیک کتاب واقف است

یاسر دلفان، طراح و گرافیست که با انتشارات شاپورخواست در حوزه طراحی فعالیت می‌کند در این مراسم با اشاره به اینکه استاد ستوده به مسائل فنی، اجرایی و گرافیک اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌دهد، افزود: لمس یک کتاب در دست به صحافی بستگی دارد، ستوده در همه مسائل با حساسیت ویژه از صفر تا صد چاپ را پیگیری می‌کند تا بهترین کار را ارائه دهد.

دلفان گفت: چیزی که برای طراحان کمتر پیش می‌آید آزادی عمل است؛ ولی ستوده این اختیار و آزادی عمل را به من داده که کار خودم را انجام دهد و این‌گونه افراد کمتر پیدا می‌شوند و این ناشی از درک عمیق اوست.

جشنی برای قدردانی از پیشکسوت ۷۷ ساله حوزه نشر لرستان

انتشار ۷۰۰ عنوان کتاب از سوی انتشارات شاپورخواست

سید یدالله ستوده نیز در این مراسم ضمن بیان خاطراتی از نحوه چگونگی ورود به عرصه نشر با اشاره به آغاز فعالیت خود از تیرماه ۱۳۸۴ گفت: اولین کتابی که منتشر شد مجموعه شعری در مدح امام زمان (عج) بود که نویسنده آن آقای طراحی شاعر اصفهانی بود.

کار نشر راحت‌تر از جابه‌جایی و اسباب‌کشی است

مدیرمسئول انتشارات شاپورخواست با بیان اینکه طی مدت فعالیت خود ۱۲ مکان جابجا شده است افزود: به صورت میانگین هر یک سال و نیم یک جا اسباب‌کشی داشته است که این کار بسیار سخت‌تر از کار نشر است.

ستوده با اشاره به انتشار ۷۰۰ عنوان کتاب از سوی انتشارات شاپورخواست به بازار نشر گفت: ناشران لرستان همیشه بهترین فعالیت‌ها را در غرب کشور داشته‌اند اما حمایت‌های خاصی از آنها صورت نمی‌گیرد.

به گزارش ایبنا، ف راهم نمودن امکان چاپ و نشر بیش از ۷۰۰ عنوان کتاب در حوزه علوم کاربردی تاریخ، فرهنگ و ادبیات لرستان، گرد آوری و بازخوانی و انتشار صدها سند دست اوّل از تاریخ لرستان، فیش‌برداری و نگارش و تحقیقات مفصل و پردامنه برای شناسایی بزرگان لرستان (در اسناد بصری و عکس ها)، تصحیح تاریخ منظوم "میرزا علی‌محمّدخان بنی‌آدم" (شریف‌الدوله) و انتشار آن در قالب کتابی با عنوان «شورش لرستان» و شرح و توضیح رخدادها، حاشیه نویسی و معرفی چهره‌های بومی و نمایه‌سازی روابط قومی و عشیره ای طوایف بومی لرستان در این کتاب، ویرایش و کمک به مستندسازی کتاب دو جلدی تاریخ غضنفری (تالیف اسفندیار غضنفری‌امرایی به اهتمام اسعد غضنفری و سیّدیدلله ستوده)، تألیف و انتشار کتاب دو جلدی «مستوفی لرستان» و تصحیح، بازخوانی، حاشیه‌نگاری و توضیح شرایط صدور بیش از ۶۰۰ سند، نامه، رقم، مبایعه‌نامه، اسناد حقوقی و … در قالب دو بخش «تاریخ ناصری» و «تاریخ مظفری و…»، انتشار عکس ها و نگارش شرح حال بسیاری از رجال، اعیان و صاحب‌منصبان دوره قاجار و بسیاری از خوانین و سران ایلات و عشایر لرستان و در یک کلام تبدیل مرکز نشر شاپورخواست به محیطی علمی و پژوهشی پویا و معتبر برای استفادۀ پژوهشگران و ارباب قلم و … تنها بخشی از فعالیت های این اندیشه مرد بزرگ طی دو دهه اخیر است.

توقع، انتظار و خواسته حداقل از صاحبان اندیشه و آگاهی و به‌ویژه نهادها و مراکز مسئول و تصمیم‌گیر و ذی‌ربط در رابطه با تولید و نشر فرهنگ، محافل علمی دانشگاهی، پژوهشی و کوشندگان و فعالان حوزه تاریخ‌پژوهی و فرهنگ بومی آن است که در ابعاد استانی و حتی ملی چنین چهره‌های ارزشمندی را بیش از پیش شیوه‌های کارساز و اثرگذار به جامعه علمی و فرهنگی کشور معرفی نمایند و تلاش و پایمردی و زحمات مؤثر چنین چهره‌های نافذ و تاثیرگذاری در دوران فعالیت و به بار نشستن زحمات و پژوهش‌های آنان مورد تقدیر قرار گیرند.


به نام خدا

شادروان دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن نمونۀ یک ایرانی خردمند و معتدل و منصف بود. اندیشه‌ها و آثار او همه دعوت به خردمندی و آهستگی و دعوت به سازندگی ریشه‌دار برای پیشرفت ایران است. او مرد تاریخ و ادب و فرهنگ بود. ایران‌دوستی نجیب که جهان‌دیده بود و با فرهنگ غرب نیز به‌‌خوبی آشنا بود و یک از نگرانی‌های عمیق او، خودباختگی نسل‌های امروز در برابر دستاوردهای تمدن غربی، و غفلت از داشته‌ها و دستاوردهای فرهنگ و تمدن ایرانی بود. او به انکار دستاوردهای هیچ فرهنگی نکوشید، بلکه پیشرفت‌های بشر را در جای‌جای جهان ستود و باور داشت که باید با خودشناسی و تقویت و بازخوانی سرمایه‌های فرهنگی ایران نسل‌های نو را تربیت کرد تا درعین بهره گرفتن از دستاوردهای امروز دنیا، مقهور هیچ فرهنگی نشوند. او در جایی گفته: «برای ملتی که صاحب میراث عظیم فرهنگی است و گذشتۀ پرشکوهی را به دنبال خود می‌کشد و بار سنگینی از تاریخ بر پشت دارد، ناروا و زننده است که سبک‌سری از خود نشان دهد و خود را آنقدر پایین آورد که تا حد یک تقلیدچی تنزل کند.» ازاین‌رو، در سراسر زندگی پرثمرش، همۀ کوشش خود را در راه شناخت ظرفیت‌ها و ظرافت‌های فرهنگ ایران‌زمین و انتقال آن به نسل بعد در کار کرد.

آثار و نوشته‌های او در شناخت فردوسی یکی از نقاط عطف در تاریخ پژوهش‌های ایرانیان دربارۀ شاهنامه و فردوسی است. اسلامی ندوشن با رویکرد تحلیلی به متن شاهنامه می‌نگریست و کار او نه شرح و تفسیر ابیات بلکه تجزیه و موشکافی نگاه ایرانی فردوسی در شاهنامه و بازتاب آن در فرهنگ ایران‌زمین و برای ایرانِ امروز  بود.

اسلامی ندوشن محقق و نویسنده و جستارنویسی بود که در زندگی، سرنوشت خود را به قلم بسته بود. او نوشت و نوشت و نوشت تا «ایران را از یاد نبریم». به‌راستی، آنچه را اسلامی نوشت و منتشر کرد، می‌توان در یک مقوله و زیر یک چتر، به نام ایران‌دوستی، جای داد. او، خود، نام فهرستی توصیفی را که از مجموعۀ آثارش تدوین کرده، و درواقع در حکم جمع‌بندی تلاش قلمی او در طول چند دهه است، با نامی خوانده است که می‌توان آن را منش یک ایرانی معتدل و خردمند دانست: «باران، نه رگبار!»

به قول مولوی:

آسمان شو، ابر شو، باران ببار

ناودان بارش کند، نآید به کار

بازگرداندن پیکر آن شادروان به خاک میهنش ایران، همچون بازگرداندن کودکی به آغوش مادرش، راست و درست و بجاست.

از خداوند برای روان او آرامش طلب می‌کنیم.

غلامعلی حداد عادل

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی